حضرت محمد(ص) - ولادت
ببین تجلیِ حق را به کائنات امشب
زمین پر است ز نورِ تجلّیات امشب
به یمنِ مولدِ مکه، مقربانِ خدا
گرفته اند به کف برگه ی برات امشب
نسیمِ رحمتِ حق از بهشت می آید
گرفته بویِ گلِ یاس، هر دِهات امشب
شکست کنگره های مدائن و، طی شد...
زمانِ جهل و، رسیده شبِ حیات امشب
به دستِ مادری از جنسِ نور می تابد
کسی که هست از او کلِ معجزات، امشب
حجاز را بِنِگر در شبِ تولد او
گرفته بعدِ شب و روزها ثبات امشب
رسید و بتکده ها را شکست پی در پی
رسید و آب شده جاری از قنات امشب
رسید و از برِکاتش قریش بالا رفت
و سرنگون شده هر زشتی از کُرات امشب
رسید و ابرهه رفت از فرازِ خانه ی حق
رسیده فصلِ رهایی رهِ نجات امشب
به جای بتکده مسجد بنا شد از حالا
عوض شده است دگر واژه ی لغات امشب
به رویِ دامنِ آن مادری که مبهوت است
نشسته بر لبش آیاتِ محکمات امشب
ملائکه همه از عرش آمدند، زیرا
به دستِ اوست فقط حلِ مشکلات امشب
نوشته است خدا در مقامِ این آقا
به جز رُبوبیتَش جمله ی صِفات امشب
اگرچه موسیِ عِمران عصا به نیل زده
شکافت دجله به یمنش دمِ صَلات امشب
عجیب نیست برایش سلام با صلوات
ندا رسد بشَوَد جزءِ واجبات امشب
خدا به مادرِ هستی عَطیّه ای داده
که جلوه گر شده در او صفاتِ ذات امشب
به حرمتِ نَفَسِ پاکِ کودکِ بطها
فزون شده است عطایا و موهبات امشب
نگون شده همه جا تخت و تاجِ پادِشهی
فرو نشست زمانِ تَجمُلات امشب
گذشت دوره ی سِحر و گذشت دوره ی جهل
چه احترام گرفته مقدسات امشب
به تیره بختیِ شیطان ندیده عرشِ خدا
نوشته اند که شد فتنه در ممات امشب
#حضرت_محمد_ص_ولادت