🔹 کانال مردمی «صدای دلفان» که سعی میکند صدای مردم شریف دلفان باشد، به شیوه معمول رسانه مطالبهگر، از یحیی ابراهیمی نماینده مجلس در خصوص امتیازات رنگارنگی که گفته میشود به فامیل و رئیس دفتر وی حشمت موسوی و نزدیکان وی داده شده، پرسشهایی نمود، اما با سکوت ابراهیمی، حشمت موسوی به میدان آمد، و البته بجای پاسخ منطقی، مطالبی ناقص، بیربط و موهن مرقوم داشته، که صحت و جدیت غالب سوالات را تقویت نموده، و در این نوشتار، به نقد و تحلیل آن میپردازیم.
🔹 جوابیه حشمت موسوی، صرفاً به برخی از پرسشها پاسخ داده و از پاسخ به برخی دیگر طفره رفته، که طبیعتاً پاسخ ندادن به برخی از پرسشها، صحت موضوعات آن پرسشها را تقویت میکند.
🔹 در خصوص سوالاتی که به اصطلاح پاسخ داده، باید با تعجب پرسید چه پاسخی! پاسخی با تمرکز بر موضوعات بیربط و شیوهی طفره و گریز! این شیوهی نخنمای پاسخ نیز صحت موضوعات پرسشها را تقویت میکند.
#مثال_اول: در خصوص استخدام داماد، کلی قلمفرسایی کرده که بنده دامادی ندارم. حشمت موسوی که معلم ادبیات و در روزگاران همواره مدعی تسلط بر ادبیات لکی است، بعید است که از این واقعیت بدیهی ناآگاه باشد که در منطقه ما، منظور از داماد، صرفاً «شوهرِ دختر» نیست، و بر «شوهرِ خواهر»، «شوهرِ برادرزاده» و «شوهر خواهرزاده»، «داماد پسرعمو» و ... نیز اطلاق میگردد.
#مثال_دوم: در مورد مقدمات مجوز و امتیاز کارخانه ساخت شیشه سکوریت و وام کلان ۳۵ میلیاردی، منکر احداث چنین کارخانهای در منطقه دلفان شده، اما مگر پرسش صدای دلفان، احداث و پیشبرد چنین پروژهای در دلفان بوده؟ آیا غیر از این است که چنین پروژههای وقتی حمایت نماینده مجلس را داشته باشند در هر جای کشور قابل اجرا هستند؟ کمااینکه تعدادی از فعالیتهای اقتصادی برخی از نزدیکان نمایندگان سابق در برخی دیگر از نقاط کشور از جمله در شمال کشور بوده.
✅ بنابراین، نیاز به توضیح نیست که این شیوهی پاسخ، نه خواننده را مجاب میکند و نه اعتبار سوال را مخدوش میسازد، و سوال، کماکان بیپاسخ میماند.
🚫 وقتی منتقدین را طلحهوزبیر مینامد، معنایش این است که با جسارت و توهین به شعائر دینی، نعوذبالله، ابراهیمیاش را علی (ع) یا شبیه حضرتش میپندارد!
🔹 اولاً علی (ع) ضد ویژهخواری و فساد بود، کمااینکه در برابر زیادهخواهی برادرش عقیل از بیتالمال، آتش گداخته در کف دستش نهاد، و در نامه ۵۳ نهجالبلاغه، خطاب به مالک اشتر میفرماید: «بپرهیز از ویژهسازی (رانت) در چیزهایی که همه مردم در آنها برابرند».
🔹 ثانیاً طلحهوزبیر، زیادهخواه و رانتطلب بودند؛ در قصهی ما، پرسشهای مربوط به امتیازگیری و رانتخواری بر محوریت چه شخصی یا خانوادهای است؟ اگر منتقدین اهل رانت و ویژهخواری بودند، اینک به جای انتقاد از عملکرد نماینده، به تملق و ثناگویی وی مشغول بودند. افزون بر این، اگر میخواهید دامن منتقدین را آلوده سازید و این کذب را نسبت دهید که منتقدین رانت خواستهاند و چون به آنان داده نشده، به این جهت منتقد شدهاند، در این خصوص این سوال مهم مطرح است که شما که در مقام رئیس دفتر نماینده به تمام ادارات دسترسی دارید، چرا قادر نیستید کوچکترین سند و مدرکی از رانتخواری منتقدین و حتی تقاضاهای رانتخواهانهی آنان ارائه دهید؟!
⁉️ اگر با تشبیه منتقدین به «طلحهوزبیر»، نعوذبالله جسارت میکنید و ابراهیمیتان را علی (ع) یا شبیه حضرتش میپندارید، در خصوص تناقضات فوق چه حرفی برای گفتن دارید؟!
✅ اتفاقاً در مطلب منتشره در صدای دلفان، پرسش این است که آیا تعلق کوهی از امتیازات (اشتغال، مادی و ...) در زمان نمایندگی ابراهیمی به حشمت موسوی و خانواده وی، صحت دارد یا خیر؟ و اگر صحت داشته باشد، از آنجا که قطعاً عموم مردم از حقوق مساوی بر چنین خوان و گستردگی بذل و بخشش بیبهرهاند، این امتیازات، معنایی غیر از ویژهخواری و رانت نخواهند داشت، که سفارشکننده و امتیازدهنده و امتیازگیرنده، همگی بایستی پاسخگو باشند.
⁉️ در صورت صحت این رانتها، چه پاسخی به این پرسش دارید که چرا این خوان امتیاز، همزمان با شروع نمایندگی یحیی ابراهیمی و سمت مهم اداری شما یعنی رئیس دفتر ایشان شدن، شروع شده؟! چرا در طول یکصد سال گذشته برای خانوادهتان چنین خبرهایی نبوده و یکباره با قدرت گرفتن یحیی ابراهیمی و شخص شما شروع شده؟!