چشم وا کردم و دیدم که وجودم تو شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم تو شدی
در سرم نیست بجز حال و هوای تو و عشقت
شادم از اینکه همه حال و هوایم تو شدی
درد من دوری از توست، بغل وا کن تا
که بگویم به همه قرص و دوایم تو شدی
دورم ازدین خودم، قبلهی من گم شده و
معبد و قبلهی من ذکر دعایم تو شدی
#شهید_علی_آقاعبداللهی #ابوامیر #شیرخانطومان