View in Telegram
- سراب ایدئولوژی و روشنفکران پرت سال‌ها گذشت تا روزگار دست تهی مدافعان ایدئولوژی‌زدهٔ چپ را بگشاید و پس از جنایات وحشتناک، سراب جامعهٔ بی‌طبقه را آشکار سازد. سه سال و نیم پس از مرگ استالین، خروشچف در بیستمین کنگرهٔ حزب کمونیست اتحاد شوروی در میان بهت و حیرت رهبران و هیأت‌های نمایندگی احزاب کمونیست از سراسر دنیا از حقایق ناگفته گفت. از خیانت‌ها به آرمان کمونیست، از حکومت وحشت استالین، از تصفیه بر سر قدرت با اتهام مزدوری دشمن، از دادگاه‌های فرمایشی، از بلوف عدالت و مساوات و اشتباهات بزرگ در جنگ که به بهای خون هزاران روس تمام شده بود و در نهایت هشدار داد که اگر فکری نکنند، سقوط نزدیک است! در ایران اما اگر از ساده‌اندیشی عوام بگذریم، نقش نخبگان و روشنفکران در ترویج جریان چپ رمانتیک در سال‌های پیش از انقلاب تأسف‌آور است. چه آن‌ها که قلمی داشتند و چه آن‌ها که زبانی جهت هدایت مردم، همگی رقم مغلطه بر دفتر دانش زدند! از روشنفکران کتاب خوانده و فرنگ رفته چون «داریوش شایگان» تا قلم به دستانی چون «جلال آل‌احمد»، «صمد بهرنگی»، «بزرگ علوی» و «غلامحسین ساعدی» و شاعرانی چون «سیاوش کسرایی»، «خسرو گلسرخی» تا سخنرانانی چون «علی شریعتی»! همچنین نوعی جریان چپ التقاطی درایران شکل گرفت که اندیشه‌های مذهبی را با مارکسیسم درهم آمیخت و از دین سلاح ایدئولوژیک ساخت و آن را به ابزاری برای مبارزهٔ سیاسی بدل کرد بدون آنکه به سرانجام کار بیندیشد و دریابد که در جامعهٔ ناآگاه و غیر دموکراتیک، به سبب اتوریتهٔ مذهب، سرانجام قدرت به‌دست مدعیان دین خواهد افتاد. داریوش شایگان در این مورد اعترافی اینگونه دارد: «ایران در سال‌های دهه‌های چهل و پنجاه داشت جهش می‌کرد. ما از آسیای جنوب شرقی آن موقع جلوتر بودیم، ولی بعد آن‌ها پیش افتادند و موفق‌تر شدند. علت عدم موفقیت ما به نظر من این است که ما شتاب تغییرات را تحمل نکردیم. حالا چرا؟ نمی‌دانم. همچنین ما روشنفکران آن دوره هم پرت بودیم و تحلیل درستی ازجایگاه خود در جامعه و جامعۀ خود در جهان نداشتیم. می‌توانم این را به عنوان یک اعتراف بگویم که ما روشنفکران جایگاه خود را ندانستیم و جامعه را خراب کردیم. یکی دیگر از آسیب‌های جامعۀ ما در آن هنگام چپ‌زدگی شدید بود که با اتفاقات بیست‌وهشتم مرداد هم تشدید شد و قهرمان‌گرایی بیش از پیش در جامعه فراگیر شد. ما باید گام نهادن در مسیر صنعت و پیشرفت را از مونتاژ آغاز می‌کردیم. جالب بود که روشنفکران آن دوره از این مونتاژ به بورژوازی کمپرادور یاد می‌کردند. بسیاری از روشنفکران اروپایی نیز چپ‌زده بودند، منتها در آن‌جا تعادل برقرار بود. رمون آرونی بود در مقابل سارتر ولی این‌جا رمون آرونی نبود، کسی جلوی چپ‌ها نبود. ما با اسطوره‌ها زندگی می‌کنیم و این بسیار بد است و یکی از نتایج چپ‌زدگی است. نسل کنونی جوانان ایران، شعورشان از نسل ما بسیار بیش‌تر است، زیرا در دنیای دیگری زندگی می‌کنند. مخصوصاً زنان ایرانی بسیار جهش کرده‌اند. باید اعتراف کنم شرمنده‌ام که نسل ما گند زد!» سعید قاسمی‌نیا @BonyadVarahram
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily