🔷 برگرفته از کتاب گاه شماري و جشن هاي ايران باستان 🔶نوشته و پژوهش : #هاشم_رضي
⬜️يلدا و مراسمي كه در نخستين شب زمستان و بلندترين شب سال برپا مي كنند، سابقه اي بسيار دراز داشته و مربوط مي شود به ايزد مهر كه در گفتار جشن مهرگان درباره اش سخن رفت. اين رسوم ويژه ي آريايي هاست و بخصوص پيروان آيين مهر، هزاران سال است آن را در ايران زمين برپاي مي دارند. شب يلدا، شب زايش و تولد مهر است كه به يادگار آن جشن برگزار مي شد. ريشه ي اين باور و اعتقاد بر مي گردد به گاه شماري و انديشه هايي كه ايرانيان مهري دين از آن داشتند.
⬜️چنانكه اشاره شد، سابقه ي شب يلدا، يا چنانكه امروزه اصطلاحاً نامي است شب چله چندين هزار سال در ايران سابقه داشته و اولين روز زمستان يا نخستين شب زمستان بوده كه زايش خورشيد يا جشن تولد مهر، خورشيد شكست ناپذير بوده است. مردم عهود دور و گذشته، كه پايه ي زندگي شان بر كشاورزي _چوپانی قرار داشت و در طول سال، با سپری شدن فصول و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیت هاشان را بر اثر آن تنظيم مي كردند. ⬜️روشني و روز و تابش خورشيد و اعتدال هوا در نظرشان مظاهر نيك موافق و ايزدي بود. تاريكي و شب و سرما را نيز از اعمال اهريمن مي پنداشتند. ملاحظه مي كردند كه در بعضي ايام و فصول روزها بسيار بلند مي شود. به همان نسبت بلندي، از روشني و نور خورشيد بيشتر استفاده مي كردند و مي نگريستند كه شب ها كوتاه است. كم كم اين اعتقاد بر ايشان پيدا كه نور و روشني و ظلمت و تاريكي مرتب در نبرد و كشمكش هستند، گاه خورشيدو فروغ چيره شده و ساعات بيشتري در پرتو خود مردم را نيرومند نگاه مي دارد و گاه مقهور تاريكي واقع شده ساعات كمتري با فروغ و تابش اندكي فيض مي رساند.
⬜️در طول سال دريافتند كه كوتاه ترين روزها، آخرين روز پاييز ، يعني روز سي ام آذرماه و بلندترين شب ها، شب اول زمستان ، يعني نخستين شب دي ماه است. اما بلافاصله پس از اين بلندترين شب سال، از آغاز دي، روزها به تدريج بلندتر و شب ها كوتاه تر مي شود. خورشيد هرروز بيشتر در آسمان مي پايد و نور و گرمي نثار مي سازد، به همين جهت آن شب را يلدا ناميدند، يعني تولد، زايشِ خورشيد شكست ناپذير ، و آنرا آغاز سال قرار دادند، يعني انقلاب شتوي و آغاز زمستان ، چنانكه شرح آن در بخش نخستين گذشت. اقوام قديم آريايي، از هند و ايراني- هند و اروپايي جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان مي گرفتند. به ويژه «ژرمنی ها عید تولد آفتاب را در آغاز زمستان گرفته و آن ماه را به خدای آفتاب نسبت می دادندو این بی تناسب نیست، چه واقعاً آغاز زمستان مثل تولد جديد خورشيد است كه از آن روز در نصف كره ي شمالي رو به افزايش و ارتفاع و درخشندگي مي گذارد و هرروز قوي تر مي شود. به قول بيروني در آثار الباقيه، ص ٢٥٥، روز اول ماه دي ، خور نيز ناميده مي شد و در قانون مسعودي نسخه ي موزه بريتاني لندن خره روز ثبت شده، اگرچه در بعضي مآخذ ديگر خرم روز ناميده شده است. » ⬜️آشکارا است که به موجب بلندترین شب که تاریکی بیشتر در زمین می پایید که مظهر اهریمن است، این شب را نحس و بدیمن می شمردند. در برهان قاطع ذیل واژه یلدا چنین آمده : یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جدی و آخر قوس باشد، و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب آفتاب به برج جدی تحویل می کند، و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد، و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.