حاکمانی که فریب دروغ های تبلیغاتی حکومت خودشان را خوردند
پروپاگاندا، یا تبلیغات سیاسی، برای دیکتاتورها در حکم شمشیر دو لبه است.فایده پروپاگاندا برای دیکتاتور، ذهنشویی عمومی و بسیج مردم حول آرمانهای واهی و تحریف واقعیتهاست ؛ مقولهای که برای بنده و شما کاملا آشناست و نیاز به توضیح اضافه ندارد. اما پروپاگاندا زمانی برای دیکتاتور خطرآفرین و مهلک میشود که او دروغهایی را که دستگاه تبلیغاتی خودش ساخته و پرداخته راست میانگارد و بر همین اساس سیاستگذاری میکند و ماشین حکومتیاش را به جلو میراند.
استالین در زمانی که میلیونها نفر از مردم شوروی به دلیل سیاست های غلطش بر اثر گرسنگی در حال مرگ بودند تحت تاثیر فیلمهای تبلیغاتی سینمای شوروی گمان میکرد که دهقانان شوروی در اوج رفاه و تنعم به سر میبرند و میزهای غذای آن ها از فرط سنگینی تاب ورداشته و آنها از صبح تا شب کار دیگری ندارند جز خوردن و نوشیدن و بالالایکا زدن و رقصیدن در دور میزهای پر از کباب و شراب.او عاشق تماشای فیلم «ولگا،ولگا» بود که در آن تصویری شاد و سرخوش از زندگی در شوروی دهه سی ارائه شده است.میگویند حداقل بیست بار این فیلم موزیکال را تماشا کرد.و استالین که در طول حکومتش ندرتا از کاخ کرملین بیرون میآمد با اتکا به همین فیلمها و تصاویری که در سینمای خصوصیاش میدید سیاست مرگبار کشاورزیاش را طراحی کرد و موجب مرگ صدها هزار دهقان کشورش شد و گناه هر اعتراض و مخالفت و قصوری را هم به گردن دشمن خارجی و عوامل داخلیاش انداخت.
چائوشسکو،حاکم دیکتاتور رومانی،سه ماه مانده به سرنگونی و اعدامش با آرای نود و هفت درصد به اصطلاح نمایندگان مردم برای یک دوره دیگر رییس جمهور کشورش شد.او با اتکا به دروغ های رسانههای خودش واقعا خیال میکرد که نود و هفت درصد مردم طرفدارش هستند و عامه مردم او را میپرستند.آنقدر از محبوبیت و جایگاه محکم خود در رأس قدرت مطمئن بود که شورش عمومی مردم کشورش را باور نکرد و آن را اغتشاش مشتی فریبخورده خارجی تصور کرد.او در حساسترین دوران حکومتش ،که مردم خود را برای سرنگونیاش آماده میکردند، برای یک سفر رسمی عازم ایران شد.او فقط زمانی پی به واقعیت برد که صدای مخالفان را در یکی از همان تظاهراتهای به اصطلاح میلیونی پروپاگانداییاش شنید.که البته دیگر خیلی دیر بود.بهت و حیرت او در آن تظاهرات باید برای هر دیکتاتوری عبرت انگیز باشد هر چند که دیکتاتور ها هرگز هیچ درسی از تاریخ نمیگیرند و محکوم به گام برداشتن در مسیرهای تکراریاند.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari