تارم گُسسته سازم شکسته نگاهم پریده
منِ به غم نشسته پرنده ی دلم پریده
شعرم دویده قلمم نوشته دفترم خمیده
ولی از تو هیچ نام و نشانی ندیده
خبر تو را از قاصدکِ شب گرفتم
گویی که ماه از تو صدای شنیده
رو کردم به ماه و از دوری تو گفتم
که چگونه چشم و اَبروی تو دلم را ربوده
شِکوه ی تو را زِ باد کردم و نوشتم
که من اینجا بی تو جانم به لب رسیده
خدا را من امشب صدا کردم به تمنای تو
بیا که همه ی اشکِ چشمانم به هوای تو چکیده
#سیامک_جعفری#برای انکس که خودش میداند
❀═
🌼 ⃟
❤ ⃟
🌼═❀