#تحلیل_بازار تکرار مکررات
برای چندمین بار در چند هفته ی اخیر، یه روز بازار شدید منفی خورده و سپس روز بعد شاهد یک مثبت خفیف بودیم. دیروز جو جنگ همه را فراگرفته بود و دوست داشتند فقط بفروشند. شاید هم از دست رفتن دو میلیون واحد این حس فروش دسته جمعی را ایجاد کرده بود. شاید هم دلایل دیگر. اما وقتی بازار برای مدت طولانی منفی می شود و هیچ برگشت خاصی هم در آن اتفاق نمی افتد، اصلا در زمان فروش، فروشنده دلیل تصمیم اش را نمی داند. در واقع زمانی که به اواخر موج نزولی نزدیک می شویم، دیگر دلیل مشخصی برای فروش وجود ندارد و فرد با یک حس خشمی فقط می خواهد از دست نماد راحت شود. حتی اگر یک هفته بعد از ایشان دلیل این تصمیم پرسیده شود، نمی تواند دلیل قانع کننده ای دهد. منظور ما این نیست که روند منفی تمام شد، در واقع ممکن است مثلا چند روز دیگر بازهم شاهد یک منفی جانانه باشیم. منظورمان این است که حتی در روزهای آتی اگر این منفی های سنگین شکل گرفت بازهم دلیل مشخصی برای تصمیم عنوان نخواهد شد. برعکس این حس خشم در حس شیدایی بازارهای صعودی هم وجود دارد. در واقع آنجا هم فرد دلیل خرید سهام را دقیق نمی داند و فقط می خواهد بخرد. در روز تکراری بعد از منفی های سنگین شاهد ارزش معاملات خرد 3300 میلیارد تومانی بودیم و بازار نصف و نیمه مثبت خورد.
گزارش و تجدید
امروز نمادهایی که گزارش های خوبی داده بودند و هفته ی قبل مورد توجه بودند مجددا مثبت خوب خوردند. نمادهایی مثل
#حسینا #خکار #حفاری #پکویر و امثالهم با رویکرد عملکردی مثبت خوردند. نمادهای دیگری مثل ذوب هم براساس داستان و برنامه تجدید ارزیابی مثبت خوردند. در مجموع اما فعلا تحول خاصی در بازار وجود ندارد که خرید با هیجان و سریع را توجیه کند. با اینکه بازار در سطح ارزندگی خوبی قرار دارد اما بهتر است فعلا با دید مثلا 6 ماهه به بازار نگاه کرد و با این فرض اقدام به خرید کرد. در کوتاه مدت هنوز شرایطی که نیاز به عجله را توجیه کند نداریم.
چشم انداز آتی
بورس و سایر بازارها به شدت به دو متغیر کلان وابسته هستند. متغیر اول نرخ ارز است و متغیر دوم سیاست های پولی بانک مرکزی. البته مثلا سیاست یارانه ای و سیاست مالی (بودجه ای) دولت نیز مهم است اما سطح اهمیت دو متغیر اول ذکر شده به شدت نسبت به بقیه متغیرها بیشتر است. در مورد نرخ ارز بررسی صادرات، واردات، تقاضای خروج سرمایه و تقاضای سفته بازی نشان می دهد بیشترین فاکتور تاثیر گذار بر کنترل نرخ ارز، افزایش عرضه ناشی از افزایش صادرات نفتی و همچنین دسترسی به ارزهای بلوکه شده است. البته چشم انداز افزایش عرضه، اثر نهایی بالایی در کاهش تقاضای سفته بازانه دارد. سایر اقلام صادراتی، مجموع واردات و تقاضای خروج سرمایه در 7 ماهه ابتدای تغییر چندانی نسبت به سال گذشته نداشته است. یا اگر هم داشته بیشتر تراز ارزی را منفی تر کرده تا مثبت و به نوعی محرک رشد قیمت ارز بوده. اما ارز نفتی کاملا توانسته شرایط را کنترل کند. به همین دلیل برای بررسی روند آتی سرمایه گذاری، چک کردن میزان صادرات نفت می تواند مهمترین کمک کننده به ما در تخمین نرخ ارز در ماه های آتی باشد.
سیاست پولی
اما در متغیر دیگر چه خبر است؟! بانک مرکزی برای کاهش تقاضا روی کالاهای مختلف در بازارهای مختلف به شدت ایجاد پول را کنترل می کند. هم رشد پایه پولی کاهش پیدا کرده و هم رشد نقدینگی. از سوی دیگر رشد ترازنامه ی بانک ها را نیز به شدت کنترل می کند. البته چون تمایلی به افزایش نرخ بهره ندارد، فعلا نرخ های رسمی را کنترل می کند و اجازه رشد به بالاتر از 24 درصد را نمی دهد اما در بازار بدهی و نرخ های سود غیررسمی سپرده، نرخ موثر 30 درصد چیز رایجی برای سررسید های یکساله شده است. اما به نظر می رسد این سیاست شدید انقباضی تا زمانی که دولت چندان به تامین مالی نیاز ندارد ادامه پیدا کند و به محض نیاز دولت به انتشار بیشتر اوراق یا استقراض، سیاست بانک مرکزی تغییر کند. دولت چه زمانی تامین مالی بیشتری خواهد خواست؟! هر زمان که درامد نفتی کاهش پیدا کند. البته در ماه های پایانی سال به دلیل عدم تحقق بودجه حداقل به اندازه 400 همت، نیاز به 200 همت انتشار اوراق بیشتر یا استقراض بیشتر وجود خواهد داشت. اما حتی چاپ پول در این ابعاد نیز نمی تواند محرک بازارها باشد و تنها می تواند کمی رکود و رخوت را کاهش دهد. پس بازهم چک کردن صادرات نفت می تواند مهترین فاکتوری باشد که باید در نظر بگیریم
(حسن کاظم زاده )
1402/08/07
@bourse_informations