- نه، خمینی انقلاب ۵۷ را ندزدید!
اگر معیار موفقیت یک انقلاب را تحقق آرمانهای بانیان آن انقلاب بدانیم، آن وقت میشود گفت که انقلاب اسلامی اتفاقاً انقلاب موفقی بود. جمهوری اسلامی بخش بزرگی از آرمانهای آن انقلاب را محقق کرد. گیرم آن آرمانها تبعاتی داشتند که مردمی که در سال ۵۷ به خیابان آمدند از آنها غافل بودند.
انقلاب تغییر بسیار بزرگی است. انقلاب علاوه بر اینکه حکومت را تغییر میدهد، علاوه بر اینکه حاکمان را تغییر میدهد، ارزشهای حاکم بر جامعه را هم تغییر میدهد. در واقع انقلاب علیه ارزشهای حاکم شکل میگیرد، آنها را ساقط میکند، و ارزشهایی بهکل متضاد آنها را بر جامعه حاکم میکند.
برای درک بستری که انقلاب اسلامی در آن رخ داد باید به ایران دههٔ ۵۰ نگاه کرد. ایران دههٔ ۵۰ مشخصههایی دارد، ایرانی است که یک رشد اقتصادی چشمگیر را تجربه کرده است. ایرانی است که به کمک رشد اقتصادی، انقلاب سفید و قوانین حمایت از خانواده، تبعیض جنسی و فاصلهٔ طبقاتی در آن کاهش یافته است. ایرانی است که روابطی حسنه هم با بلوک شرق و هم با بلوک غرب دارد. ایرانی است که دارد با تمام توان به سمت غرب حرکت میکند. میخواهد بیشتر و بیشتر شبیه یک جامعهٔ غربی شود. و انقلاب دقیقاً بر ضد این ارزشها شکل گرفت. انقلابیون ۵۷ این ارزشها را نمیپسندیدند و بر ضد این ارزشها شوریدند.
انقلابیون ۵۷ وقتی از استقلال صحبت میکردند، منظورشان این نبود که ما روابطی متعادل و متناسب با همهٔ کشورهای جهان داشته باشیم، این عامل که در ایران دههٔ ۴۰ و ۵۰ وجود داشت. آنها بر ضد آن روابط محترمانه انقلاب کردند. آنها میخواستند ایران به جبههٔ نخست مبارزه با آمریکا و اسرائیل بدل گردد.
وقتی از آزادی صحبت میکردند، منظورشان این درک امروزی ما از آزادی که نبود. آنها در جامعهای زندگی میکردند که آزادیهای اجتماعی در بالاترین سطح وجود داشت، اسلامگراها و چپها هم که به آزادی سیاسی معتقد نبودند. اساساً انقلاب در بستری رخ داد که شاه به دنبال باز کردن فضای سیاسی بود. منظور آنها از آزادی این بود که ما بتوانیم به سفارت هر کشوری که خواستیم حمله کنیم، پرچم هر کشوری را که خواستیم آتش بزنیم، هر کشوری را که خواستیم تهدید کنیم. انقلاب ۵۷، انقلابی بود بر ضد روند مدرنیته، بر ضد نزدیک شدن ایران به غرب، انقلابیون بر ضد این ارزشها انقلاب کردند.
این آرمانها تبعات داشتند که به چشم مردم آن روز نمیآمد. مردم آن روز نمیدیدند که پشت کتاب «امت و امامت» شریعتی چه ایدههای خطرناکی خوابیده. نمیدیدند با تصاویر قهرمانگونه از چهگوارا، و مبارزهٔ کاسترو با آمریکا، جامعهای به روز سیاه میافتد و به انزوای بینالمللی کشیده میشود.
وقتی شما بر ضد ارزشهای مدرن انقلاب میکنید، وقتی حکومت رؤیاییتان مدینهٔ محمد و کوفهٔ علی است، وقتی معتقدید در غرب زنان به کالا بدل شدهاند، رهبر انقلابتان هم کسی جز خمینی نمیتواند باشد، حکومتی که در فردای پیروزی انقلاب حاکم میکنید هم چیز بهتری از جمهوریاسلامی نمیتواند بشود.
خمینی انقلاب اسلامی را ندزدید، خمینی رهبر طبیعی آن انقلاب بود. امروز هم همین است، جمهوری اسلامی ارزشهایی را بر این جامعه حاکم کرده که ما از آنها بیزاریم. ما میخواهیم بر ضد آن ارزشها انقلاب کنیم. انقلاب ما هم اگر پیروز شود، ارزشهایی را بر این جامعه حاکم میکند که ارزشهای ماست. در این ارزشها باید دقیق بود. ما ابداً به دنبال ایدههای خارقالعاده نیستیم. ما به دنبال ایدههایی نیستیم که در هیچ کشور دیگری با مختصاتی مشابه ایران اجرا نشده باشد، و تبعات آن ایدهها سنجیده نشده باشد. ما به دنبال حکومتی هستیم بهغایت معمولی که امتحانش را پس داده باشد. حکومتی که بتواند گردش آزاد قدرت و یک رفاه اقتصادی معقول به وجود آورد. میان شهروندانش مستقل از مذهب، جنسیت، گرایشات جنسی و خاستگاه اجتماعی فرقی نگذارد. تمامیت ارضی ایران را حفظ کند و ما را به دام جنگهای داخلی، منطقهای و جهانی نکشاند. دین را مهار کند و مانع حضورش در قدرت شود.
ما اگر بر سر این ارزشها بمانیم. به صرف اینکه ایدهای زیباست، چشم بر تبعات آن نبندیم. نگذاریم چپهایی که در آن سوی جهان نشستهاند، یکبار دیگر ما را به موش آزمایشگاهی خویش بدل کنند، آن وقت حکومتی که در فردای پیروزی این انقلاب بر سر کار خواهد آمد هم چیزی خلاف انتظارات ما نخواهد بود. ما دو بار در قرن گذشته انقلاب کردیم. فرآیندهای سیاسی و تبعات آنها در ایران، جانهای بیشماری را گرفته است. ظاهراً مجبوریم که یکبار دیگر انقلاب کنیم. هدف ما باید این باشد که این انقلاب به آخرین انقلاب ایران بدل گردد. این دینی است که همهٔ ما به کشتهشدگان راه آزادی داریم.
بامداد.ا
@BonyadVarahram