🌀 دلقک!
از
کتاب "بندباز"
ساسان حبیبوند
تام گفت: اینها یادگار روزهای نمایشه. آخه من قبلاً توی سیرک کار میکردم.
پیتر پرسید: چه جالب! چه کاره بودید؟
- دلقک.
- عجب! اصلاً فکرش رو نمیکردم.
- می دونی، آدم توی سیرک خیلی چیزها یاد میگیره. من هم توی سیرک چیزهای زیادی یاد گرفتم. هم از شغل خودم، هم از همکارهام و حتی از تماشاچیها ....
- من همیشه فکر میکردم سیرک فقط جای خوشی و خنده است.
- بستگی داره. حقیقت اینه که همۀ دنیا پر از درسه و کسی که اهل یاد گرفتن باشه هر روز تو زندگی چیزهای تازهای یاد میگیره.
- پس چرا شغلتون رو عوض کردین؟
- آخه من همیشه دوست داشتم چیزهایی رو که یاد میگیرم به مردم هم یاد بدم. اما توی سیرک نمیشه. توی سیرک تو همیشه همونی که هستی، یک بازیگر، با یکی دو تا نقش کم و بیش ثابت. دیدم اگه بخوام چیزهایی رو که یاد گرفتم با دیگران قسمت کنم باید از سیرک بیرون بیام. اینه که رفتم و معلم شدم...
#عشق_کتاب@Ehsanshaygan