🍃📚داستان آموزند
📚🍃🗯دخترک که از درس جبر نمره نیاورده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده بود پیش مادرش رفت و گفت: “همش اتفاق های بد می افته!”
مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد؟
🗯و دخترک جواب داد: “البته! من عاشق دست پخت شما هستم
🗯مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد دخترک گفت: “اه..! حالم رو به هم می زنه!”
🗯مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد و دختر گفت: “از بوش متنفرم!”این بار مادر رو به او کرد و پرسید: “با کمی آرد چطوری؟” و دختر جواب داد که از آن هم بدش می آید.
🗯مادر با چهره ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و گفت: بله شاید همه این ها به تنهایی به نظرت بد بیایند ولی وقتی آنها را به اندازه و شیوه مناسب با هم مخلوط کنیم یک کیک خیلی خوشمزه خواهیم داشت.
نتیجه»خداوند نیز این چنین عمل می کند؛ ما خیلی وقتها از پیشامدهای
#ناگوار از پروردگارمان شکایت می کنیم در حالی که فقط او
#می داند که این موقعیت ها برای
#آمادگی در مراحل بعدی
#زندگی لازم است و منتهی به خیر می شود. باید به خداوند توکل کرد و
#اطمینان داشت که همه این موقعیت های به ظاهر
#ناخوشایند معجزه می آفرینند.
♥️مطمئن باش که خداوند تو را
#دوست دارد چون در هر بهار برایت
#گل می فرستد و هر روز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای این دنیا باشد قلب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی گوش می کند و تو باید
#صبور باشی و این مراحل را طی کنی
👌📒داستان های جالب وجذاب
📒https://t.center/dokhtaran_b