View in Telegram
«دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی» (تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۴۰۳). امید طبیب‌زاده نام بنده در زمرهٔ اعضای شورای علمی این کتاب آمده است، و بنده نیز پیش از انتشار کتاب، حسب وظیفه، نکاتی را به نویسندگان محترم کتاب متذکر شدم که بخشی پذیرفته شد و بخشی نشد. آنچه در زیر می‌آید به همان بخش‌هایی مربوط می‌شود که مورد تایید دوستان قرار نگرفت. شاید بزرگ‌ترین ایراد کتاب حاضر این باشد که مؤلفان محترم آن تصور کرده‌اند احکام مترتب بر زبان گفتار، لزوما بر زبان نوشتار هم حاکم است، حال‌این‌که مطلقا چنین نیست. دستور زبان می‌تواند تجویزی باشد یا نباشد، اما دستور خط همواره و درهمه‌حال تجویزی است و اساساً چیزی با عنوان «دستور خط توصیفی» یا «دستور خط غیرتجویزی» وجود ندارد! جالب است که واژۀ «دستور» در «دستور خط»، نه به‌معنای «گرامر»، بلکه به همان معنای «توصیه، دستور و یا تجویز» به‌کار رفته است. هرآنچه اهل زبان در گفتار طبیعی و در جامعه زبانی خود بر زبان می‌آورند صحیح است و شایستگی توصیف شدن دارد، اما هرآنچه آنان در «گفتار نوشتاری» (ص 12) بر قلم (یا صفحه‌کلید) خود جاری می‌کنند لزوماً صحیح نیست و ارزش ثبت شدن در هیچ فرهنگی را ندارد. نویسندگانِ کتاب حاضر، مواردی چون «تفرع» (طفره)، «ثابق» (سابق)، «حلاک» (هلاک)، «خاب» (خواب)، و «خطشه‌دار» (خدشه‌دار) و مانند آن را (ص ۵۷-۸۵ کتاب)، زیر عنوان پوششی «نونویسی» دسته‌‌بندی می‌کنند و تصریح می‌کنند که «نونویسی‌های موجود در فضای مجازی به‌هیچ‌وجه از مقولۀ کاربردهای افسارگسیخته و بی‌قاعده به شمار نمی‌روند، بلکه بنا به ضرورت، از قواعدی پیروی می‌کنند که در ذهن کاربران فارسی‌زبان مشترک است و هریک از آنها به فراخور و در بافت‌های گوناگون به کار گرفته می‌شود» (ص ۲۵). واقعیت این است که اگر فردی در فضای مجازی از کلمات فوق استفاده کند (یا از موارد دیگری مانند «مضخرف» (مزخرف)، «مطمعن» (مطمئن)، «مغنعه» (مقنعه)، «مقول» (معقول) (همه برگرفته از کتاب ص ۵۷-۸۵))، مرتکب خطای املایی شده است، و دیگر این‌که «گفتاری‌نویسی» یا «شکسته‌نویسی» به‌هیچ‌وجه جواز غلط‌نویسی به کسی نمی‌دهد. نویسندگان کتاب در جای دیگر تصریح کرده‌اند که «همۀ قواعد شکسته‌نویسی معرفی شده در طبیب‌زاده (۱۳۰۸ الف) در قالب نونویسی‌های آوایی-ساخت‌واژی می‌گنجند و تمامی آنها در داده‌های فضای مجازی دیده می‌شوند، اما براساس نتایج به‌دست‌آمده، شکسته‌نویسی و نونویسی فارسی در فضای مجازی از تعداد و تنوع بیشتری برخوردار است» (ص ۴۴). همان‌طور که گفتیم موارد غلط را به‌هیچ‌وجه نباید ذیل عنوان «نونویسی» یا هر عنوان دیگری در هیچ فرهنگی مدخل کرد، زیرا حدی بر این گونه موارد وجود ندارد و مثلاً هرچه نویسندگان در این فضا «بی‌سوادتر» باشند، به تعداد این موارد بیشتر اضافه می‌شود؛ دیگر این‌که اقلامی چون «مصطراح» (مستراح)، «معدب» (مؤدب)، «مقسر» (مقصر) (همه برگرفته از کتاب ص ۵۷-۸۵) و بسیاری موارد دیگر، نه به شکسته‌نویسی مربوط می‌شوند و نه به «دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی»! خلاصه این‌که اگر این نونویسی‌ها، یا درواقع اغلاط املایی را از فرهنگ حاضر حذف کنیم، و این عملی است که حتماً باید رخ دهد، تقریباً چیزی باقی نمی‌ماند جز همان کتاب کوچک طبیب‌زاده+ (۱۳۰۸ الف). عنوان کتاب «دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی» است اما نویسندگان تصریح می‌کنند که: «این دستور خط بر آن نیست که مجموعۀ قواعدی را برای نگارش در فضای مجازی تجویز کند» (ص ۱۴)! حال باید پرسید اصولاً چرا فرهنگستان زبان و ادب فارسی باید «دستور خطی» منتشر کند که هدفش تجویز نیست؟ دیگر این‌که عبارت «فارسی غیر رسمی» نیز در عنوان این کتاب خالی از ایراد نیست و حق مطلب را چنان‌که باید ادا نمی‌کند، زیرا «فارسی غیر رسمی» می‌تواند شامل تمام گونه‌های فارسی بجز فارسی رسمی معیار نیز بشود؛ مثلاً فارسی اصفهانی، فارسی مشهدی، فارسی کاشانی و غیره. بنده عنوان «فارسی گفتاری معیار ایران» را که هم دقیق‌تر و شفاف‌تر است و هم مبین وجود نوعی دوربان‌گونگی در زبان فارسی است، به‌جای عبارت مبهم «فارسی غیر رسمی» پیشنهاد می‌کنم. + امید طبیب‌زاده ، «فارسی شکسته؛ دستورخط و فرهنگ املایی»، تهران، کتاب بهار، ۱۳۹۸، ۷۵ صفحه. @Bookcitycc
Telegram Center
Telegram Center
Channel