دربارهی فیلم تایلندی How To Make Millions Before Grandma Dies، نمیدونم چطور باید حرف بزنم. عزیزترین فیلم امسال من شد. یک روایت بامزه و غمانگیز، یک تلخی و شیرینیِ عزیز. یک مادربزرگ طناز و دوست داشتنی که به پایان زندگیش نزدیک شده و حالا، نوهای که برای داراییش طمع کرده بهش نزدیک میشه تا توی دلش جا باز کنه. قصه همینقدر سادهست و اثر به قدری رئال و باورکردنیه که غرق جهانِ به ظاهر دور اما در باطن نزدیکش میشید. هیچ اضافهگوییای توی این فیلم وجود نداره. ریتم کند نیست، اما آهستهست تا شکلگیری یک ارتباط رو به تصویر بکشه و تمامِ اون مسیر فوقالعاده لذتبخشه. شخصیتپردازیها با وسواس و دقت زیادی اتفاق افتاده و کرکترها مسیر کاملا منطقی و درستی رو طی میکنن. بازیها عالیه خصوصا مادربزرگ شیرین قصه. سینماتوگرافی و قابها و رنگها، بینظیره. این همه رنگ سبز هوش از سر من برد! موسیقیای داره که گوشهاتون و روحتون رو نوازش میکنه و بسیار شنیدنیه. نمیدونم چطور احساسم رو به کلمه تبدیل کنم. برای من همهچیز این فیلم پرفکت و بینقص بود و دلم میخواد ساعتها دربارهی همهچیزش صحبت کنم. سبز شدم، جوونه زدم، بزرگ شدم. این فیلم به من چیزی اضافه کرد که بهش نیاز داشتم و نمیدونستم.