چادرم را مے بویم
ریه هایم سرشار از عطر یاس مے شوند
بوے مادرم زهرا(س) چون یادگار اوست بر سرم
بوے عشق مے آید
آری….
درست است…
یادے از عاشق خدا شده است
یادے از حضرت مادر
در برابر وزش هاے باد…
سفت تر مے چسبم تاج بندگیم را….
خدایا!..
از وقتے در بند تو ام ، آزادم…
آزاد نه!…
آزاده ام
حجاب زندانے ست ڪه مرا آزاد ساخته است..
آزاد از بند نگاه هایے ڪه خلقتم را به سخره مے گیرند …
حفاظے به دور خود ڪشیده ام…
سرشار از خدا….
من…
آزادی از بند بندگان هوس را
با زندانے شدن در رضایت خدا به دست آورده ام
حفاظے به دور خود ڪشیده ام…
دژے با دیوارهایے بلند
دیوارهایے ڪه “حریم” مشخص مے ڪنند براے نگاه هاے تو…
من باید حد و حدود ها مشخص ڪنم تو اجازه نداری.....
@chadorihay_bartar