- چیزی فراتر از یک زلزله
سقوط رژیم اسد در پی جنگ دو ماههٔ لبنان، چیزی فراتر از یک زلزلهٔ استراتژیک در منطقه خواهد بود. نه سال پیش نوشتم بقای رژیم اسد بدترین و ترسناکترین پیام سیاسی ممکن را دارد: یک حکومت در معرض سرنگونی در نتیجهٔ شورش اکثریت مردم، میتواند با توسل به بالاترین سطح قابل تصور از خشونت و توحش و قتل عام صدها هزار نفر از شهروندان سرپا باقی بماند، بدون اینکه کوچکترین امتیازی داده یا تغییری ایجاد کند. این پیام شوم تأثیرات منفی بسیاری در منطقه داشت اما امروز خوشبختانه این موج معکوس خواهد شد.
از سوی دیگر بقای حکومت اسد به معنای ادامه حیات تنها بازمانده از الگویی شوم و منحوس یعنی ناسیونالیسم غربستیز و فاشیستی عرب بود. آخرین بازمانده از جنبش خونآشام ضداستعماری و ضدامپریالیستی جهان عرب که با عبدالناصر و میشل عفلق آغاز شد و با عبدالکریم قاسم، برادران عارف، امین حافظ، صدام حسین، حافظ اسد، قذافی، یاسر عرفات و ابونضال ادامه یافت.
میراث این جنبش به جز دریای خون و شکنجه، تباهی اقتصادی و ترور و تجاوزگری در خارج از مرزها، چیزی نبود. امروز افرادی از زندانهای سوریه آزاد میشوند که به سبب یک اعتراض ساده پنجاه سال در بدترین شرایط زندانی بودهاند و یا به سبب بیتوجهی به ایست بازرسی چهل سال زندانی شدهاند.
حکومت اسد از جنس حکومت صدام بود که در آن پلیسهای راهنمایی و رانندگی اسلحه و مجوز دستگیری داشتند و برخی افراد به سبب جرائم راهنمایی و رانندگی، هیچگاه از سیاهچالها زنده بیرون نیامدند و نیز از تبار دولت قذافی بود که در آن میشد هزار نفر از افراد قبیلهای را به سبب مخالفت با ازدواج دختر قبیله با رهبر زنده به گور کرد. اسد، صدام و قذافی خویشاوند سیاسی ابونضال رهبر منشعب از ساف بودند که مخالفانش را با دست خود قطعه قطعه میکرد و در زیر میز کار و باغچه خانه شخصیاش دفن مینمود. بله این چهرهٔ واقعی حکومت چپگرا و ضداستعماری عربی بود.
جنبش ضداستعماری/ضدامپریالیستی جهان عرب همان بود که بمباران غیر نظامیان با سلاح شیمیایی را توسط عبدالناصر در یمن بنیان گذاشت و بعداً بدست حافظ اسد، بشار و صدام حسین در برابر شهروندان خودشان در ابعاد مافوق تصوری تکرار کرد. این جنبش همان بود که نمایندهاش قذافی تظاهرات انبوه مردم غیر مسلح را با بمبهای سنگین میگهای ساخت شوروی سلاخی کرد. این نوع اتفاقات، جای دیگری از جهان رخ ندادهاند.
توس تهماسبی
@BonyadVarahram