وقتی منتقدین را «دجالان» مینامید، با جسارت و توهین به شعائر دینی، نعوذبالله ابراهیمیتان را امام عصر (عج) یا شبیه حضرتش میپندارید!
اگر تصور میکنید استعمال این ادبیات تند و موهن، باعث عقبنشینی منتقدین خواهد شد، سخت در اشتباهید.
✍ در ادامه، پاسخهای مصداقی به جوابیه حشمت موسوی:
1⃣. در مورد برادرتان «سهمالدین موسوی»، سوال در خصوص تغییر وضعیت ایشان به استخدام رسمی بوده، اما تصویری که از رای دادگاه منتشر کردهاید، مربوط به تغییر وضعیت از «قراردادی» به «پیمانی» است، اگرچه در جوابیهتان، به وضعیت استخدامی «رسمی» ایشان اعتراف کردهاید. اولاً با توجه به اینکه معمولاً آراء قضائی مورد اعتراض ادارات قرار میگیرند، روشن کنید که این رای در چه تاریخی «قطعی» شده؟ ثانیاً و مهمتر آنکه وقتی معترف شدهاید که استخدام ایشان «رسمی» است، روشن سازید که دقیقاً در چه تاریخی «رسمی» شده یا در حال طی شدن است؟ در زمان ابراهیمی بوده یا قبل از ابراهیمی؟ چرا این مهم را که قلب و مرکز سوال است، بیپاسخ گذاشتهاید.
2⃣. در مورد «داماد»، همانطور که عرض شد، داماد فقط «شوهر دختر» نیست و بر «شوهرِ خواهر»، «شوهرِ برادرزاده» و «شوهر خواهرزاده» و ... نیز اطلاق میگردد، حال با این توضیح واضحات، که بعنوان محقق در فرهنگ لکی، قطعاً بهتر از همه واقف به آن بودهاید، پاسخ دهید که آقای ا. ف. داماد شما (داماد پسرعمویتان) هست یا خیر؟ و آیا مقدمات شروع اشتغال ایشان در بیمارستان ابنسینا، در زمان نمایندگی ابراهیمی بوده یا خیر؟ حال که سوال و نسبت دقیق فامیلی ایشان روشن شد، بدون حاشیهپردازی و وصف تعداد و وضعیت تجرد و تحصیلات دخترانتان، مقدمات و شروع پروسه استخدامی شخص مزبور را با مدارک برای تنویر افکار عمومی توضیح دهید.
3⃣. چرا زیرکانه از توضیح در خصوص اشتغال برادرتان «حجت موسوی» در بیمارستان طفره رفتهاید؟! چرا راجع به کبر سن ایشان سکوت کردهاید؟ با مستندات توضیح دهید که اشتغال ایشان در بیمارستان ابنسینا در زمان نمایندگی ابراهیمی بوده یا خیر؟ با توجه به کبر سن، پروسه استخدامی ایشان را با مدارک برای تنویر افکار عمومی توضیح دهید.
روزانه دهها و شاید صدها دلفانی مظلوم به امید اشتغال عزیزانشان به دفتر نماینده که شما مسئول آن هستید مراجعه میکنند، آیا از چنین امتیازاتی که نزدیکان شما آنهم با کبر سن بهرهمند شدهاند، و آرزوی تکتک مراجعین است، به آنان نیز رسیده یا میرسد؟!
4⃣. در مورد ادعایتان مبنی بر قانونی بودن اعطای تراکتور به برادرتان «مجتبی موسوی»، این پرسش مطرح گردیده که چگونه از بین قریب به ۱۵۰۰ متقاضی که غالباً کشاورز واقعی و مستحق میباشند، با آنکه صرفاً به افرادی اندک این امتیاز تعلق گرفته، به برادر شما نیز چنین امتیازی تعلق گرفته در حالیکه معلم است و به نظر نمیرسد از حیث جمیع شرایط ۱۲گانه بر صدها متقاضیِ مستحقِ کشاورزِ واقعی برتری داشته باشد! آیا ایشان از قریب به ۱۴۸۰ نفر متقاضی مابقی، اولیتر و مستحقتر بوده؟ برای صحت ادعایتان، مدارک حصول شرایط ۱۲گانه در ایشان و میزان امتیازات وی در مقایسه با امتیازات سایر متقاضیان را اعلان کنید تا از جهل خارج شویم.
علاوه بر این، اگر قرار باشد در برابر پرسش از هر اقدام اداری، به این توجیه نخنما تمسک شود که چون دستگاه اداری موافقت کرده پس قانونی است و فاقد ایراد و مشکل است، در این صورت بفرمایید فلسفهی کاری دیوان عدالت اداری و سایر مراجع قضایی و شبهقضایی چیست که روزانه به صدها شکایات مردمی علیه دستگاههای دولتی رسیدگی میکنند و ادارات دولتی را محکوم میکنند؟! نکند در راستای توجیه قضیهی تراکتور برادرتان، میخواهید نعوذبالله دستگاههای دولتی را مصون از خطا یا تخلف پندارید؟! این قصه سر دراز دارد...