View in Telegram
به چنگ آورده‌ام گیسوی معشوقی خیالی را خدا از ما نگیرد نعمت آشفته‌حالی را خدا را شُکر امشب هم حریفی پیشِ رو دارم که با او می‌توان نوشید ساغرهای خالی را مرا در بر بگیر ای مهربان هر چند می‌دانم ندارم طاقت آغوش یک دریا زلالی را ز مستی فاش می‌گویم تو را بوسیده‌ام اما کسی باور ندارد حرف مست لااُبالی را من آن خاکم که روزی بستر رودی خروشان بود کنار چشمه بشکن بغض این ظرف سفالی را #فاضل_نظری https://t.center/coffee_damoon
Telegram Center
Telegram Center
Channel