🌺

#قسمت۸۵
Channel
Social Networks
Other
Persian
Logo of the Telegram channel 🌺
@chadorihay_bArtarPromote
16
subscribers
5.69K
photos
693
videos
587
links
❀﴾﷽﴿❀@o0o0o00o0oO تبادلات🔃 @mim_faraji69
#به_نام_تنها_خالق_هستی

#عسق_پاک_من

#قسمت۸۵

#نویسنده مریم.ر

وقت رفتن رسید ؛ هم خیلی خوشحال بودم چون دلم برای مریم و نازنین زهرا تنگ شده بود هم ناراحت بودم چون حتما تا حالا خبرشهادت عبدالصالح به گوش خانوادش رسیده😞 ای وای حالا اگه دوباره مریم بفهمه تیرخوردم دوباره حالش بد میشه ؛ حالا چیکار کنم تا نفهمه به خونه رسیدم از بیرون خونه رو تماشا کردم آخ مریم چقدر دلم برات تنگ شده ؛ الان حتما مریم و نازنین زهرا خوابن ؛ زنگ پایینو میزنم

_کیه؟

صدای مادرم بود ؛ دلم برای صداش تنگ شده

_قربون صدات برم مادر منم محمد

_محمد تویی مادر؟؟؟الهی دورت بگردم

_بله حالا درو باز میکنید☺️

در باز شد رفتم داخل ؛ چهره مادرم رو دیدم چشماش پر از اشگ شد ؛ ساکمو انداختم و بغلش کردم

_مادر گریه نکن جون من

_این اشک شوقه مادر؛ الهی قربون قدوبالات برم پسرم

_خدانکنه

یدفه دیدم از بالا صدای مریم اومد

_محمد تویی؟؟؟مادر این صدای محمد

_بله خانوم قشنگم صدای محمد☺️ عه مریم پله ها را مواظب باش😳 نیا پایین من میام بالا یکم صبرکن

پله ها رو سریع و تند رفتم بالا دیگه طاقت نداشتم ؛ یکم پام درد گرفت اما با دیدن مریم دردم فراموشم شد

_محمدَم😍

_جون دل محمد؟عه مریم گریه نداریما ؛ گریه نکن فدای چشمات بشم

_میکشمت محمد😢

_جانم؟😕اونموقع برای چی؟

_برای اینکه خیلی عاشقتم

_تو منو زودتر کشتی عزیزم ؛ عشق تو منو کشته😄

_کاش میدونستی وقتی نیستی چه زجری میکشم😔

_شرمنده مریم جان بخاطر همه زجرهایی که کشیدی بخاطر من

_دشمنت شرمنده . خوبی؟

_خوبم عشقم . یعنی زیاد خوب نیستم . دوتا از دوستامو از دست دادم

_ای وای روحشون شاد😔 کدومشون؟

_رضا که نمیشناسیش و عبدالصالح

_همون که تازه نامزد کرده بود؟😱

_آره ؛ قرار بود وقتی برگشت حرفای نهایی را باهم بزنن و قرار عقد و عروسی بزارن

_خیلی ناراحت شدم بیچاره خانوادش و اون دختر که چشم به راه نامزدشه😔

_فردا مراسمشه باید برم

_منم میام

_نه عزیزم تو با این وضعیتت نمیتونی

_نه محمد جان لطفا بزار منم بیام

_عزیزم نمیشه جمعیت زیاده

_خب فقط برای مراسم میام اون عقب یجا میشینم

_مریم جان اذییت میشی

_اگه اذییت شدم میرم تو ماشین میشینم ؛ محمد جان لطفا ؛ دلم نمیاد نیام

_خب باشه ولی اول قول بده اگه اذییت شدی بهم زنگ بزنی تا بریم . باشه؟

_باشه

_قول؟

_ قول😊

_نازنین زهرا خوابیده؟

_آره ؛ نمیدونی چقدر بهانتو میگرفت

_برم نگاش کنم

دخترم معصومانه خوابیده بود ؛ دلم میخواست ببوسمش اما نمیخواستم بیداربشه


❤️❤️
اے براےِ ُ بمیرم

کھ ُ ٺب‌ڪردھ‌ے عشقۍ

اے بلاےِ ُ بجانم

ڪھ ُ جانۍ و جهانۍ




ادامه دارد...


@Chadorihay_bartar