روایت پیشرفت ایران

Channel
Logo of the Telegram channel روایت پیشرفت ایران
@daneshmand_magPromote
290
subscribers
🌱 مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) با نگاه «روایت پیشرفت» 🌱 کاری از خانه هنر و رسانه پیشرفت ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
🎁 برگزیدگان سومین جایزه کتاب روایت پیشرفت مشخص شدند

🔶 اختتامیه سومین جایزه کتاب روایت پیشرفت، در روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ در کوشک باغ هنر تهران برگزار شد. شورای سیاست‌گذاری این جایزه که با هدف ارزیابی و معرفی آثار حوزه روایت پیشرفت برگزار می‌شود، با بررسی ۱۰۴ اثر ورودی، ۳۳ اثر را در بخش داوری پذیرفت. در نهایت داوران تخصصی در ۵ بخش علمی و فناوری، حکمرانی و مدیریت، فرهنگی و اجتماعی، ادبیات داستانی و خانواده و کودک و نوجوان، برگزیدگان این جایزه را به شرح زیر معرفی کردند:


📌 کتاب آبی نفتی اثر مرتضی اسدزاده و مهدی نورمحمدزاده از نشر راه‌یار در بخش «علمی و فناوری» به عنوان اثر برگزیده معرفی شد.

📌 کتاب آرزو، امیر و بابک؛ بازی مهره بزرگ اثر سعید حسین رفیعی و سید محمدعلی امیراحمدی از نشر الگونگار پیشرفت به عنوان اثر شایسته تقدیر در بخش «علمی و فناوری» معرفی شد.

📌 کتاب عملیات احیا اثر محمد حکم آبادی از نشر راه‌یار به عنوان اثر برگزیده در بخش «حکمرانی و مدیریت» معرفی شد.

📌 کتاب ترشِ شیرین اثر پژمان عرب و لیلا پارسافر از انتشارات ایران به عنوان اثر برگزیده در بخش «فرهنگی و اجتماعی» معرفی شد.

📌 کتاب ایذا اثر مصطفی رضایی از نشر کتابستان معرفت به عنوان اثر شایسته تقدیر در بخش «ادبیات داستانی» معرفی شد.

📌 کتاب مادر ایران اثر نورالهدی ماه‌پری از نشر راه‌یار به عنوان اثر برگزیده در بخش «خانواده و کودک و نوجوان» معرفی شد.

📌 کتاب قهرمان به شکل خودم اثر کلر ژوبرت از نشر راه‌یار به عنوان اثر شایسته تقدیر در بخش «خانواده و کودک و نوجوان» معرفی شد.


@daneshmand_mag | مجله دانشمند
🔸 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۳
خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت

🔸مدتی که از تولید رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک گذشت، دیدیم که بخش خصوصی وارد بازار شد و شروع به ساخت این دستگاه کرد. گفتیم حالا بیاییم روی دستگاه‌های پیچیده‌تری کار بکنیم. دیدیم تمام پروژه‌های صنعت نفت ایران، پروژه‌های نیروگاه‌های ایران و پروژه‌های حساس مثل نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و پخش، بارهای سیستم‌های حساس‌شان، حتماً باید با UPS تأمین شود. این دستگاه‌ها باید تمام‌وقت در مدار قرار می‌گرفتند. از آن طرف هم این نگرانی بود که با امکان کنترل UPSهای خارجی، با از کار انداختن اینها، یک پالایشگاه راحت از کار بیفتد.

🔸ما این دستگاه‌ها را تا بیست کیلووات ساختیم اما چون ساخت ایران بود، به شرکت های ایرانی و بزرگترین شرکت‌های مناطق نفت‌خیز بیش از دو کیلووات نمی‌توانستیم بفروشیم. یکی از مدیران صنعت نفت که وضعیت ما را می دانست گفت:«ببین! تا اسم یک شرکت خارجی کنارت نباشد نمی‌توانی اینها را در صنعت نفت بفروشی. برو یک اسم خارجی کنار خودت بگذار و بیا بفروش! » سال 76 که او این راهکار را به ما گفت، تحقیق کردیم ببینیم بهترین شرکتی که قبل از انقلاب به ایران یو پی اس می‌فروخته، چه شرکتی است. دیدیم شرکت ارسکین انگلیس است.

🔸من آن موقع دانشجوی دکترای برق دانشگاه براتفورد انگلیس بودم و به آنجا رفت‌وآمد داشتم. گفتم می‌روم این شرکت را پیدا می‌کنم و با رئیسش مذاکره می‌کنم. با شرکت که آشنا شدم دیدیم اِ! اینها تکنولوژی یک نسل قبل ما را دارند. تازه از خودش هم ندارد، از ایتالیا می‌گیرد، مارک می‌زند و به ایران می‌دهد. مدیر فنی آنجا گفت شما واقعاً UPS بیست کیلووات بر پایه IGBT می‌سازید؟ گفتم بله. گفت اگر بسازید و واقعاً اثبات شود، ما خودمان از شما می‌خریم. آقایی به اسم پیتر وینتر را برای ارزیابی به ایران فرستادند. ایشان هم یک گزارش بسیار قشنگی نوشت که «بله من دیدم که اینها صاحب دانش هستند؛ یا می‌توانیم از اینها دستگاه کامل بخریم یا دانش فنی‌اش را بخریم.»

🔸ما خوشحال و خندان این سرتیفیکیت یا گواهی کارشناس انگلیسی را برداشتیم بردیم پیش مدیر نفتی و گفتیم:«بفرما! دیدی گفتیم ما صاحب دانش دستگاه‌های UPS هستیم؟!» برگشت گفت «تو اصلاً متوجه نمی‌شوی من به تو چه می‌گویم. تو باید یک اسم خارجی کنارت باشد تا بفروشی. بدون اسم خارجی نمی‌توانی!» آخرش رفتیم به این خارجی گفتیم تو بیا اسمت را کنار ما بگذار و ما یک امتیاز استفاده از برند معتبر به تو می‌دهیم. گفت من نمی‌فهمم، تو که صاحب تکنولوژی هستی، چرا اسم من را می‌خواهی؟

🔸هر چه به او می‌گفتیم قانع نمی‌شد. بعد رفت قضیه را به آن مشاورش که قبل از انقلاب برای فروش به ایران به او مشورت می‌داد گفت، او گفت ایرانی‌ها دوست دارند خرید خارجی بکنند و علتش این است. جالب این که این شرکت انگلیسی، همان دوره برای یکی از پروژه‌های نفت ما به ایران آمد و همان UPS با تکنولوژی قدیمی را فروخت، ولی ما نتوانستیم UPS جدید خود را بفروشیم. درنهایت با کلی پیگیری و به خاطر سابقه خوبی که در ساخت رکتیفایرهای حفاظتِ کاتُدیک از خودمان به جا گذاشته بودیم، مسئولین شرکت نفت متقاعد شدند که برای ساخت UPS هم با ما قرارداد ببندند.


#دانشمند۱۴ #روایت‌خانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#دانش_بنیان #علم_در_میدان
#جهاد_سازندگی #بهنام_باقری


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸 موفقیت در فضای بدون تبعیض ۲
مروری بر فیلم ارقام پنهان


🔸همه در ناسا بر روی پروژه گِلن (gelen) تمرکز کرده‌اند تا هرچه سریعتر بتوانند فضا را به تسخیر آمریکا نیز دربیاورند. رییس پروژه با بازی کِوین کاستنر (که به عنوان نماد آمریکایی خوب در فیلم‌ها شناخته می‌شود) در جایی از ابتدای فیلم به تیم خود می‌گوید: «یا همگی با هم به فضا می‌رویم یا همگی با هم در زمین می‌مانیم». سپس ما در روند فیلم می‌بینیم که تلاش گروهیِ متخصصان، تنها زمانی به موفقیت منجر می‌شود که این «همه» به‌صورت واقعی شکل گرفته و ارزش همکاری زنانِ رنگین‌پوست شناخته می‌شود. در واقع اینجا افتخار و پیشرفت کشور و هویت جمعی یک ملت، به‌عنوان «دلیل» کنار گذاشتن محدودیت‌های تبعیض‌آمیز نشان داده می‌شود تا مسئله، فراتر از بُعد فردی و صرفا انسانی خود تعریف شود.

پیوند روایت‌گریِ پیشرفت با جامعه
🔸 منبع اصلی اقتباس فیلم، یعنی کتاب «ارقام پنهان»، در همان ابتدای انتشارش یعنی ۲۰۱۶، خیلی زود تبدیل به یکی از کتابهای پرفروش‌ سال شد. فیلم ارقام پنهان نیز، بدون حضور ستاره‌های مطرحِ روزِ آمریکا و بدون صرف هزینه‌های بالا، توانست هم در گیشه و هم در نگاه منتقدان موفقیت بزرگی را رقم بزند. اهمیت و الهام‌بخشی سوژه‌های این کتاب به حدی موردتوجه بوده است که علاوه بر فیلمی که در همان سال انتشار کتاب ساخته شده، نسخه مناسب‌سازی شده کتاب برای کودکان ۸ تا ۱۲ سال و نسخه کمیک آن نیز با فاصله اندک تهیه شده‌اند.

🔸باید توجه داشت که سال ۲۰۱۶، دوران ریاست‌جمهوری باراک اوبامای رنگین‌پوست است. بررسی آثار سینمایی آمریکا در سالهای ریاست وی، به‌خوبی نتایج توجه ویژه به بازروایی مسائل تاریخی تبعیض‌آمیز نسبت به سیاه‌پوستان و شعارهای اجتماعیِ روز در حوزه برابری را نشان می‌دهد. انتخاب و توجه به سوژه زنانِ سیاه‌پوست ناسا را نیز، نمی‌توان بی‌تأثیر از سیاست‌ها و دغدغه‌های اجتماعی غالب دانست. بنابراین شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم در فیلم و کتاب «ارقام پنهان»، این هنرِ روایت‌گریِ زنده و ناظر به نیازها و شعارهای زمانه است که توانسته با تلاقی دادن «مسئله مهم اجتماعی رفع تبعیض» و «دستاوردهای تکنولوژیک و پیشرفت ملی»، رنگی تازه به یک داستان قدیمی و بارها تکرارشده بزند و دایره تأثیر و الهام‌بخشی آن را گسترش دهد.

🔸بررسی تجربه موفق این فیلم به ما یادآوری می‌کند توجه به روح زمانه در روایتگری، می‌تواند پیروزی‌های بسیار قدیمی و حتی کلیشه‌‌شده‌ را به دغدغه‌های امروزِ مردم پیوند دهد، آنها را جذاب کند و معانی تازه‌ای به رخدادها ببخشد. در واقع خودِ «روایت پیشرفت» هم نیازمندِ «پیشرفتِ» است و باید بتواند بر نفوذ و پیش‌رویِ خود در جامعه، چه از نظر تعداد مخاطب و چه از نظر قدرت سازندگی و امیدبخشی، بیفزاید و روایتی که بتواند میان مباحث پیشرفت و مسائل روزِ سیاسی، جامعه‌‌شناختی و روانیِ جامعه، پیوند بهتری برقرار کند، بهتر می‌تواند در جامعه منتشر شود.


#قاب_پیشرفت #ارقام_پنهان
#دانشمند۶ #سینمای_پیشرفت
#مریم_حنطه‌زاده #فضا #سینما


مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 موفقیت در فضای بدون تبعیض ۱
مروری بر فیلم ارقام پنهان

💠 زنانِ پیشروی ناسا
🔸فیلم ارقام پنهان( Hidden Figures ) که ساخته آمریکا در سال ۲۰۱۶ است، به زندگی سه زنِ ریاضی‌دانِ سیاه‌پوست می‌پردازد. فیلم از کتابی با همین عنوان اقتباس شده که زندگی‌نامه سه زن پیشروی ناسا را نگاشته است: زندگی کاترین جانسون که فعالیت‌های محاسباتی او، جایگاه مهمی در بسیاری از پروژه‌های کلیدی ناسا داشته است، مری جکسون که اولین مهندس زن سیاه‌پوست ناسا شد و دوروتی وان که به عنوان اولین ناظر سیاه‌پوست و یکی از نوابغ زبان فرترن در ناسا شناخته می‌شود.

🔸این زنان که در دهه شصت میلادی برای ناسا کار می‌کنند، علاوه بر مشکلات عمومی عدم اعتماد به زنان در رده‌های بالای علم ریاضی و مهندسی، با تبعیض‌های نژادپرستانه بسیاری نیز روبرو هستند. ایالت میشیگان آمریکا (محل قرارگیری یکی از مراکز ناسا)، حتی در دهه شصت نیز قوانین نژادپرستانه بسیاری داشته است؛ این زنان سیاه‌پوست، به‌رغم توانایی‌ها و استعدادهای علمی‌شان، حتی در محیط علمی ناسا نیز با جداسازی دستشویی، غذاخوری و حتی ظرف قهوه‌خوری رنگین‌پوستان و سفیدپوست‌ها و تحقیرهای روزمره روبرو می‌شوند. این مسائل در کنار نادیده گرفته‌شدن نتایج کاری درخشان آنها، دستمزد پایین و عدم امکان پیشرفت شغلی،آنها را در فشاری دائمی قرار می‌دهد. اما آن‌ها با پافشاری، توانایی‌هایشان را در پروژه‌‌های راهبردی نشان داده و دیگران را مجبور به پذیرش خود می‌کنند.


زاویه‌ای نو در روایت یک موفقیت ملی
🔸اگر خط داستان اصلی فیلم ارقام پنهان، تنها به بازنمایی شرایط سخت و تبعیض‌آمیز و چگونگی تلاش و مبارزه این زنان برای حقوق اولیه‌شان منحصر می‌شد، در نهایت به «یکی» از داستان‌های متنوع ضدنژادپرستی و ضدتبعیضی تبدیل می‌شد که این مسائل را از منظر انسانی و یا توسعه فردی به نمایش می‌گذارند. اما ویژگی متمایز فیلم آن است که نتایج برداشتن موانع و نگاه‌های تبعیض‌آمیز جنسیتی و نژادی را به یک موفقیت بزرگِ تاریخی و ملی پیوند زده است و به نوعی، ایده‌ و منظری بالاتر از موفقیت فردی را در روایت داستان این زنان در نظر گرفته است.

🔸دهه شصت میلادی، اوج رقابت یا به تعبیری مسابقه فضایی میان آمریکا و شوروی است و مردمان دو کشور با دقت اخبار مربوط به پیشرفت‌ها و نوآوری‌های فضایی را دنبال می‌کنند. این بار، شوروی در رقابت پیش افتاده و به عنوان اولین کشور توانسته است انسان فضانوردی را به مدار زمین بفرستد. همه در ناسا بر روی پروژه گِلن (gelen) تمرکز کرده‌اند تا هرچه سریعتر بتوانند فضا را به تسخیر آمریکا نیز دربیاورند (البته با چاشنی دیونمایاندن شوروی و تلاش برای نجات دنیا و ایجاد صلح). نکته متمایز فیلم ارقام پنهان اینجاست که با تغییر برخی از زمان‌بندی‌های واقعی تاریخی، داستان این سه زنِ ریاضی‌دان را در دل همین رقابت حیثیتی روایت کرده و سرنوشت پروژه را به توانایی‌های آنان گره می‌زند.


#قاب_پیشرفت #ارقام_پنهان
#دانشمند۶ #سینمای_پیشرفت
#مریم_حنطه‌زاده #فضا #سینما


مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۲

خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت

🔸بعد از مرحله تعمیر دستگاه های خارجی، بحث این بود که ما باید به کارهای طراحی و ساخت ورود بکنیم. خیلی زود از مرحله تعمیر به مرحله طراحی و ساخت رسیدیم. تازه داشتیم در عرصه فناوری پیشرفت می کردیم که عراق به ایران حمله کرد و جنگ شروع شد. با شروع جنگ، ما روی فعالیت‌هایی متمرکز شدیم که مرتبط با جنگ بود؛ قسمت لجستیک جنگ، بخش مهندسی جنگ و همچنین قسمت تأمین تجهیزات مورد نیاز نیروهای رزمنده. ما در جهاد دانشگاهی علم و صنعت بیشتر روی ساخت قطعات تجهیزاتی که از دشمن به غنیمت گرفته شده بود، کار می‌کردیم. چون بعضاً برای استفاده یا نگهداری از تجهیزات غنیمتی نیاز به تعویض یا تعمیر قطعات آن دستگاه داشتیم. این جنس غنیمتی را از جبهه‌ها می آوردند پیش ما، عملکرد دستگاه را تحلیل می‌کردیم یا یک مهندسی معکوس آگاهانه انجام میدادیم و سپس قطعات مختلفی را که لازم داشت، می‌ساختیم و تحویل مسئولین نظامی می‌دادیم و آنها می‌بردند در جبهه علیه خود دشمن استفاده می‌کردند.

دوران پساجنگ
🔸جنگ که تمام شد، به طور طبیعی حوزه فعالیت جهاد هم عوض شد. برنامه‌ریزی‌هایی انجام شد که بتوانیم در چند حوزه، کارهای خوب و شاخص انجام بدهیم. ضمن این که برخی از هزینه‌های ما باید از محل درآمدهایمان تأمین می‌شد. این برای ما خوب بود؛ به لحاظ این که حتماً باید کارهای‌مان کاربردی باشد و بعد هم حتماً تجاری‌سازی شود. حتماً باید پیگیری کنیم که به فروش برسد تا منافع ما تأمین بشود. در این برهه من مدیر گروه برق ـ قدرت جهاد علم و صنعت شده بودم. تلاشمان این بود که بتوانیم در عرصه علم و فناوری کارهای جدید بکنیم. البته اینطور نبود که ما با فضای صنعت کشور بیگانه بودیم و بعد از جنگ تازه وارد صنعت شدیم. همزمان با جنگ، با صنایع هم مرتبط بودیم.

🔸ما در دهه شصت با صنعت نفت ایران ارتباط برقرار کردیم؛ مسئولین آن جا به ما گفتند اگر دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» را بر اساس استاندارد انگلیسی بسازید ما از شما می‌خریم. استاندارد صنایع نفت ما انگلیسی بود. کارکرد دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» در این است که از پوسیدگی کل سازه‌های فلزی که شرکت نفت درون خاک دارد، جلوگیری می‌کند. ساخت آن به لحاظ تکنولوژی‌، حدود یک سال و نیم طول کشید و دقیقاً آن را بر اساس استاندارد انگلیس (BS) ساختیم. مقداری از تکنولوژی ساخت این دستگاه را طریق از مهندسی معکوس کاملاً آگاهانه به دست آوردیم و مقداری را هم خودمان با تحلیل عملکرد آن فهمیدیم و برای ساختش طرح داشتیم. منطق ما همیشه این بوده استکه هیچ وقت نرویم چرخ را از صفر بسازیم. به هر حال آن موقع نزدیک دو سه هزار دستگاه تولید کردیم و فروختیم.

#دانشمند۱۴ #روایت‌خانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#دانش_بنیان #علم_در_میدان
#جهاد_سازندگی #بهنام_باقری


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸 آمادگی برای یادگیری ۳
سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی


🔸نوآوری بخش کلیدی موفقیت RTL است. همانطور که چشم انداز رسانه تکامل می‌یابد، RTL نیز ابزارهای تحلیل‌محور خود را توسعه داده و پشتیبانی از ایجاد محتوای چند پلتفرمی و همه جانبه برای کودکان، خانواده‌ها و مربیان را در اولویت های اصلی خود گنجانده است. بخش مهمی از بودجه سال  2010-2015 طرح RTL برای ساخت و طراحی برنامه «PBS KIDS Measure Up» هزینه شده است که مهارت‌های اندازه‌گیری کودکان 3-5 ساله را از طریق فیلم‌ها و بازی‌های مرتبط با برنامه‌های کودک محبوب تلویزیون عمومی، به کودکان آموزش می‌دهد.

🔸در برنامه‌ریزی پنج‌ساله 2015 تا 2020، علاوه بر ساخت محتوای جدید در موضوعات قبلی، پرداختن به موضع تشویق کودکان به علم‌آموزی و استفاده از روش‌های علمی برای این کار، موردتمرکز برنامه RTL قرار گرفته است. در برنامه 2020 تا 2025، بر به‌دست آوردن سواد کاربردی، تفکر انتقادی، همکاری و کسب دانش و مهارت‌های لازم برای «جهان کار» تمرکز شده است. مثلا مجموعه «تو چه‌کاره می‌توانی بشوی؟»، بر توانمندی‌های موردنیاز برای آمادگی مشاغل گوناگون تمرکز دارد و به کودکان توضیح می‌دهد که علایق و سرگرمی‌های آنان، چگونه می‌تواند در انتخاب شغل آینده به آنها کمک کند.

🔸در این سال‌ها علاوه بر توسعه محتواهای مرتبط با دانش و سواد، درصد بالایی از بودجه برنامه RTL بر توسعه ابزارهای آموزشی تطبیقی و شخصی‌سازی‌شده تعلق گرفته است. در برنامک‌های جدید موبایلی، تحلیل‌گرهای یادگیری یکپارچه‌ای توسعه داده شده است که می‌تواند محتوای مورداستفاده کودکان، خانواده‌ها و آموزگاران را در بستر سکوهای مختلف رصد کند و با تحلیل اطلاعات استفاده و تعامل کودک با محتوا، میزان پیشرفت او را به والدینش اطلاع داده و از طریق برنامک‌های مخصوص والدین، توصیه‌هایی را برای حمایت آنها از نیازهای آموزشی کودکانشان ارائه دهد.

🔸همچنین نتایج مطالعات و تحقیقات این دوره، برای توسعه و تولید منابع کمک‌کننده به معلمین مورداستفاده قرار گرفت تا آنها بتوانند رسانه‌های صوتی آموزشی را، به آموزش‌های متداول ریاضی و سواد خواندن و نوشتن کلاسی‌شان اضافه کنند. ایستگاه‌های محلی PBS (با عنوان محله‌های یادگیری) نیز همچنان، برنامه‌های حضوری خود برای خانواده‌های کم‌درآمد را به پیش می‌برند.


#ترجمه_تجربه‌ها
#دانشمند۱۴ #ترویج_علم
#آموزش #عدالت_آموزش
#مریم‌حنطه‌زاده


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 پروژه‌ای به‌کلی سرّی که معادلات جنگ را تغییر داد ۲
به مناسبت چهل و سومین سالگرد تأسیس نهاد پیشرفت "جهاد دانشگاهی"

🔻سامانه‌ای که طراحی شد، دو ویژگی مهم داشت. ویژگی اول مربوط به مخفی نگه‌داشتن این توانمندی در جبهه خودی، یعنی ظاهر فیزیکی دستگاه بود. دستگاه ساخته‌شده عیناً همان رمزکننده‌های انگلیسی بود که به غنیمت گرفته‌شده بودند. به همین دلیل می‌توان گفت یک رمزکننده غنیمتی تبدیل به دستگاه نفوذکننده و مختل‌کننده سیستم رمز گردید و در همان دستگاه قابلیت کشف رمز نیز تعبیه شد. به‌این‌ترتیب در بازدید از تجهیزات سایت شنود و کشف رمز به‌هیچ‌وجه اثر مشهودی از انجام چنین عملیاتی مشاهده نمی‌شد.

🔻ویژگی دوم که جنبه نرم‌افزاری داشت، مربوط به مخفی نگه‌داشتن عملیات نفوذ از دید دشمن بود؛ عملیات نفوذ به‌گونه‌ای طراحی‌شده بود که کسی قادر به کشف آن نشود. نفوذ با ارسال یک سیگنال مخابراتی یک‌ثانیه‌ای در یک‌لحظه خاص و هماهنگ با امواج رادیویی مشابه در منطقه صورت می‌گرفت؛ به‌نحوی‌که کشف وجود چنین سیگنالی در میان حجم زیاد امواج رادیویی غیرممکن بود. با دریافت این سیگنال در گیرنده دشمن، رمزکننده آن مختل می‌شد و اختلال ایجادشده در حافظه رمزکننده باقی می‌ماند. با ارسال پیام از این رمزکننده، اختلال همچون یک ویروس همراه با پیام به تمام رمزکننده‌های گیرنده‌ی پیام منتقل می‌شد. با هر تماس بعدی این پدیده مانند یک بهمن در سرتاسر شبکه مخابراتی مجهز به این رمزکننده منتشر می‌گشت.

🔻درنهایت این اختلال با خاموش و روشن کردن رمزکننده از بین می‌رفت و هیچ اثری از آن باقی نمی‌ماند. به همین دلیل هرچند که سرویس شنود طرف عراقی متوجه یک نوع اختلال در رمزکننده‌ها شده بود، ولی قادر به کشف مسئله نبود و تصور می‌کرد اپراتورهای دستگاه در استفاده از رمزکننده درست عمل نمی‌کنند. به لطف الهی این سامانه با این دو ویژگی اساسی، تا پایان جنگ همچنان باقدرت، تماس‌های رمزی‌شده دشمن را کشف می‌کردند، بدون آنکه ردی از خود برجای بگذارد؛ همچون شبحی وارد شبکه مخابراتی دشمن شده و پس از مدتی محو می‌شدند.

🔻سرعت شنود و رمزگشایی در این روش بسیار حیاتی بود. برای مثال، فاصله زمانی بین ارسال دستور رمز‌شده استفاده از ماسک ضد شیمیایی به نیروهای عراقی تا آغاز بمباران شیمیایی یک منطقه توسط ارتش بعث، کمتر از نیم ساعت می‌شد. کشف بلافاصله پیام کمک می‌کرد تا در همین فاصله زمانی، مقدمات عملیات ضد شیمیایی در منطقه ایرانی هم انجام شود. حجم مکالمات محرمانه کشف و ضبط‌شده از طریق این سامانه بسیار زیاد بود و همواره تعداد زیادی مترجم، به‌صورت مداوم پیام‌ها را به فارسی برگردانده و از آن‌ها گزارش‌های محرمانه‌ای حاوی اطلاعات نظامی دشمن تولید می‌کردند و در اختیار فرماندهان جنگ می‌گذاشتند.


#روایت‌خانه #دانشمند۱۴
#جهاد_دانشگاهی #فناوری
#جنگال #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#جنگ_الکترونیک #دفاع_مقدس
#روایت_پیشرفت #جهاد_دانشگاهی_شریف


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸 پروژه‌ای به‌کلی سری که معادلات جنگ را تغییر داد ۱
به مناسبت چهل و سومین سالگرد تأسیس نهاد پیشرفت "جهاد دانشگاهی"
 
 
💠کشف اطلاعات محرمانه و سری ارتش عراق در دوران دفاع مقدس یکی از بزرگ‌ترین الطاف الهی بود که تأثیر زیادی در شکست نظام استکبار جهانی در تهاجم گسترده به جمهوری اسلامی ایران داشت. این توانمندی به علت ضرورت عدم افشاء، تا دو دهه بعد از پایان جنگ تحمیلی مخفی ماند و نهایتاً بعد از 26 سال از طبقه‌بندی خارج گردید. این پروژه کلان که «رحمت» نام‌گذاری شده بود، در جهاد دانشگاهی صنعتی شریف طراحی و ساخته شد و سپس به‌صورت کاملاً سری به واحد جنگ الکترونیک سپاه منتقل گردید. در آنجا تکثیر و عملیاتی شده و به‌طور گسترده تا پایان جنگ مورداستفاده قرار گرفت.

🔸سری بودن این پروژه به گونه‌ای بود که هیچ‌یک از مسئولین کشوری که ارتباط کاملاً مستقیمی با اجرای پروژه رحمت نداشتند، ازجمله مدیران جهاد دانشگاهی، از وجود و ابعاد این پروژه بی‌اطلاع باشند. کلیه مستندات پروژه جهاد پس از انتقال به سپاه، از بین برده شد تا منشاء دستیابی به این فناوری کاملاً مخفی بماند و به همین دلیل بعضاً تصور می‌شد که تجهیزات مربوطه از کشوری خارجی دریافت شده است. در ادامه روایت دکتر کوروس حمزه، رئیس اسبق سازمان جهاد دانشگاهی صنعتی شریف را در این باره میخوانیم.   
 
⭕️ دست برتر خدا

🔻با متوقف شدن پیشروی‌های عراق در خاک ایران و پیروزی‌های رزمندگان اسلام در عملیات بیت‌المقدس در اردیبهشت 1361، سیل تجهیزات مدرن از کشورهای غربی و شرقی به‌سوی لشکر صدام سرازیر شد؛ ازجمله دولت انگلیس شبکه مخابراتی لشکر عراق را به یک مدل رمزکننده صوتی مجهز کرد تا بستر امن ارتباطی بین فرماندهی کل و خط مقدم لشکر عراق فراهم شود. به‌این‌ترتیب پیام‌های مخابره شده عراقی‌ها که توسط ایران شنود می‌شد، دیگر قابل‌فهم و کشف نبود. از همین رو در آن زمان صرفاً نیروهای خبره جان‌برکف واحدهای اطلاعاتی بانفوذ به داخل خاک عراق در عملیات‌هایی بسیار پرخطر، داده‌ها و اطلاعاتی از تحرکات مشهود دشمن به دست می‌آوردند.
 
🔻رمزکننده‌ای که دولت انگلیس به ارتش صدام داد، دستگاه رمزکننده صوتی ساخت شرکت معتبر راکال از تولیدکنندگان اصلی تجهیزات الکترونیکی نظامی انگلیس است. در آن زمان کشورهای زیادی ازجمله کشورهای عضو ناتو، به این رمزکننده تجهیز بودند. به‌کارگیری سیستم رمزکننده پیشرفته انگلیسی و اطمینان به آن موجب گردید که ارتش عراق سری‌ترین گزارش‌های میدان جنگ و برنامه‌های عملیات نظامی خود را از طریق این رمزکننده‌ها مخابره کند.

🔻بعد از عملیات رمضان در تابستان 1361 تعدادی از این رمزکننده‌ها در قرارگاه‌های عملیاتی دشمن به دست رزمندگان ایرانی افتاد. به دست تقدیر الهی، بدون برنامه‌ریزی قبلی و در مدت کوتاه، متخصصین جوان ایرانی نقطه‌ضعفی را در این رمز کننده کشف کردند. آنها توانستند با طرحی مبتکرانه، سامانه‌ای را بسازند که بانفوذ و اختلال در همان رمزکننده‌های انگلیسی، پیام‌های سری رمزشده را در لحظه، نه در یک فرایند طولانی کشف رمز، رمزگشایی کرده و در اختیار فرماندهان ایرانی قرار دهد. نکته بسیار مهم در این طراحی، روش جلوگیری از لورفتن توانمندی رمزگشایی بود که باعث شد عراقی‌ها تا پایان، متوجه نقطه ضعف مسیر ارتباطیِ به ظاهر امن خود نشوند.


#روایت‌خانه #دانشمند۱۴
#جهاد_دانشگاهی #فناوری
#جنگال #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#جنگ_الکترونیک #دفاع_مقدس
#روایت_پیشرفت #جهاد_دانشگاهی_شریف


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⚙️ قصهٔ خودکفایی در پمپ‌های پیشرفته صنعتی
برشی از کتاب «آبی نفتی»


🔸اتفاق شیرینی در حال رخ دادن بود. حاصل ۹ ماه زحمت جدی همکاران به نتیجه رسیده و بزرگترین پمپ عمودی ساخت ایران در کارخانه پتکو آماده تست شده بود. قرار اولین تست پمپ EQ۳۰ برای نیمه شب شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ قطعی شد. دقیقاً مصادف با بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴! همکاران واحد طراحی و آزمایشگاه که مثل خودم عشق فوتبال بودند، روز قبل از تست آمدند و درخواست تلویزیون کردند. تلویزیون را داخل سالن طراحی به برق زدیم و نشستیم به تماشای مسابقه، برای تماشای بازی باقلا هم پخته بودیم! حیف که با گل لیونل مسی، نتیجه را یک بر صفر واگذار کردیم؛ وگرنه شب بسیار بی‌نظیری می‌شد!

🔸ساعت از دوازده گذشته بود که سراغ پمپ EQ۳۰ رفتیم. تست این پمپ بزرگ واقعاً پرخطر بود؛ با توجه به حجم بالای سیال و قدرت بسیار زیاد موتور، نگران جریان برگشتی آب بعد از خاموش‌کردن پمپ بودیم. با «بسم الله» مهندس عمرانی، استارت زدیم. پمپ به لرزه افتاد و شروع به کار کرد. صدای پرهیبتی داشت. کسی جرئت نمی‌کرد نزدیک برود. فشارسنج‌ها و دماسنج‌ها و دِبی‌سنج، روی پمپ و لوله‌های خروجی بودند. باید نزدیک می‌شدیم و پارامترهای مختلف پمپ را اندازه‌گیری می‌کردیم. یواش‌یواش نزدیک رفتیم و شروع به خواندن اعداد دستگاه‌ها کردیم.

🔸کارهای مقدماتی تست که تمام شد، علامت دادیم که موتور خاموش شود. همین که کلید اصلی تابلو برق زده شد، یکی از شیرهای مسیر خروجیِ پمپ که احتمالاً خوب بسته نشده بود، با فشار جریان آب برگشتی، با سرعت بسیار زیاد از جایش کنده شد و مثل ترکش خمپاره، درست از نیم‌متری سرِ مهندس سهرابی گذشت و به دیوار روبه‌رویی اصابت کرد. برای یک لحظه دست‌وپای همه‌مان سست شد؛ اما شکر خدا، کسی آسیب ندید و داستان ختم به خیر شد.

🔸با ارسال و نصب سه پمپ عمودی EQ30 با وزن 25 تن ساختۀ پتکو در پالایشگاه ستارۀ خلیج فارس، چرخۀ خنک‌سازی پالایشگاه در تابستان ۱۳۹۳ تکمیل شد و راه‌اندازی فاز اول پروژه دیگر معطل تحریم‌های ظالمانۀ غرب نماند. برای پتکو و همۀ کارگران و مهندسان پرتلاش آن افتخار بزرگی بود که توانستند در دوران سخت تحریم‌ها، این پمپ‌ها را در مدت کمتر از یک سال و با قیمت یک دهم نمونۀ آلمانی طراحی و تولید کنند و با قطع وابستگی کشور از واردات بنزین، گرهی از مشکلات کشور باز کنند. مدتی بعد که خبر تولید ما به آلمانی‌ها رسید، خودشان پا پیش گذاشتند و ادعا کردند شرایط تحریم‌ها عوض شده و مایل‌اند ۹ عدد پمپ موضوع قرارداد را تولید کنند و تحویل ایران بدهند! آلمانی‌ها دیگر فهمیده بودند تحریم‌ها نمی‌تواند جلو پیشرفت و خودکفایی ایرانی‌ها را بگیرد.


#دانشمند۲۲
#کتابخانه #روایت_پیشرفت
#تبریز #پتکو #صنعت #کتاب
#دانش_بنیان #فناوری #آبی_نفتی


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 دست‌های شفابخش ۱
 سینما در خدمت روایت پیشرفت‌های پزشکی
 
💠سینما آیینه حرکت یک ملت است. روایتی تصویری از فرازوفرودها، شکست‌ها و موفقیت‌هایی که داشته‌اند. روایت همین تجربه‌هايی است که انگیزه و قوت ملت‌ها برای حرکت به سمت آرمان‌ها و آرزوهایشان می‌شود. کار سینما هم روایتگری است و پاسخی به این نیاز انسان.

🔸یکی از حوزه‌های که ما طی این سال‌ها بی‌وقفه در آن رشد و پیشرفت داشته‌ایم حوزه پزشکی و درمان است. در حدی که یکی از مقصدهای جذاب برای توریسم سلامت در منطقه کشور ماست. ما به‌واسطه داشتن جراحان و متخصصان زبردست که بعضاً جزو سرآمدان عرصه خود در دنیا هستند سال‌هاست که دیگر نیازی به هزینه کرد دلاری بالا جهت درمان در خارج از کشور نداریم. یک حوزه مغفول در ژانر سینمای پیشرفت روایت سینمایی از مجموعه تلاش‌ها و دستاوردهای شگرف دانشمندان و متخصصان حوزه‌های پزشکی و درمانی کشور است.

🎞️ بیداری‌ها (Awakenings)
کارگردان: پنی مارشال Penny Marshall

🔸فیلم «بیداری‌ها» بر اساس کتاب خاطرات الیور ساکس (عصب‌شناس و نویسنده بریتانیایی) با همین نام ساخته شده‌ است. این فیلم که بر اساس رویدادی واقعی ساخته شده است، درباره تلاش دکتر مالکوم سایر برای مداوای بیماران کاتاتونیایی است؛ بیمارانی که فعالیت‌های عادی زندگی‌شان متوقف شده و بقیه پزشکان آنها را مجسمه می‌خوانند. دکتر مالکوم بیشتر در بخش تحقیقات فعالیت می‌کند و تمایل به کار با بخش بیماران به‌صورت مستقیم در او دیده نمی‌شود.مشکل به ضعف او در برقراری ارتباط اجتماعی برمی‌گردد.

🔸با این حال، بیمارستانی به‌دلیل کمبود نیرو مجبور به استخدام او می‌شود. این استخدام برای هر دو طرف اجبار است و از دید هر طرف، موقت؛ تا زمانی که نیروی مناسبی برای جایگزینی پیدا شود. دکتر مالکوم باوجود تمام استرس‌ها و نگرانی‌ها در این بیمارستان، بسیار عالی ظاهر می‌شود و بر اساس توان پژوهشی‌اش، روش درمانی مؤثری برای بیماران صعب‌العلاج پیدا می‌کند. همین موضوع باعث تغییر زندگی این پزشک می‌شود.

#قاب_پیشرفت
#دانشمند #سینمای_پیشرفت
#پزشکی #علم #فناوری #سینما


مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔻 «آمادگی برای یادگیری» ۲
سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی

🔸از سال 2005، وزارت آموزش آمریکا برنامه «آمادگی برای یادگیری» را به سمت تمرکز بر «قابلیت‌های اولیه خواندن» به‌جای پوشش محدوده گسترده‌تری از مهارت‌های اجتماعی و سواد، سوق داد. برای یک دوره پنج‌ساله تا 2010، آخرین یافته‌های علمی مربوط به قابلیت خواندن، در محتوای برنامه‌های معروف آن زمان مورداستفاده قرار گرفت. در کنار این برنامه‌ها و بر مبنای آنها، محصولات چاپی، منابع کلاسی و وب‌سایتهایی برای کودکان تهیه شد. همچنین در 20 منطقه هدف (که بر اساس میزان محرومیت تحصیلی کودکان انتخاب شدند)، طرح‌های سوادآموزی حضوری با مشارکت کتابخانه‌ها، مراکز نگهداری روزانه کودکان و مهدکودک‌های دولتی اجرا شد تا فرصت مهم بهبود مهارت‌های اولیه و اساسی خواندن، برای کودکان محروم بیشتر فراهم شود.
 
تحقیقات، تزیینی نیست
🔸یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که در دوره سوم گرفته شد، اختصاص بیش از یک‌چهارم بودجه پنج‌ساله برای انجام تحقیقات علمی، به‌ویژه در مورد اثرات رسانه‌ای این فعالیت‌ها بود؛ مثلا در مورد برنامه «چرای فوق‌العاده»، مطالعه‌ای بر روی حرکت چشم‌های بینندگان در حین دیدن برنامه انجام شد تا مشخص شود که محتوای آموزشی برنامه چقدر برای کودکان جالب است و تا چه حد، آن را دنبال می‌کنند. با اختصاص این هزینه‌ها، محققان ورود جدی‌تری در توسعه محتوای برنامه‌های تلویزیونی جدید، منابع چندرسانه‌ای و خدمات اجتماعی طرح RTL داشتند و نتایج بیشتری در مورد روش‌های آموزش خواندن مبتنی بر وب و کامپیوتر و تلویزیون عمومی به‌دست آمد.

🔸در حالی‌که پیش از آن‌زمان، بسیاری از آموزگاران و والدین، این رسانه‌ها را عاملی برای کاهش دقت و توجه کودک نسبت به مطالعه می‌دانستند، یافته‌های تحقیقات این طرح نشان داد که خود این برنامه‌ها و منابع الکترونیک، ذاتا مخرب نیستند؛ بلکه این محتوا و نحوه ارائه آن است که موضوعیت دارد و اتفاقا از آنها می‌توان به‌عنوان ابزارهای قدرتمند آموزش و تدریس استفاده کرد. حتی تماشای تلویزیون، لزوما موجب عدم‌علاقه کودکان به کتابخوانی نمی‌شود؛ بلکه درصورتی‌که علاقه‌مندی به مطالعه و سودمندی آن در محتوای برنامه‌‌ها گنجانده شود، بسیاری از کودکان را ترغیب می‌کند تا بیشتر مطالعه کنند.

🔸همچنین این بررسی‌ها نشان داد که رسانه کودک می‌تواند پلی به سوی آموزش رسمی باشد چراکه وقتی در پیش‌دبستانی و مهدهای کودک، از کتاب‌ها و پوسترها و منابع مرتبط با شخصیت‌های برنامه‌های آموزشی کودک استفاده بشود، به‌دلیل انس و آشنایی کودک با آنها، توجه و علاقه کودک، سریع‌تر به محتوای آموزشی جلب می‌شود. همچنین ثابت شد که درصورت‌ استفاده مکمل از محتواهای آموزشی، یعنی ترکیبی از برنامه‌های تلویزیونی، سایت‌ها و محتواهای چاپی و کلاس‌های آموزشی طراحی‌شده برای آنها، نتیجه بسیار بالا خواهد بود؛ اثری که اکنون به‌عنوان «هم‌افزایی رسانه‌ای» شناخته می‌شود. درواقع، ترکیب این برنامه‌ها با محتوای آموزشی کلاس‌ها و محتواهای چاپی و آنلاین، موجب خواهد شد تا کودکان خانواده‌های محروم، با رشد سریعی بتوانند آن شکاف بزرگ اولیه را کم کنند.

#ترجمه_تجربه‌ها
#دانشمند۱۴ #ترویج_علم
#آموزش #عدالت_آموزش
#مریم‌حنطه‌زاده


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱

خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت

💠بخشی از متن:
🔸با تشکیل جهاد سازندگی، دفتر سازندگی صنایع را در سال پنجاه و هشت در دانشگاه علم و صنعت تشکیل دادیم. هدف از تشکیل دفتر این بود که بیاییم برای صنایع کشور کار بکنیم؛ یعنی بحث این بود که حالا که کارشناسان خارجی به دلیل وقوع انقلاب رفته‌اند، قاعدتاً صنایع کشور با مشکلاتی مواجه هستند، بنابراین ما برویم به حل مشکلات صنایع کمک بکنیم. پس از اندکی فعالیت در دفتر سازندگی صنایع، تعطیلی دانشگاه‌ها رخ داد و کمی بعد در 16 مرداد سال 1359 ستاد انقلاب فرهنگی –که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد- تشکیل جهاد دانشگاهی را تصویب کرد. جهاد دانشگاهی که تشکیل شد ما که در دانشگاه علم و صنعت در دفتر سازندگی صنایع بودیم، همان تیم شدیم تیم جهاد دانشگاهی.

نگاه علمی در کار
🔸در آن برهه من در تهران نبودم و بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها، همراه عده ای از بچه ها به جهاد سازندگی کرمانشاه رفته بودیم تا گروه‌های برق را در آنجا راه‌اندازی بکنیم. یکی از شیرین‌ترین و موفق‌ترین دوره‌های زندگی من همان سال پنجاه و نه و شصت بود که به جهاد سازندگی کرمانشاه رفتیم. مأموریت اول‌مان را هم از شهرستان کنگاور شروع کردیم. با توجه به دید مهندسی‌ای که در مجموعه دفتر سازندگی شکل گرفته‌ بود، اولین کاری که من کردم، آمدم از تهران یک مهندس عمران بردم که آن چه را که می‌سازیم یک کار علمی خوب باشد؛ اگر حمام می‌سازیم، اگر جاده می‌سازیم، اگر مسجد می‌سازیم، باید سال‌های سال کار کند. موفق هم شدم که یک مهندس عمران خوب که فارغ التحصیل هند بود را به کرمانشاه بیاورم.

🔸خودم کارم را که رشته برق بود بلد بودم اما در رشته عمران به متخصص نیاز داشتیم. شاید تا یک سال و خرده‌ای که متأسفانه به علت فوت پدرم مجبور شدم به تهران برگردم، ما به اندازه کل دوران قبل از انقلاب روستاها را برق‌رسانی کردیم؛ روستاهای بزرگ و روستاهایی که بخش محسوب می‌شدند و نقاط دوردست. کارهای بسیار خوبی در حوزه عمران کردیم؛ حمام و مساجد بسیار عالی ساختیم چون نگاه یک نگاه علمی بود؛ البته نگاه علمی در کنار روحیه جهادی و خسته نشدن از کار. این باور در همه بچه‌ها بود که ما مشکلی در تولید فناوری نداریم. اعتقاد داشتیم که خداوند سرمایه فکر را در همه انسان‌ها به ودیعه گذاشته و اینگونه نیست که بگوییم آن کسی که غربی است، باهوش‌تر است و آن کسی که آسیایی یا آفریقایی است، کم‌هوش‌تر. منتها بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده بکنیم و این توانمندی‌ها را چگونه از قوه به فعل در بیاوریم.

قدم اول، مرحله تعمیرات
🔸شروع به کار که کردیم، دیدیم بهتر است با یک سری کارهای تعمیراتی در زمینه تعمیر انواع ماشین‌های الکتریکی، ژنراتورها شروع کنیم. برای ما خیلی عجیب بود که چرا برخی موتورهای الکتریکی را می برند در خارج تعمیر می‌کنند، چرا نمی گذارند متخصصین داخلی تعمیر کنند؟ مثلاً دشت قزوین یک دشت کشاورزی بود که آن موقع‌ها می‌گفتند توسط اسرائیلی‌ها یا همان خارجی‌ها طراحی و ساخته شده و به لحاظ کشاورزی فوق‌العاده قوی بود. ماشین‌های الکتریکی و پمپ‌های بسیار بزرگ در آن جا استفاده می شد ولی ماشین‌ها که خراب می‌شدند، تعمیراتش را می‌بردند در خارج انجام می‌دادند. ما گفتیم این کار به طور طبیعی در داخل قابل انجام است. برای همین آموزش‌های تئوری لازم داده شد که اصول عملکرد این ماشین‌های الکتریکی چیست و بعد هم روش‌های تعمیرشان چگونه است. بعد هم چند نمونه تعمیرات دستگاه‌ها را انجام دادیم که کاملاً هم موفق انجام شد.


#دانشمند۱۴ #روایت‌خانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#جهاد_سازندگی


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺«آمادگی برای یادگیری» ۱
سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی

بخشی از متن:
💠برای حل مسائل مرتبط با بی‌عدالتی آموزشی که این‌سال‌ها بیشتر موردتوجه قرار گرفته است، رسانه قطعا بخشی از راه‌حل است. با این حال فهم عمومی از راه‌حل رسانه‌ایِ فاصله آموزشی، اغلب بر مسئله کنکور و آمادگی برای آن تمرکز دارد و توجه کمی به ریشه‌های فقر آموزشی در دوران کودکی می‌کند. در این مطلب با مرور تجربیات حاصل از سیاستگذاری و اجرای سی‌ساله طرح «آمادگی برای آموزش»، که در وزارت آموزش و رسانه ملی آمریکا پی گرفته شده است، مسیرها و امکان‌های متعدد برنامه‌ریزی دولتی و استفاده از ظرفیت‌های متنوع و ترکیبی رسانه‌ای مرور می‌شود.

خط شروعی که عقب‌تر است!
🔻تحقیقات نشان داده است که اثرگذاری فقر بر سطح تحصیلات، از پیش از ورود کودکان به مدرسه آغاز می‌شود. شاید یکی از معروف‌ترین نتایج تحقیقاتی شکل‌دهنده این ادعا، شکاف عمیق میان کودکان خانواده‌های کم‌درآمد و طبقه متوسط را بر اساس تعداد واژگان متوسطی که کودکان سه‌ساله در ابتدای ورود به پیش‌دبستانی دارند، نشان می‌دهد. در این تحقیق که در سال 1995 انجام شده است، متوسط تعداد واژگان مورداستفاده کودکان خانواده‌های کم‌درآمد 3000 کلمه در برابر 20000 کلمه کودکان خانواده‌های طبقه متوسط است. شکافی که به نظر می‌رسد بیشتر ناشی از دسترسی متفاوت کودکان خانواده‌های محروم به کتاب و منابع نوشتاری است و آنها را در معرض تعداد کلمات جدید کمتری قرار می‌دهد.

🔻بنابراین حتی با فرض شرایط آموزشی مناسب مدارس، این نقطه شروع بسیار متفاوت، اثر بسیار زیادی در توانایی خواندن کودکان محروم در مدرسه دارد و به‌ویژه زمانی که آنها قرار است از مرحله «آموختن خواندن» به مرحله «خواندن برای آموختن» برسند، موجب توانایی پایین‌تر آنان در درک مطلب می‌شود. در یکی از تحقیقات ویژه بر خانواده‌های کم‌درآمد مشخص شد که بسیاری از والدین، بیشتر بر تأمین نیازهای اساسی خانواده متمرکز هستند و نمی‌توانند زمان مناسبی را برای سهیم‌شدن در فعالیتهای کودکانشان داشته باشند. آنها از اثرات شعرخوانی و بازی‌های ساده تشخیص حروف و کتابخوانی روزانه بر قابلیت‌های خواندن کودکانشان آگاهی ندارند. با این وجود، همگی عنوان کرده‌اند درصورتی‌که فعالیت‌های قابل‌برنامه‌ریزی ساده‌ای وجود داشته باشد، مایل به انجام آن خواهند بود.
 
آغاز طرح «آمادگی برای یادگیری»
🔻در سال 1991، ارنست بویر در گزارش خود با نام «آمادگی برای یادگیری؛ مأموریتی برای ملت»، توجه‌ها را به سمت افت آمادگی کودکان برای مدرسه جلب کرد. این گزارش در کنار شناخت قدرت بالا و قابلیت دسترسی فراطبیعی رسانه، موجب شد که در سال 1992، کنگره آمریکا سرمایه‌گذاری بر برنامه‌های عمومی رسانه‌ای آموزشی کودکان را تصویب کند تا در نهایت از سال 1995، وزارت آموزش آمریکا برنامه «آمادگی برای یادگیری» یا همان RTL را در سازمان رسانه ملی و شبکه ملی کودک PBS ، آغاز کند. در دوره ده‌ساله اول و با اختصاص دو بودجه پنج‌ساله، شبکه PBS توانست محتوای برنامه‌ها و کارتون‌های پرطرفدار آن زمان خود را، از لحاظ غنای آموزشی، تخصصی‌تر و بهتر کند و چند کارتون و برنامه موفق جدید نیز بسازد، حدود سه میلیون کتاب میان کودکان کم‌درآمد توزیع کند و برای بیش از یک میلیون نفر از والدین و فعالان حوزه مراقبت از کودک، راهنمایی‌هایی درباره «آموزش مؤثر سواد خواندن و نوشتن» ارائه کند.

#ترجمه_تجربه‌ها
#دانشمند۱۴ #ترویج_علم
#آموزش #عدالت_آموزش
#مریم‌حنطه‌زاده


(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💠ترشِ شیرین


🔻همیشه وقتی از کتابی خوشم می آید، اولین چیزی که در حین خواندن کتاب ذهنم را مشغول میکند این است که کتاب را به چه کسی هدیه دهم و با چه کلماتی توصیفش کنم تا دیگران ترغیب شوند مطالعه اش کنند. «ترش شیرین» از همان کتابها بود.سه نفر را نشان کردم برای هدیه دادن. اما وقتی بخواهی یک کتاب روایت پیشرفت را به کسی معرفی کنی که با این حوزه آشنا نیست،کار کمی سخت است.

🔻لابد اگر بگویی کتابی ست درباره «یک نقش آفرینی مردمی موفق در پیشرفت تولید» هاج و واج نگاهت می کند. یا اگر بگویی روایتی است درباره زرشک و مشکلات باغدارانش، احتمالا برایش هیچ جذابیتی ندارد و فکر میکند دیوانه ای که چنین کتابی میخوانی. یا حتی اگر بروی آخرش و بگویی ماجرای ساخت یک دستگاه کاربردی توسط یک شرکت دانش بنیان است، باز میپرسد:«چرا باید همچین کتابی رو بخونم؟»
اما حقیقت آن است که «ترش شیرین» قصه زندگی است. زندگی بخشی از مردم سرزمین‌مان که به محصولی خوش عطر و طعم به نام زرشک وابسته است. اما روزگار به آنها سخت گرفته و همیشه خدا هزارن گرفتاری برای کاشت و برداشت و فروش محصولشان دارند.
حالا همراه میشویم با پسر بچه ای به نام سعید که از کودکی شاهد مشکلات پدربزرگ و بقیه اهالی روستای تخته جان است و میبیند و میشنود که از هر ده کلمه که میگویند، دو تایش زرشک است. او که در شهر زندگی میکند، هربار به روستا می آید فکر و ذکرش میشود مثل بزرگترها: زرشک.

🔻مگر می‌شود در جمعی باشی که شبها بعد از برداشت محصول، چند ساعت وقت صرف میکنند برای بیرون آوردن تیغ های ریز شاخه ها از دست و پایشان، ولی به این فکر نکنی که: «به زحمتش می ارزد؟» مگر می‌شود بی تفاوت باشی وقتی می بینی محصولی را که با این سختی چیده اند، آنقدر به قول خودشان زودرنج و حساس است که ممکن است موقع خشک کردن پلاسیده و بدبو شود؛ آنقدر که مجبور شوند حاصل دسترنج شان را کیلو کیلو زیر خاک چالش کنند.
مشکلات سرمازدگی محصول، یخ بندان آب یا خشکسالی هم هر کدام جور دیگری قدرت نمایی می‌کردند. حالا قصه این آقا سعید میرسد به روزهایی که طلبه اصفهان میشود و آنجا باز دغدغه مردم زرشک کار منطقه رهایش نمیکند. مدل کار کشاورزان اصفهان را می بیند و با سری پر از فکر و ایده به زادگاهش برمی‌گردد.

🔻حجت الاسلام سعید پورمهدوی، با کمک خودِ مردم روستای تخته جان دست به اقدامات متنوعی میزند که نتیجه اش تحولات چشمگیری بود در کیفیت زندگی اهالی. هم از بعد اقتصادی و هم فرهنگی. تا جایی که مردم روستاهای دیگر از ایشان دعوت کردند که به روستای آنها هم برود و پرچم دار تحول شود. بار مشکلات زرشک را با کمک دو شرکت دانش بنیان و دستگاهی که ساخته اند، کم میکند. برای حل مشکلات اقتصادی، اعتیاد، ساخت مسجد و مدرسه و درمانگاه، زیارت فرستادنِ زیارت نرفته ها و خلاصه هرچه فکرش را بکنید طرح و برنامه ای پیاده میکند.

🔻نیمه پایانی کتاب هم از آن دو شرکت دانش بنیان و مسیر سخت ساخت محصولشان میخوانیم. از کسانی که در این مسیر کمک کردند، کسانی که اعتماد کردند و هزینه دادند و دستگاه تازه کاری که پر ریسک است خریدند تا اشکالاتش دربیاید و برطرف شود. جذابیت روایت پیشرفت برای من این است که تک خطی و یک بعدی نیست. به جزییات توجه میکند، نقش کسانی را که شاید در نظر اول مهم نیاید، نادیده نمیگیرد و قطعات پازل را هرچند یکی بزرگ و یکی کوچک، درست سرجایش میگذارد تا تصویر زیبا و کاملی به مخاطب ارائه شود. این کتاب، این کار را به درستی انجام داده. البته همیشه جا برای نقد و بهتر شدن وجود دارد. قطعا طراحی جلد و صفحه آرایی زیباتر، می تواند نقش مهمی در اقبال مخاطب به کتاب ایفا کند.


#کتاب_پیشرفت #اقتصاد_مردمی
#روایت_پیشرفت #دانش_بنیان
#اقتصاد_دانش #حل_مسئله
#کشاورزی_صنعتی #فناوری
#پریسا_زارع
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲
چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم

🔻به موازات استفاده از موشک‌های خریداری‌شده، حاج حسن تصمیم به طراحی و ساخت موشک گرفت. موشک‌ها را اگر می‌خواستیم بخریم، قیمت معمولش چند صد هزار دلار بود، ولی اگر صد میلیون دلار هم پول می‌دادیم، کسی به ما موشک نمی‌داد. به ما فشنگ هم نمی‌فروختند چه برسد به موشک. در چنین شرایطی اگرچه در اوج جنگ ما نیاز خیلی زیادی به موشک داشتیم، اما حسن دو فروند از هشت فروند موشکی که لیبیایی‌ها به ما داده بودند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد. این مسئله در آن موقع برای ما جا نیفتاد که چرا الآن او این کار را کرد؛ اما در جلسه‌ای که خدمت آقای خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند رفتیم، ایشان به‌شدت بر موضوع خودکفایی تأکید کرد و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک‌ها را شروع نکردید.
 
 
*موشکِ اسرائیل‌زن*
🔻کار موشک‌های سوخت جامد و مایع را به موازات هم پیش می‌بردیم. موشک شهاب 1 از روی موشک اسکادبی کپی‌برداری شد و به نتیجه رسید و کمتر از 2 سال بعد، شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. هدف‌گذاری حسن، زدن اسرائیل بود و می‌گفت ما باید موشکی داشته باشیم که بتوانیم اسرائیل را بزنیم. در آن روزها با فشاری که به صنایع آوردیم، اولین موشک‌های «اسرائیل زن» ما مثلاً در حد 1100 کیلومتر بیشتر بُرد نداشت؛ باید آن را به مرز گیلانغرب می‌بردیم تا می‌توانستیم اسرائیل را بزنیم.

🔻هدف‌گذاری ایشان این بود که ما باید به برد دو هزار کیلومتر برسیم. اعتقاد داشت رژیم صهیونیستی دشمن ماست و روزی ممکن است ما درگیر بشویم؛ بنابراین با توجه به اینکه هم‌مرز نیستیم، به موشکی با این بعد مسافت نیاز داریم تا بتوانیم اسرائیل را به‌صورت مستقیم مورد هدف قرار دهیم. یک‌بار برنامه‌ریزی کرد تا زودتر به برد ۲۰۰۰ کیلومتر برسیم؛ بعد برگشتیم و خلأهای بین این بُرد را به لحاظ کمّی و کیفی برطرف کردیم.

🔻 ما کارمان را از کجا شروع کردیم؟ ابتدا که راکت می‌ساختیم و شلیک می‌کردیم، دریک منطقه‌ای به شعاع ۲۰ الی ۳۰ کیلومتر دیده‌بان می‌چیدیم، اما هیچ‌گاه محل اصابت را پیدا نمی‌کردیم! این نتایج که پرتعداد هم اتفاق افتاد، کسی را مأیوس نکرد. امروز اما بچه‌ها می‌روند نگاه می‌کنند می‌بینند اصابت موشک یک گودال ده الی پانزده متری به عمق هفت هشت متری را ایجاد کرده و مرکز آن گودال دقیقا نقطه‌ی صفر مختصات ماست.

#دانشمند۵
#روایت_پیشرفت #دفاع_دانش‌بنیان
#خوداتکایی #جنگ #موشکی #هوافضا
#فناوری #حل_مسئله #دانش_بنیان #علم

@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ پا توی کفش فرانسوی‌ها ۲
خاطراتی از تعمیرات نیروگاه‌های برق کشور در ایام جنگ به روایت پروفسور خیراله حدیدی

💎بخشی از متن:
🔸در قسمت‌های دیگر نیروگاه زرند بوردهای خیلی پیچیده‌تری را دیدم. بوردی بود که حدود دویست المان داشت و دورویه بود. در خانه‌ سازمانی که به ما داده بودند، غروب‌ها که به خانه‌بر می‌گشتم می‌نشستم و روی آن بورد کار می‌کردم. یک هفته طول کشید تا مدار یکی از این بوردها را بر روی کاغذ آوردم. از روی نمودار متوجه شدم که تغذیه‌اش کجا می‌تواند باشد. بورد مربوط به ارتعاش توربین بود تا اگر ارتعاش زیاد باشد، آلارم بدهد. قطعاتی که ایراد پیداکرده بود را از تهران تهیه و جایگزین کردم. برایش یک روش آزمون درست و با آن بورد را تست کردم. بالاخره ایراد بورد رفع شد. هر دفعه به دفتر تهران می‌رفتم همکارهای باسابقه از دستم دلخور بودند که اضافه‌کاری و حق مأموریتمان را از دستمان گرفته‌ای. عادت کرده بودند که تکنیسین فرانسوی که برای تعویض بوردها به نیروگاه می‌آمد، این‌ها هم 120 ساعت به‌عنوان ناظر اضافه‌کاری می‌زدند!
 
🔸در نیروگاه سرچشمه یکی از ژنراتورها مشکل پیداکرده بود. بعد از دو سه بار بررسی متوجه شدم که ایراد از یکی از بوردهای کنترل است. مشکلش زیاد هم سخت نبود. ایراد از یک IC بود. تهران را زیرورو کردم. از آن شماره پیدا نکردم. عوضش یک IC پیدا کردم که پایه‌هایش با بورد همخوانی نداشت اما کارم را راه می‌انداخت. مجبور شدم تغییراتی در اتصالات بورد بدهم و با سیم، پایه‌های IC را به بورد وصل کنم. با این کار مشکل ژنراتور حل شد و وارد مدار شد. این کار سروصدای زیادی کرد. مدیران نیروگاه‌های مختلف رفته و از نزدیک بورد دیده بودند. وقتی که بعدازاین اتفاق برای تعمیرات اساسی توربین گازی نیروگاه ری به آنجا رفته بودم، رئیس نیروگاه مرا صدا زد و پرسید: مهندس تعمیر آن بورد کار شما بود؟
گفتم: بله.
گفت: می‌دانستی اگر الآن فرانسوی‌ها بودند اخراجت می‌کردند؟!
گفتم: نیروگاه خوابیده و شما هیچ قطعه‌ای ندارید تا راه بیفتد. گناه که نکرده‌ام. تغییراتی داده‌ام که نیروگاه راه بیفتد.

 #دانشمند۵
#روایت_پیشرفت #دفاع_دانش‌بنیان
#خوداتکایی #جنگ #نیروگاه #برق
#نیاز_مردم #فناوری #حل_مسئله
#ارومیه #دانش_بنیان #مرتضی_اسدزاده

@daneshmand_mag | مجله دانشمند
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۱
چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم

💠بخشی از متن:
🔻اولین هسته موشکی ما با فرماندهی حاج حسن تهرانی‌مقدم سال ۶۳ شکل گرفت. شاید کسی باور نکند ولی همه امکانات ما دوتا سکوی پرتاب بود و ۸ فروند موشک. این موشک‌ها اولین امکاناتی بود که دولت لیبی به ما داده بود. قذافی به شرطی این امکانات را به ما داد که ما ۴ فروند از این موشک‌ها را بزنیم به یکی از کشورهای عربی. موشک‌هایی که سپاه به‌زور و با پیگیری‌های فراوان از قذافی گرفته بود خودشان خدمه پروازی داشتند؛ یعنی تیمی از متخصصان موشکی برای پرتاب موشک از لیبی به ایران آمده بودند.

🔻قبل از اینکه اولین محموله موشکی از لیبی برسد، حاج حسن 13 نفر از بچه‌های توپخانه را دست‌چین کرد و همراه خودش به سوریه برد. در حدود سه ماه یک دوره فشرده طاقت‌فرسای موشکی دیده بودند و برگشته بودند. تخصصی را که سی-چهل نفر در یک سال باید یاد می‌گرفتند، سیزده‌ نفره در سه ماه یاد گرفته بودند. هرکدام جای چند نفر کلاس رفته بودند و مطلب یاد گرفته بودند. همین شد که با درایت حسن آقا هرکدام به اسم نیروی ساده رفتند کنار دست لیبیایی‌ها و کمک خدمه آن قسمتی شدند که تخصصش را خوانده بودند.

🔻در همان چند پرتاب اولیه که اسفند 63 تا اواخر فروردین 64 انجام شد، جاهای مهمی مثل پالایشگاه کرکوک و بانک رافدین بغداد و اطراف کاخ صدام و... مورد اصابت موشک‌های ما قرار گرفت. استفاده از موشک، موازنه جنگ و تصورات غربی‌ها را به هم‌ریخت؛ دشمن به قذافی فشار آورد و او هم نیروهایش را از ایران خارج کرد. قذافی از تیم متخصصش خواسته بود که موشک‌های مانده را غیرعملیاتی کنند و برگردند. آن‌ها هم کم نگذاشتند و تمام قطعه‌های کلیدی را با خودشان بردند. به عراق و شرکای غربی‎ هم اطمینان دادند که «ایران هرگز به‌تنهایی قادر به استفاده از هیچ موشکی نخواهد بود».

🔻حاج حسن و تیمش دست‌به‌کار شدند و در چهل پنجاه روز، ده‌ها خرابکاری‌ پیچیده را کشف کردند و مشغول برطرف کردنش شدند و نهایتاً توانستند موشک‌ها را عملیاتی کنند. ساعت 6:20 بامداد روز 21 دی 65 که یک موشک اسکادبی به مقر فرماندهی نیروی هوایی عراق در شهر بغداد اصابت کرد، لحظه عجیبی برای سرنوشت جنگ بود. حتی خود مقامات ایرانی هم باور نمی‌کردند که بچه‌های ایرانی بتوانند نواقص را برطرف کنند و پرتاب موفقی داشته باشند، برای همین قبل از ساعت 10 صبح که رادیو عراق خبر انفجار را داد، هیچ رسانه‌ای در ایران چنین خبری را پخش نکرده بود. این باورنکردنی بود که ایران بتواند به‌تنهایی موشک شلیک کند.

#دانشمند۵
#روایت_پیشرفت #دفاع_دانش‌بنیان
#خوداتکایی #جنگ #موشکی #هوافضا
#فناوری #حل_مسئله #دانش_بنیان #علم

@daneshmand_mag | مجله دانشمند
💠 پا توی کفش فرانسوی‌ها ۱

خاطراتی از تعمیرات نیروگاه‌های برق کشور در ایام جنگ به روایت پروفسور خیراله حدیدی
 
💠بعد از انقلاب اسلامی، وزارت نیرو نیز مانند بقیه صنایع، شاهد ترک مهندسان و تکنسین‌های غربی از کشور بود. در سال‌های جنگ، صنعت برق با دشواری‌های فراوانی روبه‌رو بود؛ توان تولید کاهش یافت و رشد مصرف موجب ناپایداری در تولید و مصرف شد. تحریم‌های غربی نیز مانع از ورود قطعات و خدمات‌دهی به کشور بود. علاوه بر این، بمباران نیروگاه‌ها توسط رژیم بعثی مزید بر علت ازکارافتادن آن‌ها می‌شد. باوجود همه این کاستی‌ها، متخصصان و کارشناسان نخبه‌ای بودند که به‌صورت جهادی تمامی مشکلات صنایع مختلف کشور را رفع کردند تا خللی در اعتلای انقلاب رخ ندهد. پروفسور خیراله حدیدی، دارای مدرک ارشد و دکتری برق از دانشگاه UCLA آمریکا است که سابقه همکاری با بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا در رابطه با طراحی IC را دارد، یکی از این افراد است که بخشی از خاطراتش را می‌خوانید.
 
🔸بعد از فارغ‌التحصیلی از شریف چهار سال در توانیر کار کردم. سال ۵۹ که امکان استخدام پیدا شد، گفتند که باید به نیروگاه زرند بروید. یادم هست اولین بمبی را که عراق انداخت، در تهران بودم و از پشت‌بام خانه دیدم و بعد دیگر به زرند رفتم. فرانسوی‌ها رفته بودند و کلی کارها خوابیده بود. کارشناسان فرانسوی ایران را ترک کرده بودند و شرکت توانیر به‌ناچار دست به دامان کارشناسان هندی شده بود که نسبت به فرانسوی‌ها دستمزدشان کم‌تر بود.

🔸مدتی زیر نظر یک کارشناس هندی به نام «جوکت کار» کارکردم. خیلی کنجکاو بودم و چم‌وخم کار را فراگرفتم. نیروگاه زرند با مازوت کار می‌کرد. نیروگاه مس سرچشمه‌ هم پنج توربین داشت که با گازوئیل کار می‌کرد. تولید کافی گازوئیل سخت شده بود و درنتیجه، حمل مازوت به دلیل کمبود گازوئیل برای سوخت کامیون‌ها، با مشکل همراه بود. فرانسوی‌ها هم رفته بودند و چون توربین‌های سرچشمه بیشتر آلستوم فرانسه بود و تعمیرات زیر نظر آن‌ها بود، نیروگاه با مشکل مضاعف سوخت و تعمیرات مواجه شده بود.

🔸دو-سه ماهی که به نیروگاه زرند رفته بودم، کلی بُرد دیدم که به علت خرابی گوشه‌ای افتاده بودند. در مدت کوتاهی همه‌شان را تعمیر کردم. نیروگاه سرچشمه زیر نظر زرند بود. یک‌بار که مهندس پورنورانی رئیس نیروگاهمان داشت به آنجا می‌رفت به من گفت تا همراهش بروم. پنج توربین بود که فقط یکی‌اش کار می‌کرد! چهار تای دیگر، کارت‌های کنترل ساخت شرکت جنرال الکتریک داشت که خراب‌شده بودند. من هم اولین بار بود که توربین گازی می‌دیدم.

🔸بعد از بررسی بوردها فهمیدم فقط یک گیت منطقی هستند و چون طراحی دهه 60 بود، به‌صورت ترانزیستوری بود. نمودار مداری‌ یکسری‌شان را کشیدم. از روی نمودار متوجه شدم که کجایش ممکن است ورودی‌اش باشد و کجایش خروجی. در عرض یکی دو هفته، چیزی حدود سی_چهل بورد را تعمیر کردم که باعث شد دو واحد دیگر در مدار بیاید.

#دانشمند۵
#روایت_پیشرفت #دفاع_دانش‌بنیان
#خوداتکایی #جنگ #نیروگاه #برق
#نیاز_مردم #فناوری #حل_مسئله
#ارومیه #دانش_بنیان #علم

@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹ده هزار عمل جراحی در جنگ
روایت يک جراحی بی‌نظیر از دکتر ناصر تابش

💠 بخشی از متن:
🔸در یکی از روز‌های سال ۱۳۶۵، هواپیما‌های دشمن یکی از مناطق عملیاتی جنوب را با بمب‌های خوشه‌ای هدف قراردادند که در این میان، رزمنده‌ای بسیجی مورد اصابت یکی از بمبلت‌های بمب خوشه‌ای قرار گرفت. وقتی که این بیمار، به بیمارستان افشار شهر دزفول فرستاده شد، در معاینات و بررسی‌های دقیق، معلوم شد که جسم فرورفته در ران مجروح، یک بمب عمل‌نکرده است نه پوکه یا ترکش بزرگ. بیمارستان تخلیه شد و صد‌ها بیمار به خیابان‌ها آورده شدند. جراحان اعزامیِ حاضر در بیمارستان حاضر نبودند عمل را انجام دهند و به‌خاطر وضعیت ناپایدار، امکان انتقال بیمار به شهر دیگری هم وجود نداشت.

🔸دکتر «ناصر تابش»، جراح حاضر در پایگاه هوایی ارتش دزفول که آن شب پس از چند عمل سنگین جراحی در حال استراحت در منزل بود، بااطلاع از موضوع خود را به بیمارستان رساند و به‌طور داوطلبانه انجام این عمل را به عهده گرفت. در چنین عمل‌هایی باید یک دستیار، پزشک را همراهی کند؛ ولی بازهم هیچ‌یک از دستیاران حاضر در بیمارستان، آمادگی همراهی و همکاری با دکتر «تابش» را نداشتند. پزشکیار «بهمن بلنده»که یکی از دستیاران سابق دکتر «تابش» بود، بعد از شنیدن این خبر خود را به بیمارستان رساند و حاضر شد به‌عنوان دستیار دکتر به اتاق عمل برود.

🔸قرار بر این شد که چون خطر انفجار در کار است، از دستگاه الکتروکوتر نیز استفاده نشود، چون ممکن بود با کمترین ولتاژ، چاشنی بمب فعال شود. خبر به‌سرعت در سطح شهر پخش شد و رسانه‌های خبری و تبلیغی مستقر در منطقه، خواسته بودند که این عمل تاریخی را به تصویر بکشند؛ لذا دوربین‌ها توسط عوامل تصویربرداری بر روی سه‌پایه نصب شد و فیلم‌برداران از اتاق عمل خارج شدند.

🔸تیغ جراحی بر ران بیمار قرار گرفت و برش طولی داده شد، ابزار‌های جراحی یکی پس از دیگری مورداستفاده قرار گرفت و سعی بر این بود که ابزار‌های فلزی با بدنه بمب تماس پیدا نکند و یک‌بار که صدایی بسیار اندک از تماس تیغ جراحی بااستخوان شنیده شد، به‌یک‌باره همگی بر روی زمین دراز کشیدند. پس از نیم ساعت، قسمتی از سر بمب نمایان شد؛ بمبی که سر و دم آن از پلاستیک شفاف و نوک‌تیزی تشکیل‌شده بود و هیبتی مرگ‌بار داشت. وقتی که دکتر «تابش» با ابزار مخصوص آن را از داخل نسوج آغشته به خون خارج کرد، نفسی راحت کشید و ادامه کار را به کارشناسان تیم تخریب و خنثی‌سازی بمب پایگاه چهارم شکاری سپرد.

🔸حیرت‌انگیز است که بدانیم تعداد عمل‌های جراحی دکتر «ناصر تابش» در طول جنگ تحمیلی که در دفاتر اتاق عمل به ثبت رسیده، در حدود 10 هزار و رکورد متوسط اعمال جراحی روزانه وی شش عمل سنگین است؛ از سوی دیگر طولانی‌ترین جراحی وی یک مورد ۱۱ ساعته برای خارج کردن ترکش از پریکارد قلب یک مجروح بود که در طول این عمل، سه بار کارکنان اتاق عمل عوض شدند، درحالی‌که او همچنان به جراحی ادامه می‌داد. به گفته همکاران وی، شاید هیچ جراحی در طول تاریخ، چنین رکورد بالایی برای جراحی‌های جنگی نداشته است.


#دانشمند۵
#روایت_خانه #پزشکی #جراحی #جنگ
#روایت_دفاع_مقدس #روایت_پیشرفت


@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🏆 با اولین حضور، قهرمانِ جهان شدیم ۳
 گفت‌وگو با علی کشفیا، رکورددار قهرمانی پارالمپیک والیبال نشسته جهان

🏐بخشی از متن:

🔸در آن مسابقات سال ۶۴، 11 نفر اعزام شده بودیم که 5 نفر ما را جانبازان و بقیه را معلولین تشکیل می‌دادند. ما واقعاٌ برای پیروزی و برای بالا بردن پرچم کشورمان بازی می‌کردیم و این انگیزه و اتحاد و عشق وطن بود که به ما انرژی می‌داد. روز بعد انگلیس را سه هیچ زدیم و بازی بعدی به پست هلند خوردیم. هلند آن زمان پرافتخارترین تیم والیبال نشسته جهان را داشت. 14 دوره قهرمان جهان شده بودند و قوی‌ترین تیم دور مسابقات بودند.

🔸بازی ما با هلند شروع شد. دو سِت پیاپی باختیم و در ست سوم 12 بر 7 عقب بودیم. در سالن بعضی‌ها فریاد می‌زدند {ایران – پیکان}؛ به زعم خودشان می‌خواستند جایزه‌ای که وزارت ورزش وعده داده بود را به ما یادآوری کنند تا انگیزه بگیریم. بچه‌ها را صدا زدم و گفتم که یک ملت منتظر نتیجه‌ی این بازی است. ما باید این مسابقه را ببریم. با هم عهد بستیم تا تمام توانمان را بگذاریم. شاید باورش برایتان سخت باشد ولی ما به بازی برگشتیم و نتیجه از این رو به آن رو شد. ما هلند را در عین ناباوری 3 بر 2 شکست دادیم. کل ورزشگاه ایستاده ما را تشویق کردند. در فینال نیز یوگسلاوی یا همین تیم بوسنی امروزی را 3 بر 1 بردیم و در اولین حضورمان در مسابقات جهانی قهرمان شدیم.

🔸خبر قهرمانی ایران در دنیا مثل بمب صدا کرد. هیچ کس باور نمی‌کرد ایران، یک کشور جنگ‌زده در اولین حضورش در مسابقات که آنهم با تأخیر رسید، بتواند قهرمان جهان بشود. وقتی خبر قهرمانی‌مان را به مسئولان ورزشی کشورمان مخابره کردیم کسی باور نمی‌کرد که ما توانسته باشیم به چنین موفقیتی دست پیدا کنیم. بعد از آن هم این توفیق نصیبم شد که با تیم ملی والیبال نشسته ۴ بار قهرمان پارالمپیک شوم. توی دو دوره پارالمپیک (بارسلون ۱۹۹۲ و آتلانتا ۱۹۹۶ ) پرچمدار کاروان ورزشی ایران انتخاب شدم و در پارالمپیک آتن ۲۰۰۴، به عنوان سرپرست تیم ملی والیبال نشسته ایران در مسابقات حضور داشتم.
 
🔸سال 2000 بود که کمیته بین‌المللی المپیک لوزان 5 ورزشکار برتر قرن ایران را معرفی کرد که اسم من را هم در بین آنها آورده بود. از سال‌ها حضورم در تیم والیبال نشسته مقام‌های دیگری مثل چهار مدال طلای قهرمانی جهانی، مدال طلای مسابقات قهرمانی اروپا اسپانیا و همچنین چهار مدال طلای قهرمانی جهان (نروژ ۱۹۸۵؛ هلند ۱۹۹۰؛ آلمان ۱۹۹۴ و تهران ۱۹۹۸)، و چندین طلای تورنمنت‌های مختلفی از سراسر دنیا را در کارنامه‌ام ثبت کرده‌ام. الان هم که در کسوت مسئول هیئت جانبازان و معلولین استان آذربایجان شرقی خدمت می‌کنم، همچنان سرپرست تیم ملی والیبال نشسته هستم.

 #دانشمند۸ #ورزش_قهرمانی #پارالمپیک
#روایت_ورزش #علی_کشفیا
#روایت_پیشرفت #والیبال_نشسته


@daneshmand_mag | مجله دانشمند
Telegram Center
Telegram Center
Channel