♦️نگاهی به وظایف متقابل سازمان نظامپزشکی و اعضاء
⭕️⭕️⭕️ بپرسیم: ما برای نظامپزشکی چه کردهایم؟
دکتر سید
#صابر_گوگانیمتخصص ارتودنسی
«مگه نظامپزشکی برا ما چیکار کرده؟ پس براچی اینقدر پول میگیره؟ نظامپزشکی وظیفه اشه از ما حمایت بکنه! و...»
اینها جملاتی هستند که به کرات از سوی همکاران شنیده ایم و می شنویم. جالب اینکه بیماران و خانواده بیماران هم گاه همین جملات را تکرار مى کنند!
اما آیا همیشه این جملات صحیح هستند؟ آیا واقعا نظامپزشکی کاری برای ما نمی کند؟
روی سخن در این مقاله بیشتر به سوی همکاران عزیز است پس اجازه دهید با توجه به انتخابات پیش روی این سازمان نظامپزشکی آماری را مروری کنیم کهه مرتبط با موضوع این نوشته است:
در آخرین انتخابات نظامپزشکی که اسفند ٩١ برگزار شد در ١٨٥ شعبه رأی گیری تنها ٥٠هزار نفر در رأی گیری شرکت کردند؛ یعنی با نسبت جمعیت اعضاء آن ایام شاهد یک مشارکت رأی کمتر از ٢٥درصد بودیم.
در حال حاضر سازمان نظامپزشکی بیش از ۲۴۰هزار نفر عضو در سراسر کشور دارد که ٢٧،٥٧٠ نفر آنها دندانپزشک عمومی و ٢،٣٠٠ نفر دندانپزشک متخصص هستند؛ به عبارتی نزدیک به ٣٠ هزار نفر از این اعضاء مستقیما به خانواده دندانپزشکی تعلق دارند.
در بخشی از وصیت نامه معروف لوئى پاستور امده است:
«در هر حرفهای که هستید نه اجازه بدهید به بدبینیهای بیحاصل آلوده شوید و نه بگذارید بعضی لحظات تاسفبار که برای مدتی پیش میآید شما را به یاس و ناامیدی بکشاند… نخست از خود بپرسید برای یادگیری و خودآموزی چه کردهام؟ سپس همچنان که پیش میروید بپرسید:
من برای کشورم چه کردهام؟ و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس شادیبخش و هیجانانگیز برسید که شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشتهاید!»
آیا ما هر آنچه در توان داشتهایم برای نهاد صنفی خود انجام دادهایم؟ یا به صرف پرداخت یک حق عضویت سالانه (که گاها بسیار کمتر از هزینه یک شام چهار نفره در یک رستوران نه چندان لوکس است) انتظار داریم نظامپزشکی همه کار برای ما انجام دهد؟
شاید صحیح نباشد در مورد نظامپزشکی مرکز نظر دهم اما از آنجا که از نزدیک شاهد مشکلات نظامپزشکی شهر محل خدمتم (آبادان) بودهام، میتوانم با کمی تعمیم به شکل عمومی نظری تقریبا صحیح (با توجه به اینکه فرهنگ جمعی در همه نقاط کشور مشابه است) ارایه دهم.
در واقع اداره این نهاد در هر شهر مشکلات زیادی دارد. نظر به حساسیت نهاد بهداشت و درمان، نظامپزشکی برخلاف ظاهر آن یک NGO نیست و کاملا زیر نظر دولت و وزارت بهداشت و... قرار دارد. مشکلات بودجه باعث شده است که این وابستگی بیشتر هم بشود و حتی از نظر محل استقرار هم اغلب مشکلاتی برای استقلال این نهاد به وجود آمده است. توجه کنید که حق عضویتهای پرداختی (که آن هم اغلب نه بهموقع که با ماهها و شاید سالها تاخیر انجام میشود) به سختی میتواند جوابگوی هزینههای استخدامی و روزمره (آب و برق و...) این نهاد باشد. در این بین تهیه لوازم اداری و مواد مصرفی و... هم باید مد نظر باشد. همینطور هزینههای تبلیغاتی (پیامک ها و تبریک ها و اعلان ها) ، پستی (نامه ها و ...)
با کمی توجه خواهیم دید که اغلب مراکز نظامپزشکی نه تنها نمیتوانند منافع مادی در جهت کمک به اعضاء خود تولید کنند، بلکه به سختی از پس اداره خود بر میآیند؛ به خصوص که گاه حق عضویتها چند سال یکبار (مثلا هر زمان گذر اعضاء جهت تمدید پروانه و... به سازمان بیفتد) پرداخت میشوند و نه منظم!
واقعا چند درصد از ما به طور مرتب برای آگاهی از وضعیت سازمان صنفی خود و برای پرداخت حق عضویت و... به این سازمان مراجعه میکنیم؟
اما مساله دیگری که گاه باعث آزردگی همکاران میشود، مشکلات مرتبط با رسیدگی به شکایات و تشکیل هیئتهای بدوی و... است. بایدتوجه کرد که رسیدگی به این مسایل در محل سازمان نظام پزشکی نه تنها به معنی عدم حمایت سازمان نیست، بلکه کاملا به نفع اعضاء و مراجعهکنندگان است! در واقع این اقدام اعضاء و مردم را از مراجعه به دادگاهها و دادسراها بینیاز کرده و به جای اینکه طرفین به این مراکز پر تنش مراجعه کنند، نمایندگانی از این مراکز به محل تشکیل جلسات این هیئتها مراجعه میکنند و این بهترین اقدام در جهت تکریم ارباب رجوع و طرفین مناقشه است!
فراموش نکنیم که اعضاء هیئتهای بدوی زیر نظر مستقیم نهادهای قضایی و... انتخاب میشوند و عملکرد آنها طبق تعریف بیطرفانه است. در واقع در این جلسات هم نمایندگان پزشکی قانونی و دادستانی حاضرند تا بر عدم تضییع حق مردم نظارت کنند و هم کارشناسانی از سوی سازمان نظامپزشکی تا با ارایه نظرات علمی و تخصصی مانع تضیع حق اعضاء سازمان (پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان و...) شوند!
اینجا است که باید نگاهی وظیفهشناسانه به این موضوع داشته باشیم: