بی همگان...

#منتظرتم
Channel
Logo of the Telegram channel بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddPromote
250
subscribers
406
photos
231
videos
29
links
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd @sangar_neveshte
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

یادته از اون شب سرد پائیزی میگفتی؟
از اون شبی که بعد از پنج بااار زدن به روستای خلصه نوبت شما شده بود؟
از اون شبی که بخاطر بارونهای چند روز و شب گذشته اش زمین گِل بود و هر قدمی که رو زمین میگذاشتی، وقتی قدم بعدی رو میخواستی برداری کفشا به قاعده‌ی ده کیلو سنگین‌تر شده بود؟
از اون شبی که باید ۶ کیلومتر تو عمق دشمن می‌رفتید و با دشمن درگیر می‌شدید و اگه موفق نمیشدید دیگه راه برگشتی نداشتید؟
یادته بچه ها رو جمع کردی و براشون حماسی از یک عملیات بی برگشت حرف زدی و دلاشون آماده کردی؟
یادته از عمار براشون گفتی، از فرمانده شهیدشون و ازش خواسته بودی خوش بیاد باز فرماندهی رو دستش بگیره و باز مثل مرد بزنید و بگیرید...؟
یادته گفته بودی اسم رمز عملیات "یا حضرت ام‌البنین" بود و پشت بیسیما فقط ذکر یا ام البنین؟
یادته میگفتی دل تو دلت نبود ولی دلخوشی همه اسم خانم حضرت ام البنین بود؟
یادته می‌گفتی تو اون نیمه های شب، تو اون سختی و سردی، تو همه‌ش از نوع حرکت تاکتیکی نیروها حرص میخوردی و هی از اول ستون میرفتی تهِ ستون و از تهِ ستون میومدی سرِ ستون؟
یادته تو اون نگرانی و پریشونی اسماعیل که حالا بعد از شهادت عمار فرمانده شده بود دستت رو گرفت و بهت گفت:" آروم بگير
يه نگاه كن؛
اصن منو تو هيچ كاره ايم
خودِ خانم ام البنين سر ستون رو گرفته و داره ميره
خودتو جا كن وسط بچه ها و باهاشون برو
بگو يا ام البنين..."

یادته گفتی با این حرف اسماعیل سِرّ و بی‌حس شدی، یادته گفتی وقتی به خودت اومدی دیدی که دم اذانِ صبحِ و وسط روستای خلصه‌ای بودید که حالا آزاد شده بود و تو پشت بیسیم با بغض و خوشحالی اعلام کردی "به مدد حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها، اذان صبح به افق خلصه"؟

حالا هم من میخوام بهت بگم برادر! آروم بگير!
اصن من و تو هیچکاره‌ایم،
خود خانم رشته‌ کار رو دست گرفته و اتفاقا رو رقم می‌زنه.
ما فقط میخوایم خودمون رو وسط بچه ها جا کنیم که ایندفعه جانمونیم...

رفیق
سحر نزدیکِ
سحرِ روزی که بیسیم دست بگیری و بگی:
به مدد حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها، اذان صبح به افقِ قدس...

آروم باش عزیزم
سحر نزدیکِ
سرِ رشته دستِ خودِ خانومِ،
ما فقط باید خودمون رو اون وسطا جا کنیم.
که اونوقت
چه بکشیم و چه کشته بشیم، پیروزیم.
اینو حاج ابراهیم گفت...همت.

.

فقط
میمونه
یه کربلا
سهم من و تو
که
دلم داره براش پر میزنه...و برات...

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بویِ کربلا...

#یاام‌البنین_سلام‌الله‌علیها
#سحر_نزدیک_است
#چه_بکشیم_چه_کشته_شویم
#پیروزیم
#منتظرتم
#رفیق

@sangar_neveshte
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

فکر کنم دیگه وقتشه بیای.
ما روضه خون نداریم...
#آقای_روضه_خون
.
.
.
.
تو مشخصات عکس، تاریخ زده بود:
سه شنبه
یازده
محرم
یکهزار و چهارصد و سی و شش...
.
.
.
.
.
.
.
چشمم به در حسینیه است
که بیای تو و
میکروفن بگیری دستت و شروع کنی به روضه خوندن و
منم تهِ دلم بگم:
این عمار، واقعا مداحه با این صداش!!؟

و تو
بی توجه به همه
فقط برای اربابت بخونی...
.
خلاصه اینکه
منتظرتم عمار

عاشورا
نزدیکه...
.
.
.
.
من این چشمی
که رویت را نمی‌بیند
نمی‌خواهم

#رفیق
#عمار
#فرمانده
#محرم
#منتظرتم
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

ششم محرم یکهزار و چهارصد و چهل و دو
ساعت دو پانزده دقیقه بامداد
@bi_to_be_sar_nemishavadd