پسندی و همداستانی کنی
که جان داری و جانستانی کنی؟
میازار موری که دانهکش است
که او نیز جان دارد و جانخوش است
جهان خواستی یافتی خون مریز
مکن با جهاندار یزدان ستیز
شاهنامهٔ فردوسی، داستان پادشاهی فریدون
«گفتار اندر کشته شدن ایرج»، دفتر یکم، ص ۵۴۵-۵۲۵
https://t.center/daftarebastan