چند بار در روزهاي اخير به نامه ٢٥٠٠ نفر اشاره شد
يادداشت زير را كه در همان زمان نوشته بودم يادم امد
یادداشت روز دوشنبه صفحه آخر اعتماد
۲۵۰۰ و دو نفر
هفته گذشته دوهزار وپانصد نفر از پزشکان در موضعی که عمیقا مربوط به دانش و تحقیق با کمترین ارتباط با سیاست میشود نامهای را امضاء و منتشر کردند. اینکه موضوع چه بود و حقیقت چیست موضوع این یادداشت نیست، مهمتر از محتوا نکات دیگری وجود دارد که باید به آنها دقت کرد.
_ مهم تر از همه ترکیب امضاکنندگان نامه است. نامهای که امضای استاد «دکتر مرندی» از بنیانگذاران سیستم سلامت کشور، کسی که گسترش خدمات پایه سلامت در کشور مرهون تلاشهای اوست را در کنار امضاء «حسین روازاده» کسی که اظهارات غیر علمی و مخالفتش با واکسیناسیون مشهور خاصوعام است، کنار هم میگذارد. این باعث تاسف بسیار است آیا نوعی توهین به بزرگان سلامت کشور نیست؟
_ سوال بعدی آن است که آیا تعداد قابل توجه پزشکان امضاء کننده چیزی را ثابت میکند؟ آیا دانش میتواند موضوع رای گیری قرار بگیرد؟ آیا اقلیتی منزوی تر از گالیله زمانی که با زبان استعفار میکرد اما با پا گردی زمین را تأکید میکرد وجود داشته است ؟
_ اساساً آیا ۲۵۰۰ پزشک در میان نزدیک دویست هزار پزشکی که تاکنون شماره نظام پزشکی گرفتهاند رقم بالایی است؟ بعلاوه این چه بیانیه” علمی” است که اکثریت امضاکنندگان آن گرایشهای شناخته شده ای دارند؟
- امضاکنندگان که به هر حال صاحب عقیدهای در یکی از مسائل علمی مهم سلامت در کشور هستند آیا بخت خود را برای تأثیر بر جامعه پزشکی از طریق نهاد های رسمی آن آزموده اند؟ چرا بهجای مجمع انجمنهای پزشکی ایران که شامل نمایندگان منتخب بیش از ۱۸۰ انجمن علمی پزشکی ایران است یا سازمان نظام پزشکی که منتخب مستقیم جامعه پزشکی است، تعدادی پزشک از اقشار مختلف ولی با گرایشی خاص بیانیه را امضا کردهاند؟
_ برخی از امضا کنندگان از معمرین و معمارهای اصلی سیستم سلامت در کشور هستند اگر این اساتید به نهادهای رسمی سلامت بر ساخته خودشان اعتماد ندارند تکلیف بقیه مردم چیست؟
_ آیا بزرگان ما اهمیت تقویت نهادها را که فقط با ممارست و بهکارگیری آنها صورت میگیرد نمیشناسند یا قبول ندارند؟ راستی آیا متوجه نمیشوند اقبال و توجه مردم به بیانیههایی با امضاهای افراد ناشی از کوتاه دستی نویسندگانشان و بغضهای فروخوردهایست که راه دیگری جز بیانیه برایشان نمانده است؟ وگرنه بیانیه هیچ ترجیحی بر تریبون ها و مواضعی که سالهاست به ایشان و سلایقشان خدمت میکنند ندارد .بیانیه فقط یک قالب است آنچه باعث توجه است محتوی و امضا کنندگاناند.
_ اساتید امضاکننده که هرکدام در مناصب مهمی صاحب مسئولیت و نفوذ هستند اگر بزرگواریشان اجازه صدور دستور نمیدهد آیا نمیتوانند هر موضوعی را در نهادهای رسمی کشور و جامعه پزشکی به بحث بگذارند و بیطرفانه و ریش سپیدانه به مشاهده بنشینند تا خروجی بحث که در آن صورت حاوی حقایقی خواهد بود تاثیری عملی بر جای بگذارد؟
https://t.center/bzyad