در عزاى سيستم سلامت
تير جهل و خشم بر قلبى فرود آمد كه جز به قلب ديگري نمي انديشيد .و سرى را بريد كه سوداىى جز سلامت ديگرى نداشت .
قتل بيرحمانه دكتر داوودي در ياسوج بي ترديد ريشه در سيستمي دارد كه سالها بجاي تامين هزينه هاي درمان روزآمد، پزشكان را اماج حمله هاي مردم كرد و كوشيد بحران سلامت و درمان را به حساب قربانيان اصلي آن ، پزشكان بنويسد . پزشكاني كه حق دارند در محيطي علمي با تمام امكانات با فراغ بال و اطمينان از آينده كار كنند اما در عوض مجبور به كار و زندگي در بيمارستان ها و درمانگاه هايي با كمترين امكانات و شلختگي بي حد هستند جايي كه بسياري از مردم ولو به مدت كوتاه ولو براي اورژانس ترين درمان ها حاضر نيستند پايشان را آنجا بگذارند ! . سيستمي كه باعث تحقير جامعه پزشكي به انواع و أقسام روش ها شد . پزشكان را چون بردگان به كار گرفت .شبه علم را در برابر دانش آنها علم كرد .كاري كرد تا دايره شاغلين به سلامت تنگ و تنگ تر شود و بسياري به كانادا يا زيبايي مهاجرت كنند . حقوق كافي به بهترين جوان كشور هيات علمي تمام وقت نداد در عوض كاري كرد كه از هر بيمار ويزيت دريافت كند وويزيت او در دانشكده پزشكي ارزان ترين كالاي قابل خريداري در شهر ، ارزان تر از آدامس و كبريت باشد و همه كساني كه معتقدند " هيچ ارزاني بي دليل نيست " اين را ببينند . تمام تريبون ها را براي دهان هاي گشادي كه با ظاهري روشنفكرانه "پزشكان " بدون جدا كردن دستياران پزشكان عمومي هيات علمي تمام وقت و …از معدود پزشكاني كه درامد زيادتري دارند را آماج حملات خود قرار ميدادند گشود . سيستم چاره اي حز اين نداشت وگرنه مردم ممكن بود خشم خود و درخواست خود براي سلامت بهتر براي پوشش كامل اورژانس ها به بهترين نحو را متوجه خود سيستم كنند .
جامعه پزشكي امروز عزادار پزشك جواني است كه براي خدمت به دورترين شهر ها رفته بود و جان خود را براي يكي از مرگبارترين اورژانس هاي پزشكي كه درمان آن از عهده يك فرد خارج است گذاشت .اورژانس خطيري كه هماهنگي عوامل متعددي را ميطلبد كه نيمه شب جز جان پزشك هيچكدام اماده نيستند كه آن هم فدا ميشود . او به استناد چند بار كميسيون تخصصي وظايف خود را به بهترين نحو انجام داده بود .
آيا اين آخرين مرگ ازاين دست خواهد بود يا شروع دوران تازه ايست كه نه تنها امكانات زندگي كه خود جان هم از پزشكان دريغ خواهد شد ؟
انتخاب بين اين دوراه وظيفه دشوار دولت و مردم غير پزشكي است كه همين حالا هم نميتوانند از نوع نگاه و تلقي خود از " اين دكترا .. " ولو بعد از جند جمله باسمه اي مستعمل در بزرگداشت پزشكان ، دست بردارند و حقايق عريان بحران سلامت را كه بيش از هركس به سلامت خود و مردم پيرامونشان مربوط ميشود نه آنچه كه منافع متضاد پزشكان ميپندارند به عينه مشاهده كنند .
جامعه پزشكي بايد اين بار به شكلي هماهنگ و سراسري عزادار بودن خود را و اندوه عميقي را كه در پشت چهره كاري و جدي او نهفته است به نمايش بگذارد .
https://t.center/bzyad