View in Telegram
تقاضای القایی سیستماتیک ● مهمترین متاع قابل فروش پزشکان  Medical judgement یا همان قضاوت پزشکی است. اگر خریدار خدمت (دولت یا بیمه) این متاع را به قیمت مناسب نخرد، پزشک چند راه بیشتر ندارد - از درمان خارج شود - از شغل خارج شود - از کشور خارج شود - هرچیزی جز قضاوت پزشکی  صحیح بفروشد (تقاضای القایی )   ● ایا اگر قضاوت بالینی پزشک  این است که بیمار را بستری نکند ،برای او  دارو تجویز نکند ، برای او بررسی های تشخیصی انجام ندهد ولی خریدار خدمت قضاوت پزشکی صحیح را قیمت گذاری نکرده و ارزش ویزیت را که بهترین راه بهینه سازی هزینه های خریدار خدمت و بیمار است را نپردازد  هر چیز دیگری که  فروخته شود بیراه رفتن و هزینه سازی است چه تجویز دارو شود چه درخواست بررسی تشخیصی شود چه تصمیم به اجرای مهارت پزشکی گرفته شود چه بیمار  بستری شود چه فالو آپ های مکرر برقرار شود خریدار خدمتی که عامدانه  ویزیت با کیفیت من را با قیمت مناسب نمیخرد، حالا باید پول دارو بدهد پول بررسی تشخیصی بدهد پول  تخت روز بدهد، پول عمل جراحی یا بستری غیرضروری حتی در آی سی یو بدهد پول ویزیت های مکرر برای فالو آپ غیر ضرور بدهد پول راه اندازی تخت بیمارستانی غیر لازم بدهد پول خرید تجهیزات غیر لازم بدهد پول راه اندازی تشکیلات اداری غیر لازم بدهد مثال زیر میتواند ذهن خواننده را روشن کند ● در آخرین گزارش ۲۵ هزار تخت بیمارستانی در ایران کم داریم. فرض کنید اگر تنها متاع قابل عرضه پزشک (ویزیت استاندارد و با کیفیت : Medical judement) را خریدار خدمت به قیمت مناسب بخرد، تا چه حد نیاز به تخت کاهش می یابد. (هزینه هر تخت عادی امروز با محاسبه سود سرمایه خوابانده شده برای حداقل سه سال دیگر حدود ۱۰ میلیارد تومان است ) ● بخش قابل ملاحظه ای از مشکلات حوزه درمان در همین نکته میگنجد ● تنها راه نجات درمان این است که خریدار خدمت ، medical judement را بخرد و این تنها مسیر نجات اقتصاد درمان است. بیمه ها بیشترین اعتبارات را صرف diagnostic tools میکنند، تعداد و دفعات ویزیت را میخرد نه کیفیت آنرا: اگر خریدار خدمت، متاع مناسب را با قیمت مناسب بخرد، قطعا امکان هر نوع نظارت موثر و دقیق بر آنرا نیز خواهد داشت  مانند کشورهای توسعه یافته که در مقابل پرداخت هزینه مناسب انتظار دریافت خدمات با کیفیت دارند حال سوال مهم این است که آیا حکمرانی سلامت این نکات را نمیداند ؟ به هیچ وجه باور پذیر نیست که این توالی نادرست ناشی از عدم پرداخت هزینه مناسب قضاوت پزشکی توسط خریداران کلان خدمات پزشکی ادراک نشده باشد و انها حجم هزینه های تحمیل شده بر کشور را ندانند سازمانهای بیمه گر از القایی بودن بسیاری از خدمات مطلع هستند و حتی با جزییات دقیق میدانند که چه خدمت ، وسیله و یا بررسی غیر واقعی است  پس علت ادامه یافتن این شیوه چیست ؟ پاسخ این است : عده ای خاص از ایجاد نیازهای کاذب و تقاضا های القایی سیستماتیک منفعتهای کلان سیاسی و اقتصادی میبرند و تنها راه دوام این منافع شفاف نبودن پروسه هاست مقاومت در مقابل پرداخت ویزیت منطقی بابت قضاوت پزشکی صحیح به این علت است که موجب خشکانده شدن بسترهای ناشفاف و مبهم میشود و امکان بسیاری از سوء استفاده ها بسیار کلان  از بین میرود به مثال احداث  تخت های بیمارستانی  برمیگردیم اگر با اعمال شیوه مدیریت صحیح حتی فقط  نیاز به ۲۰ درصد از آن ۲۵۰۰۰ تخت از بین برود به مفهوم صرفه جویی به میزان ۵۰ هزار میلیارد تومان و برابر کل هزینه های بیمه سلامت در سال ۴۰۲ است اما حذف چنین اعداد کلانی شبکه بزرگی از رانت خواران را ناراضی خواهد کرد به همین علت باید ریشه مقاومت سنگین در مقابل عدم پرداخت واقعی هزینه قضاوت پزشکی را در جایی دیگر کاوید نفع برندگان از تقاضاهای القایی کلان و سیستماتیک شده هیچگاه به میل خود درهای سود خودرا نخواهند بست حتی اگر در تریبون های عمومی بابت تقاضاهای القایی سخنرانی های اتشین هم بکنند کسی نباید جدی بگیرد  دکتر علیرضا صداقت @drugmed
Telegram Center
Telegram Center
Channel