View in Telegram
#ترجمه_شعر 🆔 @CTAFJ عشق تو عشق تو پرنده‌ای سبز است... پرنده‌‌ای سبز وغریب.. که مثل هر پرنده‌ای بزرگ می‌شود محبوبه‌ی من! از انگشتانم با نوکش می‌چیند و از پلک‌هایم با نوک برمی‌دارد چگونه آمد؟ کِی این پرنده‌‌ی سبز زیبا آمد؟ محبوبه‌ام! هرگز در این اندیشه نکرده‌ام چون عاشق هرگز نمی‌اندیشد... عشق تو کودکی مو‌طلایی است که در سر راهش هر شکستنی را می‌شکند... وقت بارش باران... به دیدارم می‌آید احساساتم را به بازی می‌گیرد و من صبوری می‌کنم... عشق تو کودکی بازیگوش است که وقت خوابیدن مردم او بیدار است محبوب من! کودکی... که تاب اشک‌هایش را ندارم... * عشق تو به‌خودی خود می‌روید مثل گل دادن باغ‌ها و رویش شقایق سرخ بر در خانه‌هامان... مثل رویش بادام و صنوبر در کوه‌پایه‌ها مثل جریان یافتن شکر‌وشیرینی به قلب هلو محبوبه‌ام! عشق تو... مثل هواست که مرا در خود می‌گیرد بی آن‌که بدانم یا احساس کنم عشقت جزیره‌ای ا‌ست...که دست خیال به آن نمی‌رسد خوابی مثل دیگر خواب‌ها... که نه می‌شود گفت... و نه تعبیرش کرد * عشق تو چیست محبوبه‌ی من؟ گل است؟ یا خنجر؟ یا شمعی نورانی... یا توفانی ویران‌گر؟ یا که اراده‌ی‌شکست‌ناپذیر خداوند؟ * تمام آن‌چه از احساسم می‌دانم این است: که تو ای عشق من، عشق منی و کسی که عاشق باشد... نمی‌اندیشد... شعر: #نزار_قباني ترجمه: #فاطمه_جعفری ♐️ https://t.center/CTAFJ
Telegram Center
Telegram Center
Channel