🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🍃🌺#تا_خدا_راهی_نیست☺#فصل_دوازدهمموسى(عليه السلام) به سوى قوم خود مى رود، او تورات را همراه خود دارد، او بايد مأموريّت بزرگ خويش را آغاز كند، اكنون كه تو با او سخن گفته اى او "كليم الله" شده است بايد بيشتر به هدايت مردم انديشه كند.
همه مردم جمع شده اند و منتظر هستند تا او با آنان سخن بگويد، منبرى براى او آماده كرده اند، او بر بالاى منبر مى رود و براى مردم سخن مى گويد.
اين صداى موسى(عليه السلام) است: "اى مردم! خدا با من سخن گفت و تورات را بر من نازل كرد".
و تو از دل او خبر دارى، مى دانى الآن او به چه فكر مى كند، يك لحظه فكرى به ذهن او مى رسد، او با خود مى گويد: علم و دانش من از همه بيشتر است.
آرى! او مى بيند كه تو تورات را بر او نازل كردى، تورات، كتاب آسمانى توست، سخنان تو در آن نوشته شده است، حتماً كسى بهتر از او در دنيا نيست.
موسى(عليه السلام) در همين فكر است كه تو جبرئيل را خبر مى كنى و به او مى گويى: اى جبرئيل! خودت را به موسى برسان و به او بگو كه بايد نزد خضر برود و شاگردى او را بنمايد، زيرا علم و دانش خضر از او بيشتر است.
و اين گونه مى شود كه موسى(عليه السلام) به جستجوى خضر(عليه السلام) پرداخت، او راه طولانى رفت تا توانست به خضر(عليه السلام) برسد. خضر(عليه السلام)از او خواست تا با هم به كشتى سوار شوند و به سفرى دور و دراز بروند، موسى(عليه السلام) در اين سفر، خيلى چيزها از خضر(عليه السلام) ياد گرفت و فهميد كه علم و دانش خضر(عليه السلام) از او خيلى بيشتر است.
* * *
امسال باران نيامده است و قحطى همه جا را فرا گرفته است، مردم نزد موسى(عليه السلام) مى آيند و از او مى خواهند فكرى بكند.
موسى(عليه السلام) هم به آنان دستور مى دهد تا فردا همه در بيابان جمع بشوند تا براى آمدن باران، دعا كنند و تو را صدا بزنند.
صبح زود همه مردم از خانه هايشان بيرون مى آيند و به سوى بيابان مى روند، موسى(عليه السلام) دست خود را به سوى آسمان مى گيرد و مى گويد: بار خدايا! باران رحمتت را بر ما نازل كن!
همه مردم نيز آمين مى گويند، موسى(عليه السلام) منتظر است تا تو اين دعا را مستجاب كنى.
امّا تو به موسى(عليه السلام) چنين مى گويى:
ــ اى موسى! من دعاى شما را مستجاب نخواهم كرد.
ــ براى چه؟
ــ در ميان شما كسى است كه بر گناهى اصرار دارد، تا او در ميان شما باشد من دعاى شما را اجابت نمى كنم.
ــ بار خدايا! آن شخص كيست؟ او را به من معرّفى كن تا او را از جمع خود بيرون كنيم.
ــ نه! من اين كار را نمى كنم.
اكنون موسى(عليه السلام) رو به مردم مى كند و از آن ها مى خواهد تا همگى توبه كنند. اگر همه توبه كنند آن شخص گنهكار هم توبه خواهد نمود و آن وقت، رحمت تو نازل خواهد شد.
همه مردم به درگاه تو توبه كردند و بعد از لحظاتى، اين باران رحمت تو بود كه دشت هاى تشنه را سيراب مى كرد.
🌺🌺🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺