View in Telegram
🔺ورود ایل قاراپاپاق [ترک‌ها] به نقده، پانزدهم اسفند  ۱۵/۱۲/۱۲۰۸ش (۱۲/۹/۱۲۴۵.ق) کیومرث حاجی‌محمدی؛ پژوهشگر حوزه تاریخ 🖊به روایتی ایل بزچلو که اکنون در شهرستان نقده ساکن هستند و به قاراپاپاق معروف شده اند ، در دوره ی شاه عباس صفوی از محال بوزچلوی کمیجان اراک به گرجستان انتقال و در مقابل قبایل لزگی و داغستان به عنوان مدافع به مرزداری گمارده شدند. همچنین پس از عهدنامه گلستان و ترکمانچای به علت خدمات شایان در جنگ ایران و روس، بدستور عباس میرزا ولیعهد قاجار از قفقاز به شهرستان نقده امروزی وارد شد و در آن نشیمن گزید .در برخی نوشته های اخیر، ادعا شده است که قبل از ورود و اسکان ایل قاراپاق به سولدوز ، بخش اعظم این دشت خالی از سکنه و غیر قابل سکونت بوده است . این در حالی است که یافته های باستان شناسان به روشنی می رساند که جای جای دشت پهناور سولدوز به جهت موقعیت جغرافیایی و وفور مواهب الهی در آن، از همان بدو پیدایش مدنیت های ساکن و یکجانشین، محل سکونت اقوام مختلف بوده و پیشینه سکونت در این دشت حداقل به ۸۰۰۰ سال می رسد . به روایتی نیز قراپاپاق ها از تیره های ایل بزرگ بوزچلو هستند که ردپایشان  در مناطق مختلف دیده می شود. بوزچلوها خود از تیره های ایل بیات از قبایل ترک ساکن در سوریه بودند و ایل بیات نیز یکی از تیره های بیست و چهارگانه اوغوزها را تشکیل می داد. در جدیدترین اظهار نظر، گفته شده است که نام بزچلو نخستین بار در اسناد مربوط به عهد ممالیک مصر ( سده نهم هجری قمری ) آمده و نام این ایل برگرفته از اسم فردی به نام بوزجه بیگ است که در جنگ های داخلی مصر در عهد ممالیک، در قامت سرکرده طوایف ترک بیات به طرفداری از سلطان فرج ، پادشاه چرکسی ممالیک، به مقابله با مدعیان قدرت بر می خیزد و در این راه جان خود را از دست می دهد؛ به دنبال این واقعه، در منابع نوشتاری مصری به بیات های تحت فرماندهی بوزجه بیگ و فرزند او، لقب « آل بزجه » یا « بزجلوه می دهند. ایل بزچلو پس از جداشدن از ایل بیات ، همانند سایر ایلات ترک ساکن در شامات و آناتولی ، تحت تأثیر تبلیغات مذهبی صفویان قرار می گیرد و گویا در عهد پادشاهی شاه اسماعیل اول به نواحی امروزی اراک و همدان در ایران بر میگرد که در آن زمان جزو عراق عجم قلمداد می شدند. بخش اعظم بزچلوهای ساکن در نواحی نامبرده ، در سده یازدهم هجری به دستور شاه عباس به سرحدات گرجستان کوچانده می شوند . ایشان رفته رفته در مناطق اطراف نیز پراکنده می گردند که ایروان یکی از آنها بود. اینان در دورة أول جنگ های میان ایران و روس نیز در خدمت و تحت امر عباس میرزا ، وليعهد دربار قاجار بودند در دنباله کوچ عشایر که عباس میرزا پس از انعقاد عهدنامه صلح گلستان در روز سوم آبان سال ۱۱۹۲ خورشیدی و وعمدتا به منظور جلوگیری از پیوستن ایلات مناطق مرزی به امپراطوری روسیه در پیش می گیرد ، فرمان کوچ بخشی از بزچلوهای منطقه قفقاز به صفحات داخلی ایران در جنوب رود ارس صادر می شود . در پی این فرمان ، بزچلوهای ساکن ایروان در اوایل سال ۱۲۰۰ خورشیدی راه آواجیق خوی را در پیش می گیرند که اردوگاه مرکزی و ستاد فرماندهی عباس میرزای ولیعهد بود. از قرار اطلاع ، نام قراپاپاق را هنگام عبور بزچلوها از این منطقه به ایشان داده اند و دلیل این نامگذاری را کلاه های سیاه مردان این گروه دانسته اند ( = واژه های ترکی قره و پاپاق » به ترتیب به معنای « سیاه » و « کلاه » است ) . گویاعباس میرزا نیز در اولین فرمان خود به این ایل در آواجیق ، از همین نام استفاده کرده است . سرانجام پس از مدتی انتظار در آواجیق ، ایل قراپاپاق در آذر ماه سال ۱۲۴۵ قمری فرمان کتبی ولیعهد مبنی بر اسکان در دشت سولدوز را دریافت می دارد و در بهمن ماه همان سال وارد این دشت خرم می شود. به گفته مولف کتاب تاریخ ایل افشار قبل از حضور قره پاپاق ها در نقده و سولدوز، اتحادیه بلباس ساکنین محال لایجان ارومی و سلدوز بودند. ✮اتحادیه بلباس شامل سه طایفه کُرد مامش، منگور و پیران بودند. @Dengikurdistan
Telegram Center
Telegram Center
Channel