جناب رییس جمهور! بیشتر بگریید. «همینی که هست!»
گرچه اشکهای بی امان شما برای همسرتان بود، روانشناسان و خصوصا روانکاوان معتقدند، آنچه در ناهشیار آدمی است، گاهی چهره عوض می کند و در قالبی دیگر ظاهر می شود. من گمان می کنم اگر اوضاع مملکت خوب بود و شما احساس می کردید در مقام ریاست جمهوری توانسته اید مرهمی بر دردهای این مردم باشید، اشکهایتان را می توانستید کنترل کنید و جلسه را ادامه دهید.
گریه های شما، ناخودآگاه گریه بر همه دردهای ایران زمین بود، گریه هایی که چهره عوض کردند و در ظاهر اشک برای همسر بیرون زدند.
خیلی خوب بود که شما گریه کردید. پیشنهاد می کنم باز هم بگریید، ولی این بار آنچه در ناخودآگاه شماست را به خودآگاه بیاورید و با صراحت بیشتر برای این مردم گریه کنید!
برای کودکانمان که در دود در حال خفه شدن هستند، بگریید؛ کودکانی که دیگر حتی نمی توانند مثل بقیه مردم جهان، هر روز به مدرسه بروند، چون گاز نیست، برق نیست و به زودی آب هم نخواهد بود.
برای کارخانه داران و تولید کنندگانی بگریید که تقریبا تعطیل هستند.
برای کارگران بگریید که بیکار می شوند.
برای دختران و زنانی بگریید که هر روز با ترس و لرز به خیابان ها می روند.
برای همه بگریید، به اندازه یک ایران بگریید.
گریه های شما چاره ساز است، گریه های شما، سالها دروغ و لاپوشانی را برملا می کند. گریه های شما پوسته ها را می شکند و تشت رسوایی ها را بر زمین می زند.
کمی شجاع تر باشید و ترس و ملاحظه را کنار بگذارید. خودتان گفتید، «همینی که هست!». مملکت هم «همینی که هست»، چرا باید به آن روتوش بزنیم؟ حقیقت ها را بگویید تا همه با هم بسوزیم و بگرییم، شاید از دل این گریه ها، تکانی بخوریم و تکانی بخورند و از این زجر مدام خلاصی یابیم.
آقای پزشکیان، اگر هیچ کاری نمی توانید بکنید، حداقل به همین گریه ها ادامه دهید، صریح تر و صریح تر!
https://t.center/delshodeyevelshode