View in Telegram
یادداشت دوشنبه، روزنامه شرق قتل سلامت و سکوت رسانه‌ها بعد از قتل بی‌رحمانه دکتر داودی در یاسوج که جامعه و جامعه پزشکی را تکان داد، در رسانه‌های عمومی تنها دو یادداشت به قلم عباس عبدی و علی ورامینی که پزشک نیستند به‌عنوان سرمقاله در روزنامه‌های یومیه به چاپ رسید.‌ بقیه مقالات و یادداشت‌ها را کسانی نوشتند که بخشی از جامعه پزشکی محسوب می‌شدند. در مقایسه با سایر وقایع اجتماعی که تأثیری به مراتب کمتر از این دارند، واکنش جامعه مدنی و عرصه عمومی بسیار اندک بوده است‌. به نظر می‌رسد اهمیت این رویداد و تأثیر آن بر سطح سلامت کشور بر عرصه عمومی و فعالان آن به‌درستی شناخته‌شده نیست‌. به‌علاوه متوجه نیستند که چنین رویدادی، به‌خصوص اقبال چند هزار‌ نفره به صفحه مجازی قاتل بعد از اعلام عکس و تفصیلات قتل، نشانه چه بستری از فرهنگ عمومی است. فرهنگ عمومی‌ای که باید تغییر آن وجهه همت ایشان باشد‌. این به نوعی قتل سیستم سلامت کشور است‌. قتلى که انجام آن در چنین شرایطی، خطر تکرار و تقلید و حتی اپیدمی دارد‌. مگر آنکه عرصه عمومی با آن برخورد فرهنگی و نه‌تنها قانونی کند. قتل طبیب در یک شهر دور در حالی رخ داده که روز به روز تمایل طبیبان به ادامه کار دشوار درمان در شرایط نامساعد و با امکانات ناکافی کاهش می‌یابد. این قتل بی‌تردید تأثیری منفی در اشتغال به طبابت به‌خصوص در چنین محیط‌هایی خواهد گذاشت‌. دستمزد پزشکان در موارد اورژانس به‌‌ویژه اورژانس‌های مغزی و قلبی، در مقایسه با دستمزد در مشاغل ساده دیگر هم رقمی ناچیز به شمار می‌رود‌. هیچ‌گاه نباید دستمزدهایی را که برخی پزشکان در شهر‌های بزرگ در شرایط غیر‌اورژانس برای عمل‌هایی که شاید تا این درجه از اولویت نباشند مطالبه می‌کنند، به حساب این‌گونه طبیبان هم گذاشت‌. اینکه درمان‌های اورژانس در کشور ما هنوز کم‌وبیش انجام می‌شود، تنها به همت و غیرت و ارزش‌های انسانی طبیبان عمدتا جوان است و چنین برخوردهایی بدون تردید تأثیری جبران‌ناپذیر بر این عزم و اراده می‌گذارند. تأثیری که برخورد رسانه‌های عرصه عمومی می‌تواند از شدت آن بکاهد یا بر آن بیفزاید‌. برخورد و فریاد در حلقه بسته جامعه پزشکان، همچون فریاد در چاه، تنها انعکاسی در خود چاه پدید خواهد آورد‌. برخوردهای خشونت‌آمیزی که این بار به مرگ انجامید، بارها و بارها با این‌گونه پزشکان و پرستاران و سایر کادر درمان، به‌خصوص آنها که کف اورژانس با بیمار و همراه و... درگیرند، دیده شده است و هر بار جامعه مدنی و رسانه‌ها که در اکثر موارد حساسیت بالایی در مسائل خطیر اجتماعی دارند، به نوعی برخورد می‌کنند که گویا دفاع از جامعه پزشکی نوعی کسر شأن روشنفکرانه به حساب می‌آید و وقتی به زبان می‌آیند، آخرین خاطره ناخوشایند از پزشک و بیمارستان در ذهن ایشان مرور می‌شود‌. ضمن تأیید تمامی مشکلاتی که قابل انکار نیستند، باید گفت این مسائل و این خشونت‌ها بیش از هر چیز به سلامت مردم ارتباط مستقیم پیدا می‌کند‌ نه منافع پزشکان. راه‌حل نیز سوای اصلاح زیر‌ساخت‌هایی که از عهده جامعه پزشکی خارج است و باید مورد درخواست عمومی قرار بگیرد، برخورد و فرهنگ‌سازی در گفتمان عرصه عمومی و در درجه اول اصحاب رسانه است‌. تلاش در گفتمان بسته جامعه پزشکی که متأسفانه به‌طور موازی با گفتمان جامعه مدنی قرار گرفته است، به تنهایی راه به جایی نخواهد برد و دفاع صنفی پزشکان از همکاران خود به حساب خواهد آمد. آیا این دو خط موازی روزی یکدیگر را قطع خواهند کرد یا نه‌؟ https://t.center/bzyad
Telegram Center
Telegram Center
Channel