تکههایی از صحبتهایم در شهر کتاب قزوین ۱
سوررآلیستها در بیانیهی سوررآلیسم تعدادی از شاعران و نویسندگان پیش از خود را سوررآلیست اعلام کردند:
مارکی دو ساد را در سادیسمش،
شاتوبریان را در غیرمتعارف بودنش،
هوگو را، بهقول آنها هر وقت حماقتش را کنار میگذاشت،
دبورد-والمور را در عشقش،
ادگار الن پو را در ماجراهایش،
بودلر را در اخلاقیاتش،
استفان مالارمه را در راز گفتنهایش،
آرتور رمبو را هم در زندگیاش و جاهای دیگر.
آنها در جاهای دیگر هم به تأثیراتی که رمبو روی آنها گذاشته بود اشاره کردهاند. آندره برتون در پیشگفتاری که در ۱۹۶۲ برای نادیا نوشت، به دو نفر ادای دین کرد. یکی آرتور رمبو بود.
آنجا که برتون در آن پیشگفتار دربارهی نادیا میگوید «متن عاری از هر نوع توصیف است، یعنی از چیزی که در بیانیهی سوررآلیسم حکم بر بیهودگیاش صادر شد..»، این در واقع اشاره به آرتور رمبو است که خطاب به خوانندگان فصلی در دوزخ میگوید: «... شما که فقدان استعداد توصیف یا تعلیم را در نویسنده دوست دارید، برای شماست که این چند برگ شرمآور از دفتر لعنتزدگیام را جدا میکنم.»
آندره برتون آخرین جملهی همان پیشگفتار را هم با نقل یکی از جملههای فصلی در دوزخ تمام کرد: «کتابهای اروتیک با املاهای نادرست.« رمبو در در فصلی در دوزخ گفته بود:
«آنچه دوست میداشتم، نقاشیهای احمقانه بر سردر ساختمانها بود، و دکورهای صحنه، پسآویز کارناوالها، آگهیهای شهرداری، تذهیبکاریها؛ و ادبیات از مد افتاده، [دعاهای لاتین] کلیساها، و کتابهای اروتیک بدون املاهای درست.»
سوررآلیستها گروهی نویسنده، شاعر، نقاش و غیره بودند که بعد از جنگ جهانی اول در فرانسه ظهور کردند و میخواستند انسان را از هر قراردادی که از آزادی محروم میکرد رها سازند. این بود که علیه همهيقراردادهای اخلاقی، هنری اجتماعی و غیره عصیان کردند.
در همان بیانیهی سوررآلیسم، اولین چیزی که ازش ستایش میشود تخیل است: «تخیل محبوبم! مخصوصاً این خصلتت را دوست دارم که هیچ چیز را از قلم نمیاندازی.» آزادی هم در شکل کاملش واقعاً فقط در دنیای تخیل برای انسان ممکن میشود. انسان فقط در دنیای تخیل است که میتواند به هر جا سر بزند، هر کاری دلش خواست بکند و هر چیزی را برای خود ممکن سازد. در بیانیه نوشته بودند: «کودکان هر روز بدون هیچ غمی در دنیا راه میافتند. همه چیز کاملاً در دسترس است. بدترین شرایط مادی هم عالی هستند. جنگلها سفید و سیاه هستند. آدمها هیچ وقت نمیخوابند.» سوررآلیستها کلا برگشتن به دوران کودکی را تبلیغ میکردند.
اما آرتور نیکولا رمبو، ۵۰ سال پیش از سوررآلیستها چنین چیزهایی را در فصلی در دوزخ نوشت. شروع فصلی در دوزخ را با هم مرور کنیم. [ادامه دارد]
@apjmn