آتش گرفت...در غمتان بی امان گریست
خورشید بین معرکه ی زاهدان گریست
آه ای ستاره ها که به خون غلط می زدید
آمد کنار پیکرتان آسمان گریست
تنها نه آسمان همه ی کائنات بود
از داغتان خدای زمین و زمان گریست
کودک سکوت کرد غم رفتن تو را...
همسر شکسته شد کمرش ناگهان گریست
جاده کنار یک اتوبوس پر از شهید
خون گریه کرد؛ با همه ی مادران گریست
مادر برای دلخوشیش روضه خوان شده
بر روی نیزه قاری لب تشنگان گریست
این امتداد خون شهیدان کربلاست
با عطر سیب مهدی صاحب زمان گریست!
#مهتاب_خاکیان#تسلیت@delfannews1