☘️ آتش به اختيار
📌 #حکیم_انقلاب اسلامي که معمولا بياناتشان در ديدار با مجموعههاي دانشجويي از جذابيت و ممتازي خاصي برخوردار است، چند روز پيش نيز ميزبان جمعي از اين قشر فرهيخته بودند. معظم له ابتدا به سخنان نمايندگان دانشجويان گوش دادند و در ادامه با ايراد سخنراني به بخشي از سوالات و نکات ايشان پاسخ ارائه کردند. رهبري در بخشي از کلامشان با انتقاد از نگاهي که معتقد است "نميشود کاري کرد"! و اين مستاصل بودن را به ناکارآمدي سازمانها و نهادهاي فرهنگي مسئول مربوط ميدانند، چنين جواب ميدهند که: «من به همهي آن هستههاي فکري و عملي جهادي، فکري، فرهنگي در سرتاسر کشور مرتّباً ميگويم: هرکدام کار کنيد؛ مستقل و به قول ميدان جنگ،
#آتش_به_اختیار» ايشان در ادامه ضمن پذيرش انتقادات جدي به دستگاههاي مرکزي فکر و فرهنگ و سياست و ... ، بر اين مساله تاکيد ميکند که اين ضعف و ناکارآمدي نميتواند بهانه و توجيهي براي عدم فعاليت تشکلهاي انقلابي و هسته هاي مردمي باشد.
📌 شايد بتوان گفت حکيم انقلاب اسلامي در اين کلام يکي از باورهاي خود را - که نشانههاي اعتقاد به آن را ميتوان در روند بيانات معظمله در سالهاي گذشته نيز دنبال نمود - با صراحت بيشتري بيان داشتهاند. بنظر ميرسد ايشان اگر پيش از اين بر اين باور بودند که نهادها و دستگاهاي فرهنگي نقش کليدي و محوري در عرصه فرهنگ دارند، اين بار با کمي تغيير نظر و نااميدي از اصلاح سهل الوصول و زود بازده ساختارها و کارآمدسازي آنها، از گسترش نقش بازيگران مستقل و تشکلهاي مردم نهاد و محوريت ايشان در عرصههاي فرهنگ سخن گفته اند.
📌 اين گزارهها را ميتوان در ذيل راهبرد "
#مردمی_کردن_فرهنگ" ساماندهي نمود. مردمي کردن فرهنگ به معنا کاستن از تصديگري دولت و افزايش مسئوليت و اختيارات تشکلهاي "خودجوشي" است که پايه آن را جمعهاي محدود مردمي تشکيل ميدهند و معظم له در اين سالها بارها تاکيد بر شکل گيري و گسترش آنان دارند.
📌 به عنوان نمونه معظم له در سوم خردادماه سال گذشته می فرمایند: «جوانهاي مؤمن و حزباللّهي و انقلابي کارهاي فرهنگي
#خودجوش را رها نکنند و دنبال بکنند» پيش از اين نيز در اول روز از سال 1393 تاکيد داشتند: «من ميخواهم بگويم آن جوانهايي که در تهران، در شهرهاي گوناگون، در استانهاي مختلف، در خود مشهد، در بسياري از شهرهاي ديگر کار فرهنگي ميکنند، با ارادهي خودشان، با انگيزهي خودشان کار را هرچه ميتوانند بهطور جدّي دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همين گسترش کار فرهنگي در بين جوانهاي مؤمن و انقلابي، نقش بسيار زيادي را در پيشرفت اين کشور و در ايستادگي ما در مقابل دشمنان اين ملّت، ايفا کرده است.»
📌 فروکاستن از نقش آفريني و اثرگذاري نهادها و ساختارها و تعيين کنندگي بيشتر بازيگران ميتواند، تحولي اساسي در عرصه فرهنگ باشد و در ميان صاحبان انديشه و هنر و فرهنگ نقش کليدي و محوري خواهند داشت.
📌 نکته قابل ملاحظه پاياني که ميتواند مانعي براي به رسميت شمردن تفسيرهاي انحرافي از کلام حکيم انقلاب باشد آن است که آنچه آشکار است اقدام مبتني بر الگوي "آتش به اختيار"، خود مقيد به چارچوب و اصولي است که بدون رعايت آن نميتوان اقدامات صورت گرفته را اقدام مدنظر حکيم انقلاب اسلامي دانست. شايد مهمترين چارچوبها را بتوان؛ رعايت حدود شرعي، پايبندي به مرزهاي اخلاق، عقلانيت و تدبير، قانون و منافع ملي برشمرد که دستور "آتش به اختيار" حکمي براي عبور از چهارگانه فوق نخواهد بود. به واقع "آتش به اختيار" مرزها را جابجا نميکند، بلکه موتور تحرک را نه در بيرون از مرکز تصميمگيري تشکلهاي
خودجوش و انقلابي که در درون آن تعريف ميکند و ايشان را دعوت به تدبير و تصميمگيري و اقدام در چارچوب مرزهاي برشمرده مي نماید.
📌دستور آتش به اختيار حاوي اين پيام است که تشکلهاي انقلابي نبايد منتظر برنامه ريزي و ريل گذاري مجموعههاي بالادستي باشند و در صورت عدم اقدام آنان، مسئوليت را از دوش خود سلب شده ببينند و چنين مدعي شوند که چون دست اندرکاران عرصههاي مختلف در اين زمينه اقدامي نکرده اند، لذا مسئوليتي متوجه ما نخواهد بود! بلکه بلعکس رفع مشکلات موجود در عرصههاي مختلف فکري، فرهنگي و علمي، نه امري متمرکز و مديريت شده، بلکه عرصه اقدام فردي و واجبي عيني است که تشکلهاي انقلابي خود بايد در اين زمينه تصميم ساز و پيشگام باشند.
🔹 در این باره سخنان دیگری باقی مانده که خواهم نوشت ...
@bimemoj