دوزیست
Channel
147
subscribers
667
photos
150
videos
14
links
جایی برای فیلم‌زی-کتاب‌زی ها
Instagram.com/dozistgah
To first message
More
🔸️شما دعوتید به
هجدهمین رویداد دوزیست
علیه جمهوریت؛
جنگ قدرت چگونه مردم را از دموکراسی ناامید می‌کند؟
با محوریت
رمان بینایی، اثر ژوزه ساراماگو
فیلم نیمه ماه مارس، اثر جرج کلونی
باحضور
فاطمه رایگانی، پژوهشگر فلسفه و سیاست
مهدی نیکخواه، فعال سیاسی
به میزبانی
حاتم ابتسام
یکشنبه ۱۰تیر ساعت ۱۶ الی ۱۸
دانشکده علوم اجتماعی تهران، سالن دکتر شریعتی
*این نشست با همکاری کانون مطالعات فیلم دانشگاه تهران و خبرگزاری آنا برگزار می‌شود*
@dozistgah
هجدهمین رویداد دوزیست
علیه جمهوریت؛
جنگ قدرت چگونه مردم را از دموکراسی ناامید می‌کند؟
با محوریت
رمان بینایی، اثر ژوزه ساراماگو
فیلم نیمه ماه مارس، اثر جرج کلونی
باحضور
فاطمه رایگانی، پژوهشگر فلسفه و سیاست
مهدی نیکخواه، فعال سیاسی
به میزبانی
حاتم ابتسام
یکشنبه ۱۰تیر ساعت ۱۶ الی ۱۸
دانشکده علوم اجتماعی تهران، سالن دکتر شریعتی
*این نشست با همکاری کانون مطالعات فیلم دانشگاه تهران و خبرگزاری آنا برگزار می‌شود*
@dozistgah
مشارکت مردم در انتخابات برای هر حکومتی دغدغه مهمی‌ست. ساراماگو نویسنده مشهور پرتغالی این دغدغه را به یک کابوس بزرگ تبدیل کرده. داستان از عصر یک روز بارانی شروع می‌شود. روز انتخابات در پایتختی که بعد از نگرانی شهردار و مسئولین از حضور کمرنگ مردم، بحران جدیدی به خودش می‌بیند: بحران رای سفید!
در شهری که بیش از ۸۰درصد مردم رای سفید به داخل صندوق انداخته‌اند وضعیت از بهت و نگرانی به یک موقعیت امنیتی تبدیل می‌شود. دنیای فانتزی ساراماگو، بعد از رمان کوری این بار زمینه داستانی سیاسی می‌شود. برجسته‌کردن بعدی از روزمرگی‌های عالم سیاست، این امکان را برای مخاطب به وجود می‌آورد که خیلی جدی‌تر مطرح و به آن پرداخته شود. او با تصور مسئله در انتهای طیف بحران و درهم‌ریختگی یک سوال مهم می‌پرسد: دموکراسی چقدر می‌تواند دردسرساز باشد؟ و یا چه موانعی می‌تواند مردم را از سایه امن سیاسی خود خارج کند و لباس تهدید بر تن کند؟
قرار ما برای صحبت پیرامون کتاب «بینایی» و تهدیدهای دموکراسی، به همین زودی‌ها.
#رمان_بینایی
#ساراماگو
#علیه_جمهوریت
#انتخابات
#دموکراسی
@dozistgah
در شهری که بیش از ۸۰درصد مردم رای سفید به داخل صندوق انداخته‌اند وضعیت از بهت و نگرانی به یک موقعیت امنیتی تبدیل می‌شود. دنیای فانتزی ساراماگو، بعد از رمان کوری این بار زمینه داستانی سیاسی می‌شود. برجسته‌کردن بعدی از روزمرگی‌های عالم سیاست، این امکان را برای مخاطب به وجود می‌آورد که خیلی جدی‌تر مطرح و به آن پرداخته شود. او با تصور مسئله در انتهای طیف بحران و درهم‌ریختگی یک سوال مهم می‌پرسد: دموکراسی چقدر می‌تواند دردسرساز باشد؟ و یا چه موانعی می‌تواند مردم را از سایه امن سیاسی خود خارج کند و لباس تهدید بر تن کند؟
قرار ما برای صحبت پیرامون کتاب «بینایی» و تهدیدهای دموکراسی، به همین زودی‌ها.
#رمان_بینایی
#ساراماگو
#علیه_جمهوریت
#انتخابات
#دموکراسی
@dozistgah
هنوز خیلی مانده تا نابغه تبلیغات انتخاباتی، نسبت سیاست و اخلاق را درست بفهمد! رقابت دو کاندیدای ریاست‌جمهوری آمریکا و کشمکش میان ستادهای تبلیغاتی‌شان، جنگی‌ست که به قیمت ناامیدی از ساختار سیاسی، واقعیت قدرت‌طلبی را آشکار می‌کند؛ به قیمت فراموش کردن قتل یک بی‌گناه!
آیا هر قدر که بیشتر در فهم قدرت و سیاست غرق می‌شویم دموکراسی دست‌نیافتنی‌تر می‌شود؟
اگر انسان ذاتا به تصاحب قدرت میلی تمامیت‌خواهانه داشته باشد، اصلا چگونه می‌شود به تحقق دموکراسی و توزیع قدرت در میان عموم جامعه یا دست‌کم اکثریت، امید داشت؟
شاید هم این ناامیدها هستند که با انفعال و هم‌رنگ جماعت شدن، سر راه پایان دادن به تنازع قدرت می‌ایستند و مسیر رسیدن به دموکراسی را سد می‌کنند...
همراه با جرج کلونی و رایان گاسلینگ، از زاویه‌ای دیگر تنازع قدرت، امید و دموکراسی را مرور خواهیم کرد.
#نیمه_ماه_مارس
@doistgah
آیا هر قدر که بیشتر در فهم قدرت و سیاست غرق می‌شویم دموکراسی دست‌نیافتنی‌تر می‌شود؟
اگر انسان ذاتا به تصاحب قدرت میلی تمامیت‌خواهانه داشته باشد، اصلا چگونه می‌شود به تحقق دموکراسی و توزیع قدرت در میان عموم جامعه یا دست‌کم اکثریت، امید داشت؟
شاید هم این ناامیدها هستند که با انفعال و هم‌رنگ جماعت شدن، سر راه پایان دادن به تنازع قدرت می‌ایستند و مسیر رسیدن به دموکراسی را سد می‌کنند...
همراه با جرج کلونی و رایان گاسلینگ، از زاویه‌ای دیگر تنازع قدرت، امید و دموکراسی را مرور خواهیم کرد.
#نیمه_ماه_مارس
@doistgah
وقت انتخابات که می‌رسد، سروکله ناامیدها پیدا می‌شود. آن‌ها که می‌گویند:«چه فرقی می‌کند؟» «کدامشان حرف من را می‌زنند؟» یا «این مملکت با رای من و تو آباد نمی‌شود» مخرج مشترک همه این‌ها یک کلمه است: ناامیدی.
ناامیدی مهم‌ترین مشکل جمهوریت است و در هر جامعه‌ای ریشه دارد. اما این نامیدی از کجا بر سر دموکراسی هوار شده؟
فیلم‌ها کتاب‌ها درباره جمهوریت و دردهایش حرف زده‌اند. ما سعی کردیم دو تا از خوب‌هایشان را برای شما انتخاب کنیم و دعوت کنیم در این فاصله کم، تا انتخابات ریاست جمهوری درباره‌شان حرف بزنیم. کتاب #بینایی از بحران رای سفید، در جامعه‌ای خیالی داستان می‌گوید و فیلم #نیمه_ماه_مارس هم از جنگ قدرت در آستانه انتخابات روایت جذابی ساخته.
پرونده خردادماه ما از این دو اثر، بحث‌های شنیدنی دارد. بمانید همراه ما.
@dozistgah
ناامیدی مهم‌ترین مشکل جمهوریت است و در هر جامعه‌ای ریشه دارد. اما این نامیدی از کجا بر سر دموکراسی هوار شده؟
فیلم‌ها کتاب‌ها درباره جمهوریت و دردهایش حرف زده‌اند. ما سعی کردیم دو تا از خوب‌هایشان را برای شما انتخاب کنیم و دعوت کنیم در این فاصله کم، تا انتخابات ریاست جمهوری درباره‌شان حرف بزنیم. کتاب #بینایی از بحران رای سفید، در جامعه‌ای خیالی داستان می‌گوید و فیلم #نیمه_ماه_مارس هم از جنگ قدرت در آستانه انتخابات روایت جذابی ساخته.
پرونده خردادماه ما از این دو اثر، بحث‌های شنیدنی دارد. بمانید همراه ما.
@dozistgah
.
ما آدم‌های کار فرهنگی هستیم. میخواهد پول باشد یا نباشد، اسپانسر بیاید یا نیاید، و جا جور بشود یا نشود. ما سرمان درد می‌کند برای رویداد گرفتن. برای همین ساخته‌شده‌ایم اصلا. هر جا برویم باز جمع می‌شویم و یک نفرمان کودکانه می‌پرسد:«ادامه ندیم؟» یک جورهایی در سریرمان حک شده کاری کنیم. همان چیزی که باعث شده تا فکر کنیم بعد از یک تعطیلی طولانی باید شروع کنیم.
ادامه‌دادن برای هر تشکیلاتی باید توجیه اقتصادی داشته‌باشد. ما از این توجیه عبور کردیم و حتی به آن خندیدیم! از دور شبیه دیوانه‌هاییم. از آن‌ها که آینده برایشان شوخی‌ست، اما از نزدیک خیلی جدی به آینده فکر می‌کنیم. خیلی جدی‌تر از نهادهای عریض و طویل فرهنگی.
پاییز سال پیش کف‌گیرمان به ته دیگ خورد و این قابل پیش‌بینی بود. ما می‌دانستیم که پیش‌بردن کار بدون سرمایه جاری، سخت و نفس‌گیر است. این انتخاب ما بود و هزینه‌اش را هم پرداختیم. امروز اما روزی است که امیدواریم شاید شروعی دوباره در راه باشد. شاید بشود دوباره به بهانه دیدن و خواندن فیلم و کتاب‌ها جمع بشویم و «ما» بسازیم. یک «ما»ی دیوانه‌ی خیلی جدی.
♦️برای یک رویداد انتخاباتی آماده‌اید؟😊
#دوزیستگاه
@dozistgah
ما آدم‌های کار فرهنگی هستیم. میخواهد پول باشد یا نباشد، اسپانسر بیاید یا نیاید، و جا جور بشود یا نشود. ما سرمان درد می‌کند برای رویداد گرفتن. برای همین ساخته‌شده‌ایم اصلا. هر جا برویم باز جمع می‌شویم و یک نفرمان کودکانه می‌پرسد:«ادامه ندیم؟» یک جورهایی در سریرمان حک شده کاری کنیم. همان چیزی که باعث شده تا فکر کنیم بعد از یک تعطیلی طولانی باید شروع کنیم.
ادامه‌دادن برای هر تشکیلاتی باید توجیه اقتصادی داشته‌باشد. ما از این توجیه عبور کردیم و حتی به آن خندیدیم! از دور شبیه دیوانه‌هاییم. از آن‌ها که آینده برایشان شوخی‌ست، اما از نزدیک خیلی جدی به آینده فکر می‌کنیم. خیلی جدی‌تر از نهادهای عریض و طویل فرهنگی.
پاییز سال پیش کف‌گیرمان به ته دیگ خورد و این قابل پیش‌بینی بود. ما می‌دانستیم که پیش‌بردن کار بدون سرمایه جاری، سخت و نفس‌گیر است. این انتخاب ما بود و هزینه‌اش را هم پرداختیم. امروز اما روزی است که امیدواریم شاید شروعی دوباره در راه باشد. شاید بشود دوباره به بهانه دیدن و خواندن فیلم و کتاب‌ها جمع بشویم و «ما» بسازیم. یک «ما»ی دیوانه‌ی خیلی جدی.
♦️برای یک رویداد انتخاباتی آماده‌اید؟😊
#دوزیستگاه
@dozistgah