#یادداشت 💢 به مناسبت ۲۴ بهمنماه
سالروز شهادت مهندس حسن شاطری؛مدیر پروژه بازسازی و صدور خدمات فنیمهندسی جمهوری اسلامی ایران در لبنان
🔸#دیپلماسی_اقتصادی کشور بیش از همه، لنگ
#شهید_شاطری هاست.
🔹دیپلماسی اقتصادی از آن دست مقولاتی است که هرچند واقعیتش (مدیریت روابط اقتصادی خارجی ) جدید نیست اما شناخت آن تحت این عنوان مصطلح و آنچه اندیشمندان این حیطه موضوعی دریافته اند عمر طولانی ندارد.
ازین رو طبیعی است که در ابتدای راه، بنا را بر معرفی و شناساندن دیپلماسی اقتصادی، ابعاد و الزامات و اهدافش باید گذاشت اما زمانی (مثل دوره حاضر) میرسد که به گواه دانایان دلسوز، با حلوا حلوا دیگر دهان شیرین نمیشود. حالا سوال خیلی ها این هست که همه فهمیدیم چارچوب عملیاتی دیپلماسی اقتصادی مقوله ای مهم، واجب و فوری است. تلاشهایی را هم دستگاه های
#دولتی و غیردولتی از سر فشار مطالبه گرانهی دانشگاهیان،
#کارآفرینان و اهل کسب و کار آغاز کرده اند و انجام هم میدهند ولی... ولی گویا هنوز هم با حلوا حلوا دهان هیچکسی شیرین نشده است.
🔸حالا کم کم توجه مان جلب به این شده است که معرفت و ایمان به دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از سرشاخههای برون رفت از وضعیت معیشتی خانوار، پیشرفت و آبادانی عمومی، افزایش نفوذ و ارتقای
#اعتبار_ملی در منطقه و سطح
#جهانی و بالابردن هزینه و نهایتاً غیرقابل توجیه ساختن
#تحریمها لازم بود اما کافی نیست. همین دیپلماسی اقتصادی نقشه راه میخواهد، نقشه خوان میخواهد، کننده میخواهد، جاده و ریل و بندر و فرودگاه و بانک و بیمه میخواهد و ...
اما، اما آنکه اگر همهی اینها باشد و او نباشد، دیپلماسی اقتصادی ممکن نیست و اگر او باشد و همهی دیگر ملزومات نباشد، همه را خلق میکند کیست؟
🔹همهی قوت دیپلماسی اقتصادی یک کشور،
#دیپلماسی_تجاری یک صنعت، دیپلماسی کسبوکار یک شرکت دائر مدار شخصیت وزین،
#دانا، درستکار و
#مجاهدی است کار را دست میگیرد و تا آن وقت که کار در حیطه اعمال قدرتش هست، با قوت کار را تمام میکند.
🔸دکتر حسن شاطری یا همان
#شهید_حسام خوشنویس از آن دست مدیران وزین و معتبر در میان همکاران، دانا به زوایای حرفهای حوزه مأموریتی، درستکار و گرد برنداشته از فساد و من پرستی و مجاهد است که همهی آنچه از دوران فعالیتش در
#افغانستان و بعدها گل کردنش در
#لبنان حاصل شد؛ کپسول کوچکی ولی پر مغز از همهی آمال اندیشمندان دیپلماسی اقتصادی بود.
🔹او مجاهد بود. نه به این معنای گاهی دکان دستگاه زدهای که بی نظمی، پر دوندگیهای بی مقصد، مفت کردن زحمت دیگران، حواس پرتی به جزئیات اخلاقی و روحی خود و اطرافیان و خیلی ردائل اخلاقی دیگر را پشت عبارت مقدس جهاد پنهان میکنند. او مجاهد بود. در کاری که میدانست وظیفهی اوست پر تلاش بود. حواسش به اثرات جانبی رفتارها و محصولاتش بود. کار درست و سره را از نادرست و ناسره با سه چهار جمله میفهمید و مته به خشخاش برای قفل کردن کارها نمیگذاشت.
#هجرت کرده بود. اصلا میفهمید و با خودش کنار آمده بود که توفیق یک ماموریت حتما و بی شک منوط به وقف خودش برای آن ماموریت است. همه کارهی هیچکاره نبود. مهندس بود. برای خدمت در شورای شهر و نمایندگی مجلس و وزارت و رئیس کابینه شدن احساس مسئولیت گزاف نمیکرد. حق کارها را تمام میکرد. هنوز جادهها و پارکها و مدرسهها و کلیساها و پلهایش از شرکتهای رقیب
#اروپایی در بازسازی لبنان هم با کلاس تر و هم ارزانتر بود. چنان کار دنیا را انجام میداد که گویا برای ابد کار میکند. به جای جاده سازی، کارخانه آسفالت راه میانداخت. اهل توسل بود و اشک را کارساز میدانست.
🔸بالاسری خوبی برای خود مییافت و او را اطاعت محض میکرد. سید
#مقاومت گفته بود لبنان را زیباتر از قبل جنگ میسازیم و همین را مبنا همه قدم برداشتن هایش کرده بود. خوش خنده بود و جدیت را با خُلقتنگی اشتباه نمیگرفت. با مردم رفیق بود. رفیق یعنی همراه بود. جوان، کودک، پیر، زن و مردهای شیعه، اهل سنت، آشوری، مسیحی... در رفاقت صمیمی بود و در کار بی مماشات بود. حق الزحمه متعارف کارهایش را خوب میگرفت ولی از کار نمیدزدید. حواسش به برند ملی کارهای ایران بود. خوشنام بود. خوشنام زیست و با شهادتش خوش نامیاش ابدی شد.
روانش شاد و یادش بلند...
🌐 اندیشکده
#دیپلماسی_اقتصادی@ISUEconomicDiplomacy