#غزل#الجمعهتبارک الله از آن طلعتِ چو ماه و تعالی'
نه ماه راست چنین غُرّه و نه این قد و بالا
ندیده در افقِ اعتدال دیده ی گردون
کَوَجهِه قَمراً اَو کَحاجِبَیهِ هِلالا1
جمالِ چهره ی خورشید از آن شعاعِ جبین است
و حَیثُ قابَلَهُ البَدر، فَاستَتَمَّ کَمالا2
زند عقیقِ لبش طعنه ها به لعلِ بدخشان
سَبَق بَرَد دُرِ دندانِ او، ز لؤلؤِ لالا3
هزار خسروِ پرویز را دل است چو فرهاد
ز شورِ صحبتِ شیرینِ آن شهنشهِ والا
به خنجرِ مژه و تیرِ غمزه ام مزن ای جان
که خسته ام من و بیجان و لا اُطیقُ قِتالا4
ز رنجِ عشقِ تو رنجورم، آنچنان که تو دانی
که گر به جانبِ من بنگری رَاَیتَ خیّالا5
به بانگِ دیوِ طبیعت، چنان ز راه شدم دور
که گر تو دست نگیری، لقد ضَلَلتُ ضَلالا6
ذلیل و (مفتقرم) ای عزیزِ مصرِ حقیقت
بده نجاتم از این پستی و بِبَر سوی بالا.
مرحوم آیت الله شیخ محمّدحسین غروی(تولد: دوم محرم ۱۲۹۶ هجری قمری، جدّ ایشان حاج محمد اسماعیل از نخجوان به اصفهان مهاجرت کرده بودند، مرحوم کمپانی در سنّ ۲۰ سالگی از کاظمین به نجفِ اشرف مشرّف شده و به تحصیلِ فقه و اصول پرداختند، در نجف، محضرِ مبارکِ شیخ محمد کاظم خراسانی، معروف به آخوند خراسانی را درک کردند و ۱۳ سال از آن محضرِ مقدّس کسبِ مکارم و معالم می نمودند، وفات: ۱۳۶۱ هجری قمری)
#مفتقر#کمپانی1: کسی مانندِ روی ماهی و مانندِ ابروانِ او هلالی ندیده.نـ
2: آن هنگام که ماه در مقابلِ او قرار میگرد، کمالش تمام و کامل میشود.
3: مروارید و گوهرِ درخشنده، لؤلؤ
4: طاقتِ جنگ و قتال را ندارم.
5: گویا آدمِ دیوانه و خیالبافی را می بینی.
6: بی گمان به گمراهی آشکاری خواهم افتاد.
التماس دعای فرج
@ganjine5