قلم بیداری

#مصطفی
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️کافی نیست

آزادی #محسن_برهانی و مختومه شدن پرونده #شروین خبرهای خوبی است.
اگر این روند با آزادی سایر زندانیان سیاسی از جمله #مصطفی_تاج_زاده ، نرگس محمدی ، نوری زاد وسعید مدنی ... ادامه یابد شواهدی است از تغییر رویکرد حاکمیت ...
اگر چه به این سطح از آزادی دل خوش نمی کنیم اما امیدواریم عقلانیت و  حاکمیت خردمندانه آغاز شده و ادامه دار باشد ...

حاکمیت برای ماندن به شدت نیاز به ترمیم اعتماد از دست رفته است.
بحران های انباشته شده مردم را یا به شدت بی تفاوت و بی حس کرده است ویا در پس چهره به ظاهر آرام ، عصیان گر ...
ترسیم چشم انداز آینده به عهده حاکمیت است یا راه را برای ترمیم شکاف هموار می کند و یا راه را برای عصیان مردم ...
امیدوارم صادقانه این مهم را دریافته باشند.
#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
♻️کلافگی

نم‌نمک به پایان تبلیغات انتخاباتی نامزدها نزدیک می شویم . شور و شوقی در بین مردم دیده نمی شود . چنان مردم درگیر گرفتاری و مشکلات و گاهی رفع و رجوع زندگی خود هستند که حتی سخن از انتخابات آنها را کلافه تر می کند .
من به عنوان یک فرد کنش‌گر تحول خواه همه دیدگاه ها در رابطه با این کار و زار بی رمق را دنبال می کنم .
همانطور که پیشتر نوشته بودم انتظار تغییری نخواهد بود .
چشم دارم از دیوار حصر و از زندان جور از آقایان #میرحسین و کروبی و آزاده دربند #مصطفی تاج‌زاده پیامی ، یاداشتی و یا فایل صوتی منتشر شود تا دیدگاه آنان را نیز بشنوم . ده روز تا انتخابات مانده است و فعلا چیزی درز نکرده است .
یا از اظهار نظر در این مورد خودداری کرده اند ‌یا آنچنان تحت مراقبت شدید هستند که اجازه طرح دیدگاه خود را ندارند که به نظر مورد دوم صدق می کند .
امید است در روزهای آتی شاهد مواضع خردمندانه این عزیزان دربند باشیم.
گفتگوهای موافقین و‌مخالفین حضور در انتخابات را همگی می خوانیم و‌می شنویم و هر یک ادله بحق خود را دارند. چه آنان که مخالف هستند و چه آنان که موافق ، دل در گرو آبادانی و رهایی این سرزمین از زیر یوغ تباهی و سیاهی اند .
امیدی به تغییرات اساسی در شعارهای تبلیغاتی کاندیداها نخواهد بود .
و در پی آن امیدی به تغییر ریل سیاست های حاکمیت نخواهد شد
و مهمتر از آن اینکه حتی با استقبال کم مردم دولت تشکیل خواهد شد و همچون مجلس سی درصدی امور را در دست خواهد گرفت .
منتظر روند روزهای پیش رو و مواضع مردم و فعالان سیاسی و مدنی خواهیم ماند .

ح-درویشی ✍️
http://t.center/darvishane49
♻️بحران مشارکت در انتخابات و نقد و کنایه‌های تازه

#علی_قلهکی خبرنگار اصولگرا: توقع این بود که فردایِ انتخاباتی با این میزان مشارکت (بین ۵ تا ۸٪ در تهران) و این میزان از آراءِ سفید ‎#غیررسمی در مرحله اول، حداقل تمامِ وزارت کشور از امروز تا انتخابات بعدی بسیج می‌شدند تا علل این بی‌رغبتیِ ملت را بیابند که احمد وحیدی، وزیر کشور توییت زدند "مردم حماسه آفریدند!

#جلال_رشیدی‌کوچی: نتیجه زشت‌ترین، تاسف‌بارترین، کثیف‌ترین، گزینشی‌ترین و بداخلاق‌ترین انتخابات درون حزبی_‌گفتمانی شد:
۹۲<۸

#سیامک_قاسمی: چه باحال! با ۱۹۸ هزار تا رای میشه نماینده مجلس از تهران شد. یعنی کسری از همین فالوئرها اگه یه حرکتی می‌زدند الان سر لیست میشد رفت تو مجلس!

#حسام‌الدین_آشنا: اگر این میزان مشارکت را حماسه بنامیم، خود و حاکمیت را از درک ضرورتِ آسیب شناسی وضعیت کنونی، محروم کرده‌ایم.

حماسه‌ی ۸ درصدی؟
#مصطفی_فقیهی
براساس برنامه‌ی تعریف شده به «رباتِ توییتر وزیر کشور»، مشارکت ۸ درصدی هم ‌ #حماسه ⁩ خوانده شد. لابد معتقدند که دشمن به دنبال مشارکت ۴٪ بود، اما مردم ۸٪ مشارکت کردند.

‏این اگر نام‌ش «حماسه» نیست، پس چیست؟
اصلِ برگزاری یک انتخابات، بین چنارها (خودشان) و مُشتی پاجوش (رقیب فرضی) حماسه نیست؟
پیروزی ‌ #رقیب_فرضی ⁩ از ‌ #خودشان ⁩، حماسه نیست؟

‏عدم مشارکت ۹۲ درصد، حماسه نیست؟
نادیده‌انگاری ۹۲ درصد مردم، حماسه نیست؟
سبقتِ صف حلیم از صف انتخابات، حماسه نیست؟

‏شب را روز جلوه دادن -آن‌هم با اعتماد به نفسی زائدالوصف- حماسه نیست؟
عدم طرح حتی یک پرسش از مدعیان توسط مجلس، حماسه نیست؟

‏تشکیلِ «حلقه‌‌ی خودبراندازی» در سطوحی قابل‌توجه، حماسه نیست؟
بله! حماسه است؛ اما نه حماسه‌‌ی مردم، بل‌که حماسه‌ی دشمنان این مُلک و ملت!

#جواد_امام: دستمریزاد به مجموعه عواملی‌ که صندوق رأی را از موضوعیت انداخته‌اند!
در ‎#انتخابات دور اول و دوم مجلس دوازدهم نه شأن ‎#ملت رشید ایران مراعات شد، نه شأن ‎#قوه‌_مقننه.
طراحان چنین انتخاباتی از حرف و انتقاد که عبرت نمی‌گیرند، امیدوارم اعداد و درصدها هشیارشان کند.

https://t.center/darvishane49
♻️ نخستین ترورهای سیاسی

🔹در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد. دو روز پس از تاسیس در تاریخ چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی، آیت الله #محمدبهشتی، طی حکمی #جوادمنصوری را برای مدت شش ماه، به عنوان فرمانده سپاه پاسداران منصوب کرد. حکم انتصاب جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، نوشته و تایپ شده بود، اما به دلیل مخالفت آشکار رییس شورای انقلاب #مرتضی_مطهری، و عضو کاریزماتیک و بسیار با نفوذ شورای انقلاب یعنی #آیت_الله_طالقانی امضاء نشده بود. این دو شخصیت به لزوم تشکیل سپاه پاسداران اعتقاد نداشتند و با آن مخالف بودند. مطهری آشکارا با عملکردهای خشونت بار و انقلابی آیت الله خمینی و یارانش که سرشار از خونریزی و انتقام بود، مخالفت میکرد و شیوه تفکری طالقانی را در بخشش و عفو عمومی بیشتر می پسندبد. هر دو اعتقاد داشتند که کشور، ارتش و پلیس دارد، و حالا که انقلابی با کمترین میزان خونریزی شکل گرفته، با تاسیس یک سازمان نظامی انقلابی، تحت عنوان #سپاه_پاسداران یا هر چیز دیگری، نظم موجود  بیش از این در هم شکسته نشود، و مقدمات انحلال ارتش فراهم نشود.

🔹یکی دیگر از کسانی که با انحلال ارتش به شدت مخالفت میکرد #سپهبد_محمدولی_قرنی، نخستین فرمانده ستاد کل ارتش پس از انقلاب بود. وی از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ خورشیدی این سمت را بر عهده داشت. در نخستین روزهای فروردین ماه، سپهبد قرنی استعفانامه اعتراضی خود را برای خمینی فرستاد که با مخالفت خمینی مواجه شد. چند روز پس از آن نخست وزیر دولت موقت با مشاوره معاون نظامی خود #مصطفی_چمران، قرنی را از سمت فرماندهی ستاد مشترک ارتش برکنار کرد. #قرنی پس ار برکناری، همچنان با انحلال ارتش و تاسیس سپاه پاسداران مخالفت میکرد و از آنجا که نفوذ بسیاری روی شخص خمینی داشت و مشاوره های وی برای خمینی ارزشمند بود، مزاحمتهای فراوانی برای تاسیس سپاه ایجاد میکرد. یک روز پس از آنکه تشکیل سپاه پاسداران از سوی شورای انقلاب با وجود مخالفت مطهری و طالقانی اعلام شد، نخستین ترور مسلحانه در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی رخ داد و #سپهبد_محمدولی_قرنی کشته شد. گروهی بنام #فرقان مسئولیت این ترور را به عهده گرفت.

🔹آیت الله بهشتی پای حکم انتصاب نخستین فرمانده سپاه، جواد منصوری را در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ امضاء کرد. این موضوع موجب اختلاف در شورای انقلاب شد و رییس شورای انقلاب مرتضی مطهری، به اینکه به موقعیت وی در این شورا توجه نشده است و چنین حکمی بدون امضای وی و با امضای یکی از اعضای شورای انقلاب یعنی محمد بهشتی صادر شده است، بشدت اعتراض کرد. جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، در دی ماه ۱۳۹۳، با اعتراف به این مخالفتها گفت:

" آیت الله طالقانی که نسبت به سپاه یک حساسیت های خاصی داشت، بخصوص بخاطر برخوردهایی که با بعضی ها شده بود، ایشان فکر میکرد بعدا سپاه ممکن است تبدیل به یک قدرت مهار ناپذیر بشود ".

🔹در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، مطهری در حال خروج از جلسه شورای انقلاب در منزل یدالله سحابی، ترور شد. #ولادیمبر_کوزیچکین، از افسران عالی رتبه سازمان کا گ ب، که در پوشش دیپلماتیک کاردار امور کنسولی وارد تهران شده بود، درباره ماهیت گروه فرقان در کتابش مینویسد:

" اول می ۱۹۷۹ میلادی، آیت الله مرتضی مطهری توسط تروریست ها در تهران کشته شد. یک چیزی که خودش را فرقان می نامید، مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته بود. مقامات گفتند که فرقان یک گروه تندرو چپ گراست که با هدف مبارزه با جمهوری اسلامی و ترور روحانیون سرشناس و انقلابی شکل گرفته است. این ادعا برای ما در سازمان امنیت شوروی خیلی عجیب و باور کردنی بود. در درجه اول با شناختی که ما در کا گ ب از مطهری داشتیم، وی طرفدار پرحرارت سیاستهای خمینی نبود، بیشتر با آیت الله طالقانی همسو بود، و به استفاده از خشونت افسار گسیخته در برخورد با مخالفان اعتراض داشت. اگر از زاویه دید نیروهای چپ به این مساله نگاه کنیم، کشتن یک روحانی میانه رو همچون مطهری فایده ای برای گروههای چپ که حالا مخالفان رژیم انقلابی تازه تاسیس بودند، نمیکرد؛ و تنها موقعیت آنها را ضعیف تر میکرد. در ثانی، هیچکدام از رابطان ما در سازمان امنیت شوروی در بین گروههای چپ گرا، درباره گروهی بنام فرقان چیزی نمیدانستند و نام آنرا هم نشنیده بودند..."

کتاب + ص۲۲۵ تا ۲۳۰.
دستان فرقان به خون شهید قرنی آشفته است؛ سایت دفاع مقدس.
جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، دی ماه ۱۳۹۳/
کا گ ب در ایران؛ خاطرات و نوشته ولادیمبر کوزیچکین، ترجمه اسماعیل زند و دکتر حسین ابوترابیان، تهران، ۱۳۷۱، ص۳۸۲.
https://t.center/darvishane49
🔴 نخستین ترورهای سیاسی

🔹در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد. دو روز پس از تاسیس در تاریخ چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی، آیت الله #محمدبهشتی، طی حکمی #جوادمنصوری را برای مدت شش ماه، به عنوان فرمانده سپاه پاسداران منصوب کرد. حکم انتصاب جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، نوشته و تایپ شده بود، اما به دلیل مخالفت آشکار رییس شورای انقلاب #مرتضی_مطهری، و عضو کاریزماتیک و بسیار با نفوذ شورای انقلاب یعنی #آیت_الله_طالقانی امضاء نشده بود. این دو شخصیت به لزوم تشکیل سپاه پاسداران اعتقاد نداشتند و با آن مخالف بودند. مطهری آشکارا با عملکردهای خشونت بار و انقلابی آیت الله خمینی و یارانش که سرشار از خونریزی و انتقام بود، مخالفت میکرد و شیوه تفکری طالقانی را در بخشش و عفو عمومی بیشتر می پسندبد. هر دو اعتقاد داشتند که کشور، ارتش و پلیس دارد، و حالا که انقلابی با کمترین میزان خونریزی شکل گرفته، با تاسیس یک سازمان نظامی انقلابی، تحت عنوان #سپاه_پاسداران یا هر چیز دیگری، نظم موجود بیش از این در هم شکسته نشود، و مقدمات انحلال ارتش فراهم نشود.

🔹یکی دیگر از کسانی که با انحلال ارتش به شدت مخالفت میکرد #سپهبد_محمدولی_قرنی، نخستین فرمانده ستاد کل ارتش پس از انقلاب بود. وی از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ خورشیدی این سمت را بر عهده داشت. در نخستین روزهای فروردین ماه، سپهبد قرنی استعفانامه اعتراضی خود را برای خمینی فرستاد که با مخالفت خمینی مواجه شد. چند روز پس از آن نخست وزیر دولت موقت با مشاوره معاون نظامی خود #مصطفی_چمران، قرنی را از سمت فرماندهی ستاد مشترک ارتش برکنار کرد. #قرنی پس ار برکناری، همچنان با انحلال ارتش و تاسیس سپاه پاسداران مخالفت میکرد و از آنجا که نفوذ بسیاری روی شخص خمینی داشت و مشاوره های وی برای خمینی ارزشمند بود، مزاحمتهای فراوانی برای تاسیس سپاه ایجاد میکرد. یک روز پس از آنکه تشکیل سپاه پاسداران از سوی شورای انقلاب با وجود مخالفت مطهری و طالقانی اعلام شد، نخستین ترور مسلحانه در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی رخ داد و #سپهبد_محمدولی_قرنی کشته شد. گروهی بنام #فرقان مسئولیت این ترور را به عهده گرفت.

🔹آیت الله بهشتی پای حکم انتصاب نخستین فرمانده سپاه، جواد منصوری را در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ امضاء کرد. این موضوع موجب اختلاف در شورای انقلاب شد و رییس شورای انقلاب مرتضی مطهری، به اینکه به موقعیت وی در این شورا توجه نشده است و چنین حکمی بدون امضای وی و با امضای یکی از اعضای شورای انقلاب یعنی محمد بهشتی صادر شده است، بشدت اعتراض کرد. جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، در دی ماه ۱۳۹۳، با اعتراف به این مخالفتها گفت:

" آیت الله طالقانی که نسبت به سپاه یک حساسیت های خاصی داشت، بخصوص بخاطر برخوردهایی که با بعضی ها شده بود، ایشان فکر میکرد بعدا سپاه ممکن است تبدیل به یک قدرت مهار ناپذیر بشود ".

🔹در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، مطهری در حال خروج از جلسه شورای انقلاب در منزل یدالله سحابی، ترور شد. #ولادیمبر_کوزیچکین، از افسران عالی رتبه سازمان کا گ ب، که در پوشش دیپلماتیک کاردار امور کنسولی وارد تهران شده بود، درباره ماهیت گروه فرقان در کتابش مینویسد:

" اول می ۱۹۷۹ میلادی، آیت الله مرتضی مطهری توسط تروریست ها در تهران کشته شد. یک چیزی که خودش را فرقان می نامید، مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته بود. مقامات گفتند که فرقان یک گروه تندرو چپ گراست که با هدف مبارزه با جمهوری اسلامی و ترور روحانیون سرشناس و انقلابی شکل گرفته است. این ادعا برای ما در سازمان امنیت شوروی خیلی عجیب و باور کردنی بود. در درجه اول با شناختی که ما در کا گ ب از مطهری داشتیم، وی طرفدار پرحرارت سیاستهای خمینی نبود، بیشتر با آیت الله طالقانی همسو بود، و به استفاده از خشونت افسار گسیخته در برخورد با مخالفان اعتراض داشت. اگر از زاویه دید نیروهای چپ به این مساله نگاه کنیم، کشتن یک روحانی میانه رو همچون مطهری فایده ای برای گروههای چپ که حالا مخالفان رژیم انقلابی تازه تاسیس بودند، نمیکرد؛ و تنها موقعیت آنها را ضعیف تر میکرد. در ثانی، هیچکدام از رابطان ما در سازمان امنیت شوروی در بین گروههای چپ گرا، درباره گروهی بنام فرقان چیزی نمیدانستند و نام آنرا هم نشنیده بودند..."

کتاب + ص۲۲۵ تا ۲۳۰.
دستان فرقان به خون شهید قرنی آشفته است؛ سایت دفاع مقدس.
جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، دی ماه ۱۳۹۳/
کا گ ب در ایران؛ خاطرات و نوشته ولادیمبر کوزیچکین، ترجمه اسماعیل زند و دکتر حسین ابوترابیان، تهران، ۱۳۷۱، ص۳۸۲.
@darvishane49
🔴 نخستین ترورهای سیاسی

🔹در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد. دو روز پس از تاسیس در تاریخ چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی، آیت الله #محمدبهشتی، طی حکمی #جوادمنصوری را برای مدت شش ماه، به عنوان فرمانده سپاه پاسداران منصوب کرد. حکم انتصاب جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، نوشته و تایپ شده بود، اما به دلیل مخالفت آشکار رییس شورای انقلاب #مرتضی_مطهری، و عضو کاریزماتیک و بسیار با نفوذ شورای انقلاب یعنی #آیت_الله_طالقانی امضاء نشده بود. این دو شخصیت به لزوم تشکیل سپاه پاسداران اعتقاد نداشتند و با آن مخالف بودند. مطهری آشکارا با عملکردهای خشونت بار و انقلابی آیت الله خمینی و یارانش که سرشار از خونریزی و انتقام بود، مخالفت میکرد و شیوه تفکری طالقانی را در بخشش و عفو عمومی بیشتر می پسندبد. هر دو اعتقاد داشتند که کشور، ارتش و پلیس دارد، و حالا که انقلابی با کمترین میزان خونریزی شکل گرفته، با تاسیس یک سازمان نظامی انقلابی، تحت عنوان #سپاه_پاسداران یا هر چیز دیگری، نظم موجود بیش از این در هم شکسته نشود، و مقدمات انحلال ارتش فراهم نشود.

🔹یکی دیگر از کسانی که با انحلال ارتش به شدت مخالفت میکرد #سپهبد_محمدولی_قرنی، نخستین فرمانده ستاد کل ارتش پس از انقلاب بود. وی از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ خورشیدی این سمت را بر عهده داشت. در نخستین روزهای فروردین ماه، سپهبد قرنی استعفانامه اعتراضی خود را برای خمینی فرستاد که با مخالفت خمینی مواجه شد. چند روز پس از آن نخست وزیر دولت موقت با مشاوره معاون نظامی خود #مصطفی_چمران، قرنی را از سمت فرماندهی ستاد مشترک ارتش برکنار کرد. #قرنی پس ار برکناری، همچنان با انحلال ارتش و تاسیس سپاه پاسداران مخالفت میکرد و از آنجا که نفوذ بسیاری روی شخص خمینی داشت و مشاوره های وی برای خمینی ارزشمند بود، مزاحمتهای فراوانی برای تاسیس سپاه ایجاد میکرد. یک روز پس از آنکه تشکیل سپاه پاسداران از سوی شورای انقلاب با وجود مخالفت مطهری و طالقانی اعلام شد، نخستین ترور مسلحانه در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ خورشیدی رخ داد و #سپهبد_محمدولی_قرنی کشته شد. گروهی بنام #فرقان مسئولیت این ترور را به عهده گرفت.

🔹آیت الله بهشتی پای حکم انتصاب نخستین فرمانده سپاه، جواد منصوری را در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ امضاء کرد. این موضوع موجب اختلاف در شورای انقلاب شد و رییس شورای انقلاب مرتضی مطهری، به اینکه به موقعیت وی در این شورا توجه نشده است و چنین حکمی بدون امضای وی و با امضای یکی از اعضای شورای انقلاب یعنی محمد بهشتی صادر شده است، بشدت اعتراض کرد. جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، در دی ماه ۱۳۹۳، با اعتراف به این مخالفتها گفت:

" آیت الله طالقانی که نسبت به سپاه یک حساسیت های خاصی داشت، بخصوص بخاطر برخوردهایی که با بعضی ها شده بود، ایشان فکر میکرد بعدا سپاه ممکن است تبدیل به یک قدرت مهار ناپذیر بشود ".

🔹در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، مطهری در حال خروج از جلسه شورای انقلاب در منزل یدالله سحابی، ترور شد. #ولادیمبر_کوزیچکین، از افسران عالی رتبه سازمان کا گ ب، که در پوشش دیپلماتیک کاردار امور کنسولی وارد تهران شده بود، درباره ماهیت گروه فرقان در کتابش مینویسد:

" اول می ۱۹۷۹ میلادی، آیت الله مرتضی مطهری توسط تروریست ها در تهران کشته شد. یک چیزی که خودش را فرقان می نامید، مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته بود. مقامات گفتند که فرقان یک گروه تندرو چپ گراست که با هدف مبارزه با جمهوری اسلامی و ترور روحانیون سرشناس و انقلابی شکل گرفته است. این ادعا برای ما در سازمان امنیت شوروی خیلی عجیب و باور کردنی بود. در درجه اول با شناختی که ما در کا گ ب از مطهری داشتیم، وی طرفدار پرحرارت سیاستهای خمینی نبود، بیشتر با آیت الله طالقانی همسو بود، و به استفاده از خشونت افسار گسیخته در برخورد با مخالفان اعتراض داشت. اگر از زاویه دید نیروهای چپ به این مساله نگاه کنیم، کشتن یک روحانی میانه رو همچون مطهری فایده ای برای گروههای چپ که حالا مخالفان رژیم انقلابی تازه تاسیس بودند، نمیکرد؛ و تنها موقعیت آنها را ضعیف تر میکرد. در ثانی، هیچکدام از رابطان ما در سازمان امنیت شوروی در بین گروههای چپ گرا، درباره گروهی بنام فرقان چیزی نمیدانستند و نام آنرا هم نشنیده بودند..."

کتاب + ص۲۲۵ تا ۲۳۰.
دستان فرقان به خون شهید قرنی آشفته است؛ سایت دفاع مقدس.
جواد منصوری در گفتگو با بولتن نیوز، دی ماه ۱۳۹۳/
کا گ ب در ایران؛ خاطرات و نوشته ولادیمبر کوزیچکین، ترجمه اسماعیل زند و دکتر حسین ابوترابیان، تهران، ۱۳۷۱، ص۳۸۲.
@darvishane49
مدت هاست در هر جمع و گروهی این سوال طرح می شود که:
چرا در ایران اختلاس زیاد است؟
تهمت فراوان است ؟
دروغ بی شمار است؟
چرا زیرآب زنی در کار و خیانت در شغل و فساد در خانواده افزون شده است؟
چرا جوانان به مواد مخدر روی آورده اند؟
چرا رابطه های آنچنانی رواج یافته ؟
چرا میزان تصادفات رانندگی زیاد شده؟
چرا دعواهای خانگی و خیابانی و چاقو کشی و قتل و جنایت و تجاوز روز به روز بیشتر می شود؟
چرا تحمل ایرانی ها کم شده.؟
چرا فحش زیاد شده ..؟

چرا هر کس که سفری به اروپا می کند می گوید انجا احترام دیده و در ایران بی احترامی ....؟
چرا و چرا؟؟

مگر از صبح تاشب نوای دین از صدا و سیما به گوش نمی رسد؟
مگر هر هفته در کل کشور نماز جمعه برگزار نمی شود؟
مگر این همه مداح و سخنران که شب و روز از خدا و پیغمبر می گویند کم است ؟
پس چرا مشکلات اخلاقی جامعه روز به روز اسفناک تر و فجیع تر می شود؟؟

خلاصه : چرا جامعه ایران از اخلاق دور شده است؟

پاسخ این همه سوال فقط یک عبارت است:

«ابهام از آینده و اخلاقی زیستن»

در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یك مركز شبانه روزی تأسیس كردند.

در این مركز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یك سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت
و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت.

در طول این یك سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد.

پس از یك سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود.

شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.
هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵كیلوگرم غذا می‌خوردند.

دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.

هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند
و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد.

در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.

آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای كاهش می‌دهد.

به طور مثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. كمتر است.

به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند.

پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.

به جای صرف هزینه های بسیار برای دعاهای مستحب کمیل و ندبه و سخنرانی های خسته کننده و مداحی های سوزناک و خرج برای برپایی مجالس و همایش های بی اثر ؛ بهتر است این ثروت عمومی را به واجبات مردم یعنی مخصوصا ازدواج و شغل منتقل کنید.

جوانی که شغل دارد و ازدواج کرده ، با خوش بینی به آینده می نگرد
و همین آرامش به او زندگی اخلاقی بهتری هدیه خواهد داد .

پس لطفا مستحبات را کم کنید و به واجبات برسید!

#مصطفی_ملکیان
@darvishane49
مدت هاست در هر جمع و گروهی این سوال طرح می شود که:
چرا در ایران اختلاس زیاد است؟
تهمت فراوان است ؟
دروغ بی شمار است؟
چرا زیرآب زنی در کار و خیانت در شغل و فساد در خانواده افزون شده است؟
چرا جوانان به مواد مخدر روی آورده اند؟
چرا رابطه های آنچنانی رواج یافته ؟
چرا میزان تصادفات رانندگی زیاد شده؟
چرا دعواهای خانگی و خیابانی و چاقو کشی و قتل و جنایت و تجاوز روز به روز بیشتر می شود؟
چرا تحمل ایرانی ها کم شده.؟
چرا فحش زیاد شده ..؟

چرا هر کس که سفری به اروپا می کند می گوید انجا احترام دیده و در ایران بی احترامی ....؟
چرا و چرا؟؟

مگر از صبح تاشب نوای دین از صدا و سیما به گوش نمی رسد؟
مگر هر هفته در کل کشور نماز جمعه برگزار نمی شود؟
مگر این همه مداح و سخنران که شب و روز از خدا و پیغمبر می گویند کم است ؟
پس چرا مشکلات اخلاقی جامعه روز به روز اسفناک تر و فجیع تر می شود؟؟

خلاصه : چرا جامعه ایران از اخلاق دور شده است؟

پاسخ این همه سوال فقط یک عبارت است:

«ابهام از آینده و اخلاقی زیستن»

در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یك مركز شبانه روزی تأسیس كردند.

در این مركز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یك سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت
و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت.

در طول این یك سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد.

پس از یك سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود.

شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.
هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵كیلوگرم غذا می‌خوردند.

دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.

هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند
و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد.

در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.

آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای كاهش می‌دهد.

به طور مثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. كمتر است.

به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند.

پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.

به جای صرف هزینه های بسیار برای دعاهای مستحب کمیل و ندبه و سخنرانی های خسته کننده و مداحی های سوزناک و خرج برای برپایی مجالس و همایش های بی اثر ؛ بهتر است این ثروت عمومی را به واجبات مردم یعنی مخصوصا ازدواج و شغل منتقل کنید.

جوانی که شغل دارد و ازدواج کرده ، با خوش بینی به آینده می نگرد
و همین آرامش به او زندگی اخلاقی بهتری هدیه خواهد داد .

پس لطفا مستحبات را کم کنید و به واجبات برسید!

#مصطفی_ملکیان
@darvishane49