بعضی وقت ها این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سرهم میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دوروبرم نگاه میکنم و به ذهنم میرسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده... 😭😭😭
تو چسب روی زانو های زخمی منی. تو نور توی زندگی تاریک منی. تو امید بین همه ی حسای بدمی. تو آرامش موقع مشکلاتمی. تو مخفیگاه و پناهگاه منی. تو خورشید و ماه و ابر و ستاره توی آسمون زشت زندگیمی.
تو مثل اکسیژنی تو فضای خفقان وار... مثل نوری تو یه خونه ی تاریک... تو مثل آخرین قطره ی آبی تو بیابون... تو مثل یه طناب محکمی وقت سقوط از کوه... تو همه ی اون چیزی هستی که یه آدم برای زنده موندن بهش نیاز داره... تو زندگی بخشی...تو همه چیزی...