فاضلابخواری!
✍️حسین سجادی
بعد از زمینخواری،کوهخواری، رودخانە خواری و ... نوبت به پدیده نوظهور فاضلاب خواری رسیده است. پدیدەای که تعریفی برای آن نیافته و اجباراً به تعریف فاضلاب به جهت آگهی در این مبحث بسنده میکنم. فاضلاب بە کلیه آبهای استفادەشدە و مستعمل به جهت مقاصد گوناگون، اصطلاحاً فاضلاب میگویند که از نظر نوع به چهار دستەی: شهری، صنعتی، کشاورزی و نشتاب تقسیمشده که از دو حیث مورد توجه جهان جدید میباشد. یکی آلودگی که موجبات تخریب محیطزیست منابع آب و خاک و بهداشت و سلامت انسان و موجودات زنده میگردد؛ دیگر نوع آن از نظر اقتصادی بدان لقب طلایسیاه دادەاند. آنچه در اینجا موضوعیت دارد بحث آلودگی ونقش آن در سلامت و بهداشت و امنیت غذایی است. لازم بە ذکر است از یک میلیون وپانصد هزار «۱٫۵۰۰٫۰۰۰» لیتر در روز، فاضلاب تولیدی توسط روستاهای زون غربی دریاچەی زریبار در تایمهای مشخص، حتی یک لیتر هم به انتهای مسیر و تصفیهخانه فاضلاب مریوان نرسیده و شوربختانه در طول مسیر از طریق منهولها و مسیرهای منتهی به رودخانه کلین کبود برای آبیاری مزارع: برنج، ذرت، جو، شلغم، بامیه، خیار و دیگر محصولات به شدت آلوده به دور از چشم ناظران و حامیان سلامت و محیطزیست برداشت میشود. این زنگ خطری است برای سلامت و امنیت غذایی ساکنین این شهرستان. این یعنی خواب غفلت ناجیان و حامیان سلامت و سلب اعتماد از جامعه و عدم انجام وظیفەی قانونی محوله. چرا که مفاد ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی صراحتاً هر نوع استفاد از فاضلاب برای آبیاری مزارع را جرم تشخیص داده و برای آن هم مجازات تعیین نمودە است و تاکید و الزام به تخریب و امحاء و معدومسازی این مزارع و محصولات تولیدی را نموده و در تبصره ذیل این ماده هم صراحتاً اعلام جرم مذکور را حسب مورد بر عهدەی وزارت بهداشت گذاشته است. همچنین است ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب که آلودهساختن آب ممنوع است. مسئولیت پیشگیری و ممانعت و جلوگیری از آلودگی منابع آب به سازمان حفاظت محیطزیست واگذار شده است. حال سٶال اینجاست که آیا این شبکه بهداشت به صورت میدانی بازدیدی از این مزارع آلوده داشتەاند؟ اگر جواب خیر است و علم به این مزارع ندارند؛ آدرس میدهم! اطمینان خاطر میدهم جاده مواصلاتی آسفالت بوده و فاقد هر گونه گرد وخاک! اصلا این آدرسها داخل محدوده شهر میباشند! ارجاعتان میدهم به آدرس پل لنج آباد حد فاصل روستای لنج آباد یا انتهای محله میدان بار حد فاصل پل نیمه کاره متصل به جاده تصفیه خانه فاضلاب مریوان، رودخانەی کەڵینکەوە الی ... یادآور میشوم که توجیه نکنید؛ به راستی کە این آب رودخانه بهشدت کدر با بوی متعفن و آلوده به انواع پسابەی: صنعتی، شیمیایی، انسانیِ چندشآور که غالب موجودات زندە توان و امکان زیست در آن را ندارند و با چشم غیرمسلح قابل رویت میباشد. البتە اگر چشم بر حقیقت نبندید قطعا این پسابها از جنس فاضلاب است و آب چاههای موجود در حریم این پسابها از جنس شیر آبه است! و بر هر نظاره گری محرز است که از جنس فاضلاب است! اصلاً تا بحال شبکه بهداشت، از روی وظیفه بازدید میدانی انجام داده است؟! آیا تابحال اقدامی در مورد آزمایش و سنجش میزان سموم و عناصر سنگین موجود و باقیمانده از این محصولات داشتهاید؟! قطعا خیر! چون احدی از شهروندان فراخوانی و اِعلامی از جانبِ شما به یاد ندارند که در آن حتی یک مورد از این مزارع تخریب و امحا شده باشد یا محصولی در مغازهها جمع آوری یا معدوم شده باشد. چه بسا به علت اهمال شما و اطمینانی که مردم نسبت به نظارت شما و کارشناسان جهاد کشاورزی دارند، در کمال تاسف مردم از این محصولات از جمله شلغمهای آلوده به این پسابهای خطرناک به عنوان درمان استفاده نموده که نه تنها موجب شفای بیمار نشده بلکه باعث بروز انواع بیماریها و سرطان و عفونتهای دیگر نیز میگردد. جای تأسف است که این اعتمادِ صرف مردم نشأتگرفته از باور آنها به نظارتها و آموزشهای جهادکشاورزی میباشد. حال سوال اینجاست که آیا این افراد اصلاً آموزشی در این رابطه دریافت کردهاند؟ آیا این افراد علم به عمل مجرمانه خود دارند؟ آیا کارگاه یا کلاسهای آموزشی برای آنها برگذار شدە است؟! یا نهخیر کلاسهای آموزشی فقط مختص زنبورداری و استفاده از سموم میباشد؟! اصلاً مبازه با تولید این محصولات در دستور کار کارشناسان جهاد کشاورزی هست یا خیر؟ آیا جهاد کشاورزی، فردی کە کشت و زرع را به دلیل تولید محصولات آلوده به فاضلاب، از ارائهی خدمات محروم کردهاست؟ نکند این حضرات هم متوجه نیستند از محل کارشان تا پل متصل به جاده تصفیه خانه، پیاده دو دقیقه راه است.