عشق تو آورد قدح پر ز بلـــای دل من
گفتم می می نخورم گفت برای دل من
داد می معرفتش، با تو بگویم صفتش
تلخ و گوارنده و خوش، همچو وفای دل من
از طرفی روح امین آمد و ما مســـت چنین
پیش دویدم که ببین، کار و کیای دل من
گفت که ای سر خدا روی به هر کس منما
شکر خــــدا کرد و ثنا بهر لقــــای دل من
گفتم خود آن نشود عشق تو پنهان نشود
چیست که آن پرده شود پیش صفای دل من
عشق چو خون خواره شود، رستم بیچاره شود
کوه احد پاره شود ....آه چه جــــای دل من
شاد دمی کان شه من، آید در خرگه من
باز گشــــاید به کرم، بند قبــــای دل من
گوید که افسرده شدی بیمن و پژمرده شدی
پیش تر آ تا بزند، بر تو هوای دل من
گویم کان لطف تو کو؟ بنده خود را تو بجو
کیست که داند جز تو بند و گشای دل من؟
گوید نی تازه شوی بیحد و اندازه شوی
تازهتر از نرگس و گل پیش صبای دل من
گویم ای داده دوا، لایق هر رنج و عنا
نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من
میوه هر شاخ و شجر هست گوای دل او
روی چو زر اشک چو در هست گوای دل من
#مولانا
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee