#داستان_چفیهکاربرد
#چفیه را نمیتوان به نگارش درآورد ولیکن بنا به ضرورت تعدادی را برای روشن شدن بعضی اذهان مینگاریم
#چفیه در دل شب
#سجاده نماز عشق بود
#زیرانداز در هنگام استراحت و
#ملحفه در هنگام خواب
در زیر آفتاب شدید و خواب قیلوله
#سایبان بود
چفیه در هنگام شناسایی منطقه و جنگهای چریکی
#نقاب میگشت
به هنگام نیاز,
#بند اسلحه،
#کمربند و فانسقه می شد
صبح و ظهر و شام
#سفره بود
هنگام حمام
#حوله موقع گرما
#عرق_گیر،
وقت سرما
#شال کمر بود
#محافظ گرد و خاک بر روی صورت بود
وقت نبرد همچون
#شال برگردن بسیجی میدرخشید، اما زمانی که عملیات تمام میشد چفیه
#خون_آلود بود و آن بسیجی شهید زمانی که منطقه جنگی به شیمیایی آلوده میگشت
#پارچه نمناکی بود جلوی بینی
چفیه در زمزمههای دل شب
#میزبان بود، میزبان
#اشکهای عاشقان
#پیش_بند آرایشگاههای صلواتی،
در موقع لزوم
#طناب،
هنگام مجروح شدن
#برانکارد،
#باند زخم،
هنگام دستگیری دشمن
#دستبند و
#چشم_بند،
#بقچه حمام ،
وسیله
#آتل بندی یک مجروح،
تور ماهیگیری در کنار اروندرود و
در هنگام گرما
#بادبزن و آری شما کدام وسیله را سراغ دارید که آنقدر
#ساده باشد ولی در عین حال این همه کار انجام دهد،
#چفیه پارچه سادهای بیش نیست ولیکن میتواند سمبل
#ساده_زیستی باشد
همانطور که
#رهبرمعظم انقلاب حضرت آیه الله
#خامنهای با استفاده از این وسیله
#مقدس ما را به گذشته زیبای ایثارگران دفاع مقدس پیوند می دهد...
@bisimchi1