رویش عشق سر آغاز کتاب من و توست گوش کن این صدای دل یک بلبل مست در تمنای گلی است که به او میگوید تا ابد لحظه به لحظه دل من با همه مستی و شیدایی و عشق همه تقدیم تو باد...
تصور کنید وقتی روزتان را با مقاومت کردن در برابر بیدار شدن شروع کنید، چه انرژی منفیای شما را احاطه خواهد کرد . وقتی به صدای زنگ ساعت اینگونه پاسخ میدهید، که «نه وقت بیدار شدن شده. نه نمیخواهم بیدار شوم» مانند این است که به خودتان بگویید(من نمیخواهم زندگی کنم، حداقل نه یک زندگی رویایی)
خودِ معمولیت را پیدا کن خودِ معمولیت را نشان بده! بهدنبال بهترین و برترین نباش تا از زندگیت و از هر آن چه داری لذت ببری از خودِ معمولیت لذت ببر و به آن عشق بورز...
وقتي طوفان تمام شد يادت نمیآيد چگونه از آن گذشتی چطور جان به در بردی. حتی در حقيقت مطمئن نيستی طوفان واقعا تمام شده باشد. اما يک چيز مسلم است. وقتی از توفان بيرون آمدی، ديگر آنی نيستی كه قدم به درون توفان گذاشت.
کتاب را نخوانید که بخوابید ، کتاب را بخوانید که بیدار شوید ! با دقتی ژرف و حوصلهای وافر، مطالب کتاب را مطالعه کنید و سپس در خلوت خویش یکایک واژگان را زیر زبان دل و ذهن ، مزه مزه کنید ...