«سیل کِردن» به معنای نگاه کردن است. این واژه در بعضی گویشهای مناطق لک نشین «سِیر» تلفظ میشود، اما همان معنا از آن بر میآید. گاهی این سیل کردن به خاطر عبرت و پند گرفتن است، آنچنانکه در ابیات «موگه» گفته میشود: سیل که ن ئه ر ئی فلکه وه گرد وژم کردیه ستیزه (این چرخ گردون را نگاه کنید که چگونه با من سر ناسازگاری دارد، پس ای مردمان از آن برحذر باشید.) گاه این واژه و محتوای آن نوعی معنویت و صداقت را میرساند: مِ دوریشه کیِ بی خیر ئو بیرم مردم گدای پیل من گدای سیرم در بیت بالا منظور از بیخیر بودن این است که به دنبال جمعآوری خیرات نیستم و فقط نگاه کردن و محو تماشای دوست شدن هدف من است. گاه با این واژه نگاه محبوب را می.طلبند، آنچنانکه در ابیات ترانۀ قدیمی لکی سوزه سوزه: سوزه سیلم که لوئی بکه زرد حکیمم تو بین کی مِ داشدم درد در فرهنگهای شناختهشدۀ فارسی، اثری از آن نیست، اما در «فرهنگ واژگان مترادف و متضاد» در مورد سیر که تلفظی دیگر از این واژه است، میخوانیم: حرکت، دور، تفرج و تماشا. در فرهنگ پهلوی نیز به گونهای از همین تلفظ اشاره شده و آن هم به معنای پاییدن که مفهومی از نگاه کردن را در خود دارد: سراینیتن srayenitan = پاییدن، حراست، نگهداری/سراییتن srayitan = سرودن و شعر گفتن، پاییدن. یکی از خوانندگان افغانی به نام آریانا سعید، در ترانهای از این واژه استفاده میکند که نشاندهندۀ گذشتهای نزدیک و همریشه در اقوام ایرانی و زبان آنهاست. فصل روییدن گلها آمد نوبت سیل و تماشا آمد.
منابع: فرهنگ پهلوی، گردآوری دکتر بهرام فرهوشی و دیگران فرهنگ واژگان مترادف و متضاد
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی
سیزدهمین روزِ فروردینماه و از جشنهای نوروزی است. در تقویمهای رسمیِ ایران، بعد از انقلاب، این روز روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است. هیچ سندی وجود ندارد که مردمان نسلهای پیشین از نحسی «سیزده» سخن گفته باشند. شاید در یکی دو سدهٔ اخیر، بهدلیل اینکه عدد ۱۳ در برخی دینها و فرهنگها بدشگون پنداشته میشود، در ایران نیز این توجیهِ بیپایه را به سیزدهبهدر افزوده باشند.
فلسفهٔ سیزده به در
بهطورکلی در میان جشنهای ایرانی جشن «سیزدهبهدر» کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشنها را ندارد. در کتابهای تاریخی اشارهٔ مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشدهاست، اما در منابع کهن اشارههایی به «روز سیزدهم فروردین» هست. گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.
دیدگاههایی پیرامون نحس بودن سیزده
تا کنون هیچ تاریخنگار و پژوهشگری دلیلی برای نحس بودن سیزده نوروز نیاوردهاست، بلکه وارون بر آن، بیشتر آنها روز سیزده نوروز را بسیار نیکو و فرخنده (سعد) دانستهاند. برای نمونه در آثارالباقیهٔ ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روزها وجود دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، واژهٔ سعد بهمعنی نیک و فرخنده آمدهاست.
آیینهای معروف سیزده به در
این رویداد دارای آیین های ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله می توان آیین های زیر را برشمرد.
- گره زدن سبزه - سبزه به رود سپردن - خوردن کاهو و سکنجبین - پختن خوراکهای گوناگون به ویژه آش رشته - پرتات ۱۳ عدد سنگ (مخصوص مناطق کردنشین') -اجرای بازیهای بومی محلی.(مثل دال پلان درمناطق لک نشین ) منابع :ابوریحان بیرونی. آثار الباقیه عن القرون الخالیه.عبدالعظیم رض
روز ۱۳بدر رو به تمام ایرانیان طبیعت دوست تبریک عرض میکنم.