👆👆👆👆" علی اشرف درویشیان" در سوم شهریورماه ۱۳۲۰ در محله ی آبشوران شهر کرمانشاه در یک خانواده ی کارگری کُرد به دنیا آمد و چون فرزند ارشد خانواده بود، در ۱۲ سالگی، همزمان با کودتای ۲۸ مرداد، به کارگری پرداخت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمانشاه و در سال ۱۳۳۷ دانشسرای مقدماتی را گذراند و سپس برای معلمی به روستاهای اطراف کرمانشاه رفت. در سال ۱۳۴۵ در رشته ی ادبیات فارسی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد و سپس در مقطع کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی ادامه داد و همزمان در دانشسرایعالی تهران در رشته ی مشاوره و راهنمای تحصیلی به تحصیل پرداخت.
در اواخر سال ۱۳۵۲ با خانم شهناز دارابیان ازدواج که حاصل آن سه فرزند به نامهای گلرنگ، بهرنگ و گلبرگ هستند.
از همان کودکی با قصه آشنا شده بود:" در زندگی پای قصه های خیلی از قصه گویان نشستم، اما مادر بزرگم از همه آنها بهتر بود."
درویشیان نویسندگی را پس از آشنایی با جلال آل احمد، سیمین دانشور و امیر حسین عالم پور در تهران آغاز کرد و به نوشتن داستانهای کوتاه و رمان پرداخت.
" آل احمد، من و چند شاگرد دیگر را به خانه خودش دعوت می کرد، آنجا بیشتر در باره ادبیات، تعهد و نویسنده های بزرگ دنیا برایمان حرف می زد"
درویشیان در آثارش به مردم فرودست جامعه پرداخت و اکثرا بخش هایی از زندگی اجتماعی خودش را به تصویر درآورد.
" زندگی خانه به دوشی...زندگی اجاره نشینی که بیشترش را در " سال های ابری" نوشته ام."
درویشیان نخستین داستان خود که هیچوقت منتشر نشد، در زندان دیزل آباد کرمانشاه نوشت. وی در آثارش به شاگردان خود و نیز محیط فقرزده ی کرمانشاه و روستاهای اطراف آن می پردازد و بسیاری از ناملایمات و محرومیت های مردم را بیان می کند. درویشیان نویسنده ای رئالیست بود و تحت تأثیر صادق هدایت، بزرگ علوی و محمود دولت آبادی بود و بعضی از آثارش را با نامهای " لطیف تلخستانی" و " علیجان درویش" به چاپ رسانده است.
" نوشتن برای من اعتراض بود، پاسخی بود به بی عدالتی و نابرابری محیطی که در آن زندگی می کردم."
وی با صمد بهرنگی که دوسال از او بزرگ تر و مثل او معلم بود، در خانه ی جلال آل احمد آشنا شد و پس از درگذشت صمد در سال ۱۳۴۷، کوشید تا راه او را ادامه دهد.
" صمد هم مثل من آدم خجالتی بود، هر دو هم عاشق آل احمد و دانشور بودیم. "
علی اشرف درویشیان از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ برای فعالیت های سیاسی و نگارش کتاب " از این ولایت" سه بار دستگیر و ممنوع القلم شد و از دانشگاه اخراج و از معلمی نیز منفصل گردید و بار سوم که به ۱۱ سال محکوم به زندان شد، تا پیروزی انقلاب در زندان بود و با انقلاب ۱۳۵۷ آزاد شد.
پس از انقلاب هم در سال ۱۳۹۰ کتاب های او از غرفه های نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جمع آوری شدند. از آن پس او مجبور شد که برخی از آثار خود را در خارج از کشور منتشر کند .
علی اشرف درویشیان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و مدتی هم سخنگوی کانون بود.
در ۴ آبانماه ۱۳۹۶ پس از یک دوره بیماری طولانی بر اثر سکته مغزی درگذشت. وی در مورد علت بیماریش گفته بود:" ۲۴ ساعت قبل از بیماری صحنه اعدام کُردهای عراق را دیدم که این جور شدم. اعدام هایی که بدست صدام حسین بود."
درویشیان وصیت کرده بود که در کنار صفر قهرمانیان، احمد شاملو، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج دفن شود، ولی اجازه این کار به خانواده اش داده نشد.
پیکر درویشیان روز ۸ آبانماه در قطعه ۷ بهشت سکینه کرج با حضور جمع کثیری از مردم و با آواز " مرغ سحر" و سرودهای انقلابی به خاک سپرده شد؛ که خلاصه ای از آن در روزنامه شرق، ۱۹ آبانماه ۱۳۹۶ به چاپ رسید.
از آثار وی می توان به:
" رمان"
- سلول ۱۸، چاپ اول، تهران، نشر نگاه ۱۳۵۸
- سال های ابری( ۴ جلد)، چاپ اول تهران، نشر اسپرک، ۱۳۷۰
" مجموعه داستان"
- از این ولایت، چاپ اول، تهران، صدای معاصر ۱۳۵۲
- همراه آهنگ های بابام، تهران، شباهنگ، ۱۳۵۳
- آبشوران، تهران، شبگیر ۱۳۵۴
- فصل نان، تهران، شباهنگ ۱۳۵۷
- درشتی، تهران، چشمه ۱۳۷۳
- داستان های تازه داغ، چشمه ۱۳۸۳
درویشیان، داستان های کوتاه از نویسندگان معاصر کُرد را ترجمه و در سال ۱۳۸۴ توسط نشر چشمه منتشر شد.
درویشیان ۸ کتاب هم در زمینه ادبیات کودکان منتشر کرد از جمله: رنگینه، ابر سیاه هزار چشم، روزنامه دیواری، قصه آن سال ها و...
از دیگر آثار درویشیان می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:
- کتاب بیستون، تهران، شباهنگ ۱۳۵۷
- داستان های محبوب من ( ۷ جلد)، تهران، چشمه ۱۳۸۰
- فرهنگ افسانه های مردم ایران( با همکاری رضا خندان مهابادی)( ۱۹ جلد)، تهران، کناب و فرهنگ ۱۳۷۸
- خاطرات صفرخان، تهران، چشمه ۱۳۷۸
- فرهنگ کُردی کرمانشاهی: کُردی_فارسی، تهران، سهند ۱۳۷۵
- صمد جاودانه شد، مجله جهان نو، ۱۳۴۸
@StarbaadMagazine👇👇👇👇