🌸با سلام و آرزوی سلامتی
معرب و دخیل (1)
معرب، واژه های غیر عرب که عربی شده اند.
دخیل، واژگانی که از بیرون بخصوص عربی وارد زبان فارسی شده اند.
مُکرٌد، واژه هایی که با اندکی تغییر وارد کوردی شده و جامه کوردی پوشیده اند.
قبل از تحقیق اخیر تصور بنده بر این بود که اگر واژگان عربی را از پارسی، پالایش کنیم این زبان، زیان می بیند
و چیزی از آن بر سفره زبان نمی ماند و لذا
از اینمه تاثیر بر زبان فارسی و کوردی، اندکی متاثر بودم اما در بازبینی و مراجعه به قاموس "لسان العرب" از ابن منظور و قاموس " المنجد" تالیف لویس معلوف، بعینه معاینه نمودم که بی شمار لغات فارسی و برخی از کلمات کوردی بدون تغییر یا با تغییرات اندک و جابجایی حروف و جایگزینی حروف قریب المخرج، در زبان عربی داخل شده اند.
تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده که قبل از اسلام، و در دوران جاهلیت ورود واژگان فارسی و کوردی به عربی سیر صعودی تری داشته است و این تاثیر بعد از اسلام هم مستدام بوده است.اما بعد از ورود اسلام
و پذیرش آن، این زبان عربی است که بیشتر موثر واقع میشود.
اینکه قبل از اسلام ورود واژگان بیشتر بوده به این خاطرست که در دوران قبل از اسلام عرب بادیه نشین بوده، زندگی بسیار ابتدایی و سطحی و ساده داشته، در حالیکه ایرانیان در همه ی زمینه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، کشاورزی، دریایی، رزمی و جنگی و موسیقی... از اعراب پیشرفته تر بوده اند.
تاجران وقت با حمل کالاها و هنرمندان با ارائه خدمات، اسامی فراوانی را در زمین زبان عربی کاشته اند. اما بعد اسلام که کتاب و صاحب کتاب مکرر به کسب دانش و هنر ولو درچین باشد، تاکید میکنند و در مدتی زمانی نه چندان مدید، التفات به اقسام علوم، اذهان امت واحده اسلام را بخود مشغول میکند و در سایه این تاکید دینی دانشمندانی نامی در دامان آن پرورش می یابند که اکثریت این بزرگان برخاسته از ایران اند.
ایرانیان به اسلام خدماتی شایسته و بایسته نموده اند. بینش و منش دین بیشتر بوسیله قلم و زبان ایرانیان، نشر می یابد.
در گستره سفره ی عظیم فرهنگ و تمدن اسلامی سهم ایرانیان از خود اعراب بیشتر است. ایرانیان راهبر و پیشوای مسلمین در پیشتازی علم در همه زمینه ها شدند...
اما شماری از کلمات کوردی که مستقیم و با تغییراتی اندک وارد زبان عربی شده اند:
الدلَق : دَلَک.
زلبق: (جیوه فارسی) _ اصل کوردی ست ژیوه که با واسطه فارسی عربی شده است.
الدردَبیس: دردی پیس
الوٌر : لوور، لورک (پنیر درجه 2)
کعکه: کاکه، الکعک، کاک
الشوربا : شوربا
الجولق: جه وال
البنک: بنکه، (مقر، مرکز)
البابونه : بیبون که بابونه فارسی هم ازین است
الباشق: باشو (نوعی پرنده)
الجَزَر : گی زَر. (هویج)
کلماتی که قبل از اسلام از فارسی وارد عربی شده و به وفور رواج یافته و تعدادی در قرآن هم آمده اند:
سرادق : سراپرده
الاِستبرق: ستبر. (منظور، پارچه کلفت و ضخیم) سه بار آمده
الفردوس: پردیس و پردَوس (باغ)
الیاقوت: یاقوت
الاِبریج(الاِبریق) آبریز. 13 بار
الجُرف: ژرف
تقدیم به پیشگاه همکاران مکرم
✍#سنایی🌸C᭄❁࿇༅══════┅─
@daneshhayezabani┄┅✿░⃟
♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
🦋🎶═