من همیشه اینجا از تعریف کردن داستان های شکستم بیشتر لذت میبرم تا موفقیت هام:
شرایط زندگی شخصی ام سخت و پیچیده شده بود و یکشنبه به شرکت اعلام کردم که دیگه توانایی ادامه همکاری فول تایم ندارم.
پنجشنبه شرایط همکاری مطلوب شرکت برای ادامه همکاری با من بهم اعلام شد و من هم بعد از سبک سنگین تصمیم به جدایی از تیم گرفتم.
وقتی به دوستام میگفتم که میخوام open to work کنم غریب به اتفاق دوستام معتقد بودند این کار برای یه نفر با نتورک من کار اشتباهی هست و روی personal brand ای که این همه سال براش زحمت کشیدم خدشه میندازه و تاثیر منفی داره .
برای مشورت پیش دوستام که میرفتم نزدیک ترین پوزیشن بازی که داشتند رو بهم آفر میدادند حتی یکی دوتاشون که الان بزینس خودشون رو داشتند برام پوزیشن باز میکرند و میگفتن " از اول ماه بیا پیش خودم فقط بگو چقدر حقوق میخوای" ولی من هیچوقت نمیخواستم که از نتورک ام بنفیت پولی بگیرم (شخصیتم اینطوری که کوچک ترین مدیونی و بودن منت کسی رو روی سرم دوست ندارم) بعضی ها تعجب میکردند که من با این نتورک چطور آفر ندارم راستش آفر رو همیشه داشتم ولی اون آفری که میخواستم رو نداشتم حتی یکی دوتا هم گفتند لازم نیست بابا یه دوره باز کن و آموزش بده و برا خودت کار کن دیگه نرو سراغ کارمندی !
دچار تضاد و کلنجار درونی شدم راه آسون؟ یا راه سخت؟ کار درست چیه ؟ آیا باید به حرف بقیه گوش بدم و یا کار خودمو بکنم؟ آفر یکی از رفیقامو بدون سر و صدا قبول کنم یا برم اوپن تو ورک کنم و به کلی سوال توی پیوی جواب بدم که داری جدا میشی ؟ چرا؟ کجا؟ جای بعدیت کجاس؟ شرکت خودتو زدی؟ بابا تو که این همه ادعا داشتی چی شد؟
بالاخره کار خودمو انجام دادم اونم منی که همیشه کار خودمو کردم از انتخاب رشته تا انتخاب بین کار دولتی و خصوصی و مخالفت خانواده... همیشه نظر خودمو انجام دادم چون معتقدم همه راه ها سختند پس بهتره سختی راهی رو تحمل کنی که خودت دوس داری :)
انگار دچار شرم درونی شده بودم ولی با خودم گفتم اگر من قرار نیست اوپن تو ورک کنم و نشون بدم هیچ شرمی در این حرکت نیست پس اون دکمه ی لعنتی کنار پروفایل ام به چه دردی میخوره.
پس کیا قراره اینو عادی سازی کنند که آقا جان خانوم جان اوپن تو ورک کردن نه تنها بد نیست بلکه خیلی ام خوبه و اگر چهار نفر میشناسنت لازم نیست خودتو این همه اذیت کنی تو این نتورک رو ساختی که یه روزی ازشون استفاده کنی جاهای جدید بری بالاخره دیروز رفتم و اون دکمه لعنتی رو زدم و یه پستم گذاشتم برای پیدا کردن یه کار جدید.
نتیجه؟ واقعا به معنای کلمه خیلی فراتر از انتظارم کمتر از یه روز ۱۰ هزار بازدید و ۱۵ بار ریپوست و کلی کامنت خوشگل خوشگل که آدم عشق میکنه میخونتش بعلاوه سه تا وقت مصاحبه :)
الان که دارم اینارو مینوسم خانم گوگوش داره تو گوشم داد میزنه "تموم انتظار رررمیاد همراهت بهارررر" و من فکر میکنم که اینکه اینتر لعنتی رو بزنم یا نه...
قبل اینکه اینو ارسال کنم آقای دی جی سازنده ریمیکس آهنگ رو عوض کرد و آقای خواننده داد میزنه "به غرور گذشته رسیدمممم به هوای گذشته پریدممم" و منی که دارم فکر میکنم که اشتراک گذاری این چیزا شاید حال کسی رو خوب نکنه ولی وقتیکه میبینند که بقیه ام احساساتی درست شبیه احساس اونا دارند شاید از شر این استراس ها و فشار های ذهنی خود ساخته راحت بشن
پینوشت :من هیچوقت خودمو برتر از کسی ندونستم و نمیدونم حداقل اینو اونایی که باهام کار کردند یا کار میکنند میتونند تایید کنند.
پینوشت : من دیشب واقعا به خودم افتخار کردم که این نتورک بزرگ رو در این مسیری که اومدم ساختم و این همه دوست خوب دارم که جسورانه بدون هیچ توقعی بهم این همه لطف داشتند حسابی بهم چسپید اینجا از همشون تشکر میکنم و امیدوارم که منم بتونم یه روزی کمکشون کنم.
ارادتمند شما مجید آقامحمد
@Majid_Aghamohamad™️ @DjangoIR〰️〰️〰️〰️〰️〰️© @DjangoEx