#گزارشخاطرات جلیل طائفی، در تبریز رونمایی شد
✴️ «آپاراتچی» روایت زندگی پرماجرای یک فیلمساز مردمیآئین رونمایی از کتاب «آپاراتچی»؛ خاطرات شفاهی جلیل طائفی، عصر دوشنبه، سوم اردیبهشت 97 در مجموعه فرهنگی هنری بهشت برگزار شد.
🔹روحالله رشیدی، نویسنده کتاب «آپاراتچی»:
تودههای رنج کشیدۀ مردم بودند که انقلاب را پیش بردند و به ثمر رساندند و پای مرارت ها و دشواری های حفظ انقلاب هم ایستادند. اگر بناست برای انقلاب اسلامی تاریخ نگاری شود، باید به سراغ همین مردم برویم. متأسفانه در طول چهل سال گذشته به این وجه از تاریخنگاری انقلاب توجهی نشده است. جلیلی طائفی یکی از آن همان هزاران نفری است که عاشقانه در فضای فرهنگی انقلاب اسلامی کار کرده است.
🔹استاد مهدی لزیری از پیشکسوتان امور تربیتی:
آقای طائفی در دورانی و در شرایطی فیلم ساخته که امروز درک آن سخت است. برای ساختن یک فیلم سینمایی با دوربین سوپر هشت فقط خدا میداند باید چقدر زحمت کشید. او فیلمش را در جاهایی نمایش داده که حتی راهی برای رفتن ماشین به آنجا نبود ولی با اراده و پشتکاری که او و دوستانش داشتند، مردم گوشه و کنار این منطقه، به تماشای فیلمهای انقلابی نشستند.
کار آقای طائفی عاشقانه بود و الا نمیشد آن کارها را کرد. واقعاً در آن مقطع، سینما عرصهای پرزحمت و پرهزینه بود و بهصرفه نبود و برای همین آقای طائفی یک نمونه است و باید برجسته شود.
🔹جلیل طائفی، راوی کتاب «آپاراتچی»:
من قبل از انقلاب در دورهی نوجوانی نقاش ساختمان بودم که یک روز شنیدم برای 50 تا کاغذ آدامس یک دوربین عکاسی میدهند. خودم 30 تا جمع کردم و به بچهها گفتم بروید و شما هم بخرید؛ آدامسش مال شما، کاغذش مال من. اینها را جمع کردم و رفتم دوربین را گرفتم. دوربین روی دوشم بود که یکی از هممحلهایها گفت جلیل آقا از من عکس میگیری؟ گفتم چرا نگیرم؟ ولی دوربین فیلم نداشت؛ من هم پولش را نداشتم. دو تا عکس با دوربین خالی گرفتم و گفتم فردا عکسها را میآورم و 4 ریال گرفتم و رفتم فیلم خریدم. فردایش سراغ همان فرد رفتم و گفتم شما چشمتان را در عکس بستهاید و خوب درنیامده، دوباره اجازه دهید از شما عکس بگیرم و بالاخره عکسهایش را فردایش دادم. با آن 4 ریال کارکردم و پول درآوردم و رفتم یک دوربین سوپر هشت گرفتم؛ همان دوربینی که با آن در تبریز و تهران از صحنههای انقلاب فیلم گرفتهام.
🔹قربانعلی طاهرفر، کارگردان سینما و تلویزیون:
ما با فیلمسازی روبرو هستیم که میشود سه جریان مختلف تاریخ شفاهی برایش کار کرد. او خودش میگوید سواد درستوحسابی ندارد ولی در بحث تولید فیلم، قائمبهذات بوده است. او تنها پرچمدار این عرصه است. فیلم ساختن بدون اتکای به هیچ منبعی از آن کارهای نشدنی است. بحث بعدی، فیلمهای نابی است که از بطن انقلاب و از ماجراهای خاصش گرفته است؛ من همیشه به این فکر میکنم که یک فریم هم از آن صحنهها چقدر میتواند ارزشمند باشد. عرصهی سوم هم سازمان توزیعی است که او راه انداخته بود و هنوز که هنوز است من با این ساختار عریض و طویل و با این نهاد سینما مثل آن را سراغ ندارم. شاید الآن بگوییم طائفی سیمرغ نگرفته است ولی فراموش کردهایم که اگر آقای طائفی مثل بقیه میرفت تهران الآن چهرهای بزرگ در سینما بود. او همینجا ماند، با جیب خالی فیلم ساخت و آن را تا گوشه و کنار هم رساند و بلیت فروخت و نمایشش داد.
🔸 مشروح خبر را اینجا بخوانید:
http://www.tabrizjebhe.com/index.php/2013-03-26-09-10-23/677-2018-04-24-08-12-00@tabrizjebhe