@ebteda_ir🔺صحیفهخوانی تا کجا تحمل میشود؟
چند سالی میشود که در فصول و فرصتهای مختلف، دورهمیهایی برای خوانش صحیفهی امام خمینی(ره) در شهرمان تشکیل میشود. از زمانی هم که به اهتمام مرحوم
#روحالله_نامداری کتاب
#جدال_دو_اسلام منتشر شد، فصل مشترک این جلسات و نشستها، همین کتاب شد.
کتاب
جدال دو اسلام، بخشی از جلد ۲۱ صحیفهی امام، حاوی پیامهای ایشان در یک سال آخر حیاتشان است. امام(ره) در این یکسال، به صورت منسجم و پیوسته، کوشیدهاند نظریهی
اسلام ناب محمدی(ص)_
اسلام آمریکایی را تشریح کنند و عرصه را برای مخاطب ایرانی و جهانی، در چارچوب همین نظریه تبیین نمایند.
جالب است که برخلاف تصور ذهنی غالب، نسلهای جدید و تودههای مردم، از خوانش متن صحیفه و مباحثه در محتوای آن، استقبال میکنند و آن را بسیار جدی میگیرند و لذت میبرند.
تاثیر میانمدتِ اتصال و ارتباط با صحیفه، موجبِ ۱. فروپاشی دوگانههای کاذب و میدانهای مصنوعیِ مبارزه، ۲. جابجایی معیارهای جریانشناسی در ساحت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و عبور از سیاستزدگی مرسوم در فضای کشور و ۳. ظهور نوعی پویایی و حرکت در نزد جوانها میشود.
این سه تاثیر، آنها را پرسشگر و منتقد و البته مسئولیتپذیر و متعهد نسبت اصلاح جامعه بار میآورد.
اینجاست که دعوا شروع میشود و حتی امامخوانی هم به مذاق برخی گروهها و نهادها خوش نمیآید!
ما میدانیم که چند دهه است آنچه به نام «اندیشهی امام خمینی(ره)» در دانشگاه یا مراکز فرهنگی و فکری تدریس میشود، حاوی نوعی چینش و گزینش از سیر و مسیر حیات فکری و اجتماعی امام(ره) بوده که به جایی و کسی برنخورَد و الهامبخشِ هیچ حرکتی نباشد.
این طرز نگاهِ عادتشده به امام و خط امام و مکتب امام، حالا دارد به چالش کشیده میشود و از دل پیامهای امام(ره)، امامی سر بلند میکند که همچنان منادیِ
#قیام_لله است.
بازشناسی امام با این رویکرد، خوشایند نیست برای دستههایی از منتسبان به انقلاب. اگر کنایههای نثارشده به جلسات «
جدال دو اسلام» را ردیف کنیم، مجموعهای حیرتانگیز را خواهیم دید.
اما گریزی از بازگشت به بازخوانی امام نداریم. مرزها و میدانها باید نوسازی شود و برای این نوسازی، هیچ چارچوبی جز اندیشهی امام، کارآمد نیست.