یادداشتهای کوتاه من (۱۵۲)
شرافت خبرنگاران و اصحاب رسانه
در دورانی که در شهر قم توفیق حضور داشتم، دوستی داشتم از اهالی یکی از شهرهای استان اصفهان. اهل قلم بود و دستی در مطبوعات داشت و مدتها خودش را جزو خانه مطبوعات می دانست. شب قبل طبق برنامه تماسهایی که با هم داشتیم، تماس گرفت و به گفتگو پرداختیم. عالمانه صحبت می کرد و با درایت به تحلیل مسائل پرداخت تا رسیدیم به دوست دیگرمان که در آن دیار کاندیدای مجلس شده است.
از اوضاع رقابت پرسیدم و کاش نمی پرسیدم. دلش پر بود از دوستان همکار خبرنگارش که صاحب کانالهای مختلف خبری و اطلاع رسانی بودند و ظلم هایی که به رسالت خود روا داشتند.
بارها تاکید کرد که در قبال دریافت وجوه کم و زیاد، دست از رسالت روشنگری و بصیرت افزایی و حداقل اطلاع رسانی خود برداشتند و حرفه شریف خود و کانال خود را در خدمت یک کاندیدا یا یک جریان خاص گذاشتند و صدق و کذب را درهم آمیخته اند و هر چه میخواهند می نویسند. بیشتر نگران بود که برخی شرافت حرفه ای خود را چقدر ارزان فروختند و آیا با این پول، بعد از اتمام ایام انتخابات می توانند، صدای مردم دردمند و رنجیده باشند و یا در خدمت ثروت و قدرت، قلم خواهند زد؟
و من طبق معمول ساکت و آرام گوش کردم و در جوابش به جمله ای بسنده کردم که، خبرنگاران و اصحاب رسانه شهرم دامغان چنین نبودند و امیدوارم چنین نباشد.
بعد از پایان گفتگو، به فکر فرو رفتم و برای عاقبت بخیری اصحاب رسانه و خبرنگاران شریف شهرم دعا کردم.
این روزها چقدر زود دلمان برای دوست گرامی مرحوم محمود بانی عزیز، خبرنگار آزاده و شجاع دامغانی تنگ می شود. روحش شاد.
سید سعید شاهچراغی دامغانی
هشتم اسفند ماه ۱۴۰۲