🔷#متولدقرنپانزدهم #قسمتچهارم🔹تو این 3 سال که از مکه اومدیم مدینه سختی های زیادی کشیدیم. الحمدالله تو جنگ
#بدر مشرکین مکه رو با وجود اینکه فقط 313 نفر بودیم، به کمک و لطف خدا، شکست دادیم. تو جنگ بدر
#ابوجهل نادان و
#حنظله پسر ایوسفیان و چنتا دیگه از سران قریش رو به هلاکت رسوندیم و متاسفانه 14 نفر از یارانمون به شهادت رسیدن.
🔹دقیقا بعد از 13 ماه از جنگ
#بدر که تو ماه مبارک رمضان بود، در آرامش نسبی بودیم تا اینکه متوجه شدیم
#ابوسفیان به قصاص از کشته شده های جنگ بدر یه لشکر بزرگ رو تجهیز کرده به سمت مدینه حرکت کرده طبق خبری که عباس عموی پیامبر به ما داد ابوسغیان با 3000 نفر جنگجوی مجهز به 200 اسب و حدود 1000 شتر به سمت مدینه حرکت کرده و قصد خونخواهی داره و اومدن رفتن کنار کوه
#احد تو شمال مدینه اردو زدن و بعضی از زناشون هم همراشونن .... ما هم حدود 1000 نفر شدیم و به سمت اردوی اونها حرکت کردیم. تو مسیر
#عبداله_بن_ابی که از طایفه خزرج بود با 300 تا از سربازان عقب نشینی کرد و نشون داد که واقعا رئیس منافقان مدینست.
🔹بذارین از
#عبدالهابنابی بگم: قبل از اینکه ما بیایم مدینه اوس و خزرج همیشه باهم جنگ و دعوا داشتن و بعدا که صلح کرده بودن
عبداله رو به عنوان فرماندار مدینه انتخاب کردن و حتی براش تاج و تخت هم درست کرده بودن و برا خودش خدایی می کرد. اما وقتی ما اومدیم و مردم مدینه دور پیامبر جمع شده بودن و
عبداله از نون آب افتاده بود همون روزای اول به پیامبر جسارت کرد. اما
#سعدبنعباده وساطت کرد و دلیل غرها و مخالفت هاشو به پیامبر گفتند. البته
عبداله به ظاهر مسلمون شده بود، اما تو همین 3 سال همیشه اذیت کرده و نقشه قتل پیامبر رو میریخته و مثلا اگه پیامبر امروز یه سخنرانی میکردن درباره یه موضوعی اون میرفت جلو مردم و مخالف اون رو مطرح میکرد و حالا هم که یهو وسط این اوضاع سخت مارو تنها گذاشته و رفته. وقتی هم مرد پسرش از پیامبر خواست که پیرهن مبارک پیامبر رو به بدن پدرش بپوشونه تا جهنم نره، اما پیامبر نفرینش کرد و طلب حهنم براش کرد. اینو بگم که پسرش بشدت مخالفش بود و حتی میخواست سر پدرشو ببره اما پیامبر اجازه نمی داد. اکثر شان نزول آیاتی که درباره منافقا هست بخاطر کارای این ملعون بود.
🔹رسیدیم احد و حدود 50 تا کماندار و محافظ رو گذاشتیم بالای تنگه سوق الجیشی و پیامبر بهشون تاکید کردن که به هیچ عنوان سنگرشون رو خالی نکنن و یا غفلت نکنن وگرنه حتما دشمن از پشت خنجر میزنه و باید زیر سم اسبهای دشمن از خواب غفلت بیدار بشن. دشمن رو شکست دادیم. سربازان سپاه اسلام مشغول جمع کردن غنائم بودن که حضرات غافل شده از دشمن، فریب دشمن رو خوردن و پستاشون رو ترک کردن و شد و انچه نباید می شد.
🔹#خالدبن ولید با 10ها سواره از پشت به ما حمله کردف مارو شکست دادن و دندان مبارک پیامبر هم شکست. اینجا بود که فهمیدیم تحت هیچ شرایطی ولو برای یک لحظه هم نباید از دشمن غافل باشیم و بدونیم که دشمنای قسم خورده اسلام منتظر فقط یه اشتباه و یا یه عقب نشینی ما از سر مواضع و پست هامونند.
🔹بله دوستان ما به دشمن نباختیم، بلکه به یاران
#غافل و خوش بینمون که چشم داشتن به غنائم فتح شکست خوردیم و این ننگ بر دامن اسلام ماند و خواهند ماند چرا که حمزه سید الشهدا در این جنگ به شهادت رسید و احد حالا شده عبرتگاه همه ما و ...
🔹الان 5 سال از هجرت ما از مکه به مدینه میگذره و سال627 میلادیست و قبیله یهودی
#بنینضیر به خاطر پاره کردن توافقنامه ای که 5 سال پیش امضا کرده بودیم از شهر مدینه اخراج شدن و به مکه رفتن و به قریش پیشنهاد حمله به مدینه رو دادن و
#ابوسفیان هم پذیرفت و به همراه طایفه های
#بنیسلیم و
#غطفان و
#بنیاسد به سمت مدینه حرکت کردن و قبیله
#بنیخزاعه که با ما در صلح بودن به ما خبر دادن
🔹ماهم 3000 مرد جنگی رو به بیرون از مدینه بردیم و در اطراف لشکر به پیشنهاد
#سلمان_فارسی خندق کنیدم. عده ای گفتن که باید درون شهر بمونیم قلعه محور بجنگیم. یعنی داخل دژها بمونیم و از دژها دشمن رو هدف قرار بدیم. اما پیامبر مخالف بودن و فرمودن که ما باید دشمن رو قبل از اینکه به شهر برسه شکست بدیم و اجازه ندیم که امنیت شهر و مردم شهر رو به خطر بندازن. در واقع نکته این بود: وقتی میشه بیرون از مرزهای خود جنگنید چرا اجازه بدیم دشمن به داخل نفوذ کنه و امنیتمون رو بهم بریزه و...
🔹با رشادت های
#علیابنابیطالب،
#عمرو_بنعبدود و
#نوفل_بنعبدالله کشته شدن و فردای اون روز هیچ خبری از دشمن نبود. درواقع دشمن فرار کرده بود. کندن
#خندق این درس رو به ما داد که همیشه باید راه های نفوذ دشمن رو ببندیم و فریب هیکلش رو نخوریم
راستی تا یادم نرفته بگم که قبیله یهودی
#بنی_قریظه تو کندن خندق به ما کمک کردن
ادامه دارد...
#بدونسانسور https://t.me/joinchat/AAAAAD5n5WxMXftj_lCRUQ